کلبه رمضان-فرستنده ناشناس

شبی در محفلی ذکر علی بود
شنیدم عالمی فرزانه فرمود
اگر دوزخ به زیر پوست داری
نسوزی گر علی را دوست داری
وگر مهر علی در سینه ات نیست
بسوزی گر هزاران پوست داری.

حلول ماه مبارک رمضان گرامی باد.
یاعلی

نظرات 66 + ارسال نظر
منتظر پنج‌شنبه 21 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:05 ب.ظ

می شود این رمضان موعد فردا باشد؟
اخرین ماه صیام غم اقا باشد؟
می شود در شب قدرش به جهان
مژده دهند: که همین سال ظهور گل زهرا باشد؟

التماس دعا

سلام منتظر

۷ پنج‌شنبه 21 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:10 ب.ظ

سلام ماه رمضان بر همگی مبارک من رو از دعای خیرتون بی نصیب نگذارید که محتاجم

سلام ۷
بیشتر سر بزن
ممنون
استاد

عاصی پنج‌شنبه 21 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:00 ب.ظ

سلام
استاد من همون فرستنده ناشناس هستم(شبی در محفلی ذکر علی بود.....)ممنون که این کلبه رو باز کردید.اگه اجازه بدید با نام -عاصی-این کلبه رو بچرخونم.
این هم یه شعر زیبا از آیت الله صافی گلپایگانی (ره)در مورد ماه مبارک رمضان:

در آمد بار دیگر ماه یزدان
به فرّ و شوکت و فیض فراوان

صباح مکرمت گردید طالع
منوّر شد جهان از طلعت آن

بهار توبه و آمرزش آمد
مه ایمان و عید حق پرستان

نسیم مغفرت هر سو وزان است
سحاب مرحمت باشد خروشان

مه روزه است و هنگام عبادت
خوشا حال نکوی روزه داران

در آ در مکتب «صوموا تصحوا»
که در آن می‎شود امراض درمان

هلا بر خود بنازید و ببالید
که ایزد را در این ماهید مهمان

الا ای معصیت کار گرفتار!
که از کردار خود هستی پشیمان

چرا بیگانه‎ای از درگه دوست؟
چرا حال تو زار است و پریشان؟

بنه تاریکی جهل و ضلالت
بیا در پرتو انوار قرآن

مپو زین پس ره شرّ و شقاوت
بیا اندر طریق خیر و احسان

مشو نومید از عفو خداوند
و گر هستی غریق بحر عصیان

بیا در مکتب «توبوا الی الله»
ز قرآن آیه «لاتقنطوا» خوان

جهان را نور رحمت کرده روشن
منوّر شد ز اشراقش دل و جان

مبادا کفر این نعمت نمایید
که نعمت، سلب می‎گردد ز کفران

مبارک ماه و اوقات شریفی است
به لهو و بیهده ضایع مگردان

غنیمت دان دعا و عرض حاجات
نماز و روزه و نیکی به اخوان

به خود آ ای گنه کار نگون حال!
رها کن رشته بیداد و طغیان

بیا با خالق خود آشنا شو
مرو زین بیش، اندر راه شیطان

خدایا! از کرم بر من ببخشای
به رویم باز کن ابواب عرفان

ز ما بر احمد(ص) و آلش تحیّات
فروزان تا بود مهر درخشان

سلام
بسم ا...
راستی از اسمت خیلی خوشم آمد
باید انسان شکسته نفسی باشی.
استاد

عاصی پنج‌شنبه 21 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:09 ب.ظ

سلام
برای خدا کاری نداردکه گناهی را ببخشدوفراموشش کند.مهم این است که تصمیم بگیریم واراده کنیم که دوباره سراغ گناه نرویم.گناه نکردن سخت است؛خیلی سخت.اگرنبودکه جایزه اش رابهشت نمی گذاشتنداما شدنی است،ضمن اینکه همین خواسته ها رابهتراست این روزها ازبندگان خداهم داشته باشیم.
یاعلی.

مرتضی پنج‌شنبه 21 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:13 ب.ظ

سلام به همه
حلول ماه پر فیض و برکت رمضان٬ شهر الله٬ ضیافت الله را به همه تبریک می گم
امیدوارم میون دعاها و مناجات ها و تلاوت های قرآن تون٬ بنده حقیر و خانواده ام مخصوصا پدر جانبازم و کلا همه ی جانبازان و مریضان و یتیمان و ... رو فراموش نکنیم
این ماه٬ ماه استجابت دعاست
مارو فراموش نکنید

می شود این رمضان موعد فردا باشد؟
آخرین ماه صیام غم آقا باشد؟
می شود در شب قدرش به جهان مژده دهند که همین سال ظهور گل زهرا باشد؟

التماس دعا

عاصی جمعه 22 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:06 ق.ظ

سلام
یه پیشنهاد دارم البته به عنوان برادرکوچکتر:
برنامه ریزی کنید که هر قدر که میتوانیدووقت دارید هرروزقرآن بخوانید.یک قرآن کوچک توی کیفتان داشته باشیدیافایلش رو توی موبایلتان.این طوری می تونید توی وقتهای اضافی که داریدقرآن بخوانید.انس داشتن باقرآن توی جوانی گوشت وپوستتان را نورانی میکند.
یاعلی

استاد جمعه 22 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:46 ب.ظ

روزه یاد آور قیامت

قال الرضا علیه السلام:

انما امروا بالصوم لکى یعرفوا الم الجوع و العطش فیستدلوا على فقر الاخر.

امام رضا علیه السلام فرمود:

مردم به انجام روزه امر شده‏اند تا درد گرسنگى و تشنگى را بفهمند و به واسطه آن فقر و بیچارگى آخرت را بیابند.

وسائل الشیعه، ج 4 ص 4 ح 5 علل الشرایع، ص 10

[ بدون نام ] جمعه 22 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:38 ب.ظ

× رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:

«ایهاالناس قد اظلکم شهر عظیم، شهر مبارک، شهر فیه لیلة العمل فیها خیر من الف شهر . . . هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و آخره عتق من النار .» (3)

ای مردم! ماه بزرگی بر شما سایه افکنده، ماهی مبارک که شبی دارد که عمل خیر در آن از عمل هزار ماه برتر است . . . ماهی که اولش رحمت، میانش آمرزش و پایانش رهایی از آتش است .
امام علی علیه السلام:

«ایهاالناس ان یومکم هذا یثاب فیه المحسنون و یخسر فیه المسیئون و هو اشبه یوم بیوم قیامتکم فاذکروا بخروجکم من منازلکم الی مصلاکم خروجکم من الاجداث الی ربکم .» (5)

ای مردم، امروز روز پاداش نیکوکاران و زیان تبهکاران است و آن را شباهتی بسیار با روز رستاخیز است، پس هنگامی که برای نماز (عید) بیرون می روید خروج از قبر و روانه شدن به سوی پروردگار را به یاد آورید .

× امام علی علیه السلام:

عاصی شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:11 ق.ظ

بطری پلاستیکی که درش بسته باشد توی اقیانوس هم بیفتد آب داخلش نمیشود.با دلتان کناربیایید که بخواهد نورانیت این ماه واردش بشود.کلیدبهره مندی ازبرکت های این ماه خواستن دل است.سر دلتان را بچرخوانید سمت خدا...

عاصی شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:41 ق.ظ

بطری پلاستیکی که درش بسته باشد توی اقیانوس هم بیفتد آب داخلش نمیشود.با دلتان کناربیایید که بخواهد نورانیت این ماه واردش بشود.کلیدبهره مندی ازبرکت های این ماه خواستن دل است.سر دلتان را بچرخوانید سمت خدا..

کوروش شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:53 ق.ظ

سلام به استاد ارجمند و همه ی بچه ها


ماه رمضان شد، مى و میخانه بر افتاد
عشق و طرب و باده، به وقت ‏سحر افتاد
افطار به مى کرد برم پیر خرابات
گفتم که تو را روزه، به برگ و ثمر افتاد
با باده، وضو گیر که در مذهب رندان
در حضرت حق این عملت ‏بارور افتاد


یه جورایی کل وبلاگ با این کلبه متبرک شده.

دیروز یکی از مجری های تلویزیون حرف قشنگی می زد.میگفت ماه رمضون که میشه بعضی از مردم به جای اینکه یاد بگیرن خوش اخلاق تر و خوشرو تر بشن،برعکس کم حوصله و ترش رو میشن.بهونشون هم روزه بودنه.خصوصا اگه کارشون باارباب رجوع باشه.
آقا جون این ماه واسه همینه که تحملمون زیاد بشه،واسه اینه که یاد بگیریم باحال باشیم وگرنه گرسنگی هر زمان ممکنه برامون پیش بیاد.
البته بچه های این وبلاگ همشون با صفان،اما همیشه جا برای پیشرفت واسه هممون هست.

التماس دعا دارم

چه شود ای گل نرگس، با تو دیدار کنم
جان و اهل و هستی ام، بر تو گرفتار کنم
روزه ی هجر تو از پای بینداخت مرا
کی شود با رطب وصل تو افطار کنم . . .


البته نیت هم مهم است.

استاد شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:40 ب.ظ

به نام خدا


فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد

دانشجویان عزیزم سلام

۱- راحت شعار ندهیم رنگ عوض نکنیم.

۲-فاصله حق و باطل ۴ انگشت است.

۳- غیر از خدا و معصومین از کسی گدایی نکنیم .

۴- پر رو نباشیم.

۵- پر مدعا نباشیم. گاهی در قالب شکسته نفسی ادعا می کنیم.

خدایا به عظمت این ماه عزیز کمکمان کن سعی کنیم این گونه نباشیم.

اینها و مسایلی از این دست می توانند شعار باشند می توانند نباشند. در هر حال سخن صحیح را باید پذیرفت. حال اگر سخنرانی حقی می گوید که خود عمل نمی کند خود زیانکار است.

و حق داریم با هر که دوست داشتیم چای بخوریم!

[ بدون نام ] شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:55 ب.ظ

سلام
بر خلاف شما من معتقدم نام عاصی نشانه شکسته نفسی نیست یا میتواند نباشد و دقیقا معنی عکس بدهد.
مثلا کسیکه بر خدا عصیان می کند یا بر ضد قوانین اجتماع یا... و ریشه آن به خاطر بزرگ دیدن خود یا غرور باشد.

سلام
بله اما باید ابتدا حمل بر خوبی کرد تا خلافش ثابت شود.

امین شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:02 ب.ظ

هیدروژن با این که وجوه مشترکی با بعضی از گروه ها داشت نتوانست در هیچ یک از گروه‌های جدولی تناوبی اجازه‌ی اقامت کسب کند. ابتدا به سراغ قلیایی‌ها رفت و با آن‌ها اظهار قومیّت کرد. قلیایی‌ها چون او را مانند خود پوشیده در اوربیتال دیدند و به خصوص شنیده بودند گاه او را با عنوان کاتیون نام می‌برند وی را در گروه خود پذیرفتند. حتی لیتیم اتاق فوقانی را به او اختصاص داد. امّا بعد حرکاتی از هیدروژن سر زد که باعث گفتگوها و ایجاد شک و تردیدها گردید.
لیتیم به سدیم گفت او گاه برای برقراری پیوندها با ما اظهار تمایل می‌کند. کِی این رسم بین ما بود؟
سدیم: شنیده‌ام H کاملاً عریان است و هیچ پوششی از الکترون ندارد. واقعاً بی‌شرمی نیست؟
لیتیم: اگر الکترون هم پیدا کند. گاز می‌شود, فرار می‌کند. او بندبشو نیست. ما عنصر گازی نداشتیم؟
سدیم: اگر H در فعالیت‌های الکترولیتی مانند ما به کاتد می‌رود یک نیرنگ است. شنیده‌ایم گاه در چهره‌ی هیدرید H و به طور مذاب به آند می‌رود.
لیتیم: پیوند ما با عناصر دیگر از جمله هالوژن‌ها یونی است. کووالانسی نیست. امّا او پیوند کووالانسی برقرار می‌کند.
سدیم: بلی ما در خانواده‌ی خود عنصری این گونه دورو نداریم. او گاه کاتیون و گاه آنیون می‌شود.
لیتیم: فعالیت ما در حالت فلزی زبانزد خاص و عام است. برّاق و رسانای الکتریسیته هم هستیم او چه شباهتی به ما دارد؟
سدیم: درست است او از تبار ما نیست. ما کِی آنیون شده‌ایم؟ باید عذرش را خواست.
هیدروژن سراغ خانواده‌ی هالوژن‌ها می‌رود و خود را منسوب به آن‌ها معرفی می‌کند و می‌گوید: من مانند فلوئوروکلر گازی شکل هستم. حتی با همة کوچکی و سبکی حجمی برابر آن‌ها اشتغال می‌کنم (4/22 لیتر), شما بیشترین تمایل وصلت را با قلیایی‌ها دارید. من هم بی‌میل نیستم. من به صورت ملکولی مانند شما دو اتمی هستم.
آن‌ها او را پذیرفتند, امّا زمانی بعد احساس می‌کنند این یک وجبی آن‌ها را فریب داده است, چرا که او کاهنده است و آن‌ها اکسنده. او چه ربطی به آن‌ها دارد. عذرش را می‌خواهند.
هیدروژن سراغ خانواده‌ی کربن می‌رود و اظهار هم‌بستگی می‌کند و می‌افزاید لایه‌ی ظرفیت من مانند لایه‌ی ظرفیت شما نیمه‌پر است. ما الکترونگاتیویته مشابه داریم و به جای پیوند یونی پیوند کووالانسی برقرار می‌کنیم. اما الماس و سیلیسیم با آن وقار و داشتن شبکه وسیع کووالانسی از ابتدا نسبتی بین خود و آن جزء ناچیز ندیدند و بی‌اعتنا طردش کردند. بلی هیدروژن از آن به بعد گوشه‌ی تنهایی برگزید و دانست کسی که چند چهره دارد تنها می‌ماند.

آفرین امین

سلمان رحمانی یکشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:58 ب.ظ


سلام به همگی
طاعات و عبادات همگی مورد قبول درگاه حق تعالی
به امید رحمتش
در پناه حق

سلام استاد سلمان
عجب مطلبی گذاشته امین!
راستی استاد اگر من می خواستم با ظن خود داستان پردازی کنم داستان دنباله دار قشنگی می نوشتم. مثل سریالهای ماه رمضان!!!
طاعات تو هم قبول
راستی چه خبر از دوستان؟!!!!

امین یکشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:59 ب.ظ

الهی ! خودت می دانی که دریای دلم را جزر و مدّ است ؛ « یا باسط » بسطم ده ، و « یا قابض » قبضم کن.

الهی ! ناتوانم و در راهم و گردنه های سخت در پیش است و رهزن های بسیار در کمین و بار گران بر دوش .

الهی ! از روی آفتاب و ماه و ستارگان شرمنده ام ، از انس و جان شرمنده ام ، حتّی از روی شیطان شرمنده ام ، که همه در کار خود استوارند و این سست عهد ، ناپایدار.

الهی ! عارفان گویند « عرِّفنی نفسَک » ، این جاهل گوید « عرِّفنی نفسی»

الهی ! آزمودم تا شکم دایر است ، دل بایر است . « یا مَن یُحیی الارض المیته » دلِ دایرم ده.

الهی ! آن خواهم که هیچ نخواهم.

الهی ! ما را یارایِ دیدن خورشید نیست ، دم از از دیدار خورشید آفرین چون زنیم ؟

الهی ! به فضلت سینه‌ی بی کینه ام دادی ، به جودت شرح صدرم عطا بفرما.

الهی ! عقل گوید « الحَذَر الحَذر ! » عشق گوید « العَجَل العَجَل ! » ؛ آن گوید دور باش ، و این گوید زود باش.

الهی ! ضعیف ظَلوم و جهول کجا ، و واحد قهّار کجا؟

الهی ! اگر چه درویشم ، ولی دارا تر از من کیست ، که تو داراییِ منی.

الهی ! در ذات خودم متحیّرم تا چه رسد در ذات تو .

الهی ! روزم را چون شبم روحانی گردان ، و شبم را چون روز نورانی.

الهی ! دندان دادی ، نان دادی ، جان دادی ، جانان بده.

الهی ! انگشتری سلیمانی ام دادی ، انگشت سلیمانی ام ده.

الهی ! سرمایه‌ی کسبم دادی ، توفیق کسبم بده.

الهی ! اگر ستّار العیوب نبودی ، ما از رسوایی چه می کردیم ؟

الهی ! ذوق مناجات کجا و شوق کرامات کجا ؟

الهی ! اثر و صُنع توام ، چگونه به خود نبالم .

الهی ! کلمات و کلامت که این قدر شیرین و دلنشین اند ، خودت چونی ؟

الهی ! داغ دل را نه زبان می تواند تقریر کند و نه قلم یارد به تحریر رساند ؛ الحمدلله که دلدار به ناگفته و نانوشته آگاه است.

الهی ! چون است که چشیده ها خاموش اند و نچشیده ها در خروش ؟

الهی ! از شیاطین جن بریدن دشوار نیست ، با شیاطین انس چه باید کرد ؟

الهی ! خوشدلم که از درد می نالم ، که هر دردی را درمانی نهاده ای.

الهی ! دیده را به تماشای جمال خیره کرده ای ، دل را به دیدار ذوالجمال خیره گردان.

الهی ! پیشانی بر خاک نهادن آسان است ، دل از خاک برداشتن دشوار است .

الهی ! تو پاک آفریده ای ، ما آلوده کرده ایم.

الهی ! اگر گلم یا خارم از آنِ بوستانِ یارم.

الهی ! گرگ و پلنگ را رام توان کرد ، با نفس سرکش چه باید کرد ؟

الهی ! چگونه ما را مراقبت نباشد ، که تو رقیبی ؛ و چگونه ما را محاسبت نباشد که تو حسیبی

ظاهر ما اگر عنوان باطن ما نباشد ، در « یوم تُبْلَی السَّرائر » ( سوره طارق ، آیه 9 ) چه کنیم ؟ الهی !

الهی ! شکرت که کورِ بینا و کرِ شنوا و گنگِ گویاییم

الهی ! درویشان بی سر و پایت در کنج خلوت ، بی رنج پا سیر آفاق عوالم کنند ، که دولتمندان را گامی میسّر نیست

الهی ! حقّ محمّد و آل محمّد بر ما عظیم است ؛ « اللّهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد »

الهی ! نهرْ بحر نگردد ، ولی تواند با وی پیوندد و جدولی از او گردد

الهی ! چون در تو می نگرم ، رعشه بر من مستولی می شود ؛ پشه با باد صرصر چه کند ؟

دیده از دیدار جمال لذّت می برد و دل از لقای ذوالجمال الهی !

انسان را قسطاس مستقیم آفریده ای ، افسوس که ما در میزان طغیان کرده ایم الهی !

شکرت که نعمت صفت ایثارم بخشیدی الهی !

نعمت ارشادم عطا فرموده ای ، توفیق شکر آن را هم مرحمت بفرما الهی !

به سوی تو آمده ام ؛ به حقّ خودت مرا به من برمگردان الهی !

الهی ! اگر بخواهم شرمسارم ، و اگر نخواهم گرفتار.

الهی ! ظاهر که این قدر زیباست ، باطن چگونه است ؟

الهی ! آخرِ خودت را درحقّ ما اوّل بفرما ، که آخرین شفاعت را اَرحم الرّاحمین فرماید

دلِ بی حضور ، چشمِ بی نور است ، نه این صورت بیند و نه آن معنا الهی !

الهی ! فرزانه تر از دیوانه‌ی تو کیست.

الهی ! دولت فقرم را مزید گردان.

الهی ! شکرت که فهمیدم نفهمیدم.

الهی! گریه زبان کودک بی زبان است ، آن چه خواهد از گریه تحصیل می کند . از کودکی راه کسب را به ما یاد داده ای ، قابل کاهل را از کامل مکمّل چه حاصل ؟

الهی! یک شوریده ، جهانی را می شوراند ؛ این شوخ دیده را شوریده تر کن.

والحمدلله رب العالمین

[ بدون نام ] یکشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:00 ب.ظ

پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند:

شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ اللّه عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ شَهرٌ یُضاعِفُ اللّه‏ُ فیهِ الحَسَناتِ وَ یَمحو فیهِ السَّیِّئاتِ وَ هُوَ شَهرُ البَرَکَةِ؛
ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهى است که خداوند در آن حسنات را مى‏افزاید و گناهان را پاک مى‏کند و آن ماه برکت است.



(بحارالأنوار، ج 96، ص 340، ح 5)

استاد دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:02 ق.ظ

به نام خدا


فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد

دانشجویان عزیزم سلام

۱- راحت شعار ندهیم رنگ عوض نکنیم.

۲-فاصله حق و باطل ۴ انگشت است.

۳- غیر از خدا و معصومین از کسی گدایی نکنیم .

۴- پر رو نباشیم.

۵- پر مدعا نباشیم. گاهی در قالب شکسته نفسی ادعا می کنیم.

خدایا به عظمت این ماه عزیز کمکمان کن سعی کنیم این گونه نباشیم.

اینها و مسایلی از این دست می توانند شعار باشند می توانند نباشند. در هر حال سخن صحیح را باید پذیرفت. حال اگر سخنرانی حقی می گوید که خود عمل نمی کند خود زیانکار است.

[ بدون نام ] دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:06 ق.ظ

رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود:

ان ابواب السماء تفتح فى اول لیلة من شهر رمضان و لا تغلق الى اخر لیلة منه؛
درهاى آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده مى‏شود و تا آخرین شب آن بسته نخواهد شد.



(بحار الانوار، ج 93، ص 344)

استاد دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:16 ق.ظ

به برخی از حوادث و رویدادهای مهم این ماه اشاره می‌شود:
وفات حضرت خدیجه در دهم رمضان سال دهم بعثت.
ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام نیمه رمضان سال دوم هجرت.
جنگ بدر در سال دوم هجرت.
فتح مکه در سال هشتم هجرت.
مراسم عقد اخوت و پیمان برادری میان مسلمان، و ایجاد اخوت اسلامی بین پیامبر و امام علی علیه السلام.
بیعت مردم به ولایت‌عهدی امام رضا علیه السلام در سال 201 قمری.




منبع: دانشنامه رشد

رحیمی نژاد دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:08 ب.ظ

سلام
1. باده نوشی که در او روی و ریایی نبود // بهتر از زهد فروشی که در او روی و ریاست

2. حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی // دام تزویر مکن چون دگران قرآن را

3. بیار می که به فتوای حافظ از دل پاک // غبار زرق به فیض قدح فرو شویم

4. می خور که شیخ و زاهد و مفتی و محتسب // چون نیک بنگری همه تزویر می کنند

5. می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب // بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند

6. عجب می داشتم دیشب ز حافظ جام و پیمانه // ولی منعش نمی کردم که صوفی وار می آورد

7. دل به می در بند تا مردانه وار // گردن سالوس و تقوی بشکنی

8. بوی یک رنگی از این نقش نمی آید خیز // دلق صوفی به می صاف بشوی

9. دی عزیز گفت حافظ می خورد پنهان شراب // ای عزیز من نه عیب آن به که پنهانی کنند

10. اگر به باده مشکین دلم کشد شاید // که بوی خیر ز زهد ریا نمی آید

ممنون
و
آفرین به حسن انتخابتان

سلمان رحمانی دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:42 ب.ظ

سلام استاد
بازم ... مگه استاد؟!!!
من برای پوزه به خاک مالیدن برخی از یاوه گویان بی هنر همیشه حاضرم استاد.
...
خلاصه اینکه ما هستیم.
یا علی

سلام سلمان عزیز
خداوند شر شیاطین لافزن دروغگو را به خودشان برگردانده و در مخفی گاهها هستند (البته فکر می کنند)
خداوند خوار و ذلیلشان کرد
البته هنوز اولش است.
مگر توبه واقعی کنند
روزهای بهتری ان شاا... در راهند
روز مظلوم بر ظالم سخت تر از روز ظالم بر مظلوم است.

مندلیف سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:43 ق.ظ

سلام بر ماه خوب خدا. سلام برخوب ترین زمان. برکوتا هترین فرصت
رمضان! سلام خدابرتو، که پیش ازآمدنت دل ها به شوقت به شورمی آید، و پیش از رفتنت ازفراق ات به اندوه.
ما و شما مهمانیم، مهمانی وقتش رمضان است . همه ی ساکنان زمین دعوت اند به مهمانی آسمان . در این مهمانی همه چیزبی انتها است، چیزی کم نمی آید؛ ناممکن وجودندارد ، میزبانش خسته نمی شود، کاری نشدنی نیست، تنها، وتنها یک چیزاندازه ندارد ، ساعت های برتر از هزار سال و لحظه های برتر ازهـــزار هزار ماه می گذرند و برگشتی ندارد. و مهمانی سی روز دیگر تمام می شود.

ممنون مندلیف عزیز

مندلیف سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:49 ق.ظ

واژگان را در تو گم کردم ای ماه خوبی ها....!

صدای دلربای انتظار و عطر دلنشین دعای سحر

مرا به استقبال لغتی می برد که در واژه نمی گنجد:

« روزه» ........

و چه مقدس است این کلمه ی وصف نا پذیر!

احوال مرا در این ثانیه های تکرار نشدنی

فقط روزه دارانی درک می کنند

که طعم شیرین هنگامه ی اسمانی را

با طعم شیرین دستپخت دعای سحر در آمیختند

و گرسنه تر از زمان قبل تشنه ماندند و تشنه تر ....

و اینک سراپا نیازم را با دو دست که در آغوش آسمان سپرده ام

برای خدای بی نیازی ها التماس می کنم

و باران روزه داری از سر و روی من می بارد

و غرق دعایم کرده است

و مرا بیش از پیش دلشیفته ی این ماه آسمانی ساخته است

خدایا صدف های عاشقی ام با تو به نیایش نشسته است

و چه شیرین است، شیرین، فقط شیرین

طعم شیرین عبادت .....

چه صدایی است وقتی پدر به ختم قرآن نشسته است

و دانه های تسبیح مادر به خاطر تشنگی اش به صدا در می

آیند

گویا این صدا هم روزه است و داد می زند:

« اللّهم صَلِّ عَلی مُحمّد و آلِ مُحمّد و عَجِّل فَرَجَهُم »

در آخر آن « وَعَجّل فرجهم » را دادتر می کشد

تا همه بدانند قداست این لحظه ها را

و من به دنبال هر عقربه ی ساعتی می گردم

تا زمان را متوقف کنم

و به یاد همه ی خاطراتم جشن تولد برپا کنم

اینک تولد در تولد است!

آری تولد ماه خدا!

تولد روزه ....

تولد رمضان و چندمین سالگرد عاشقی ام بر سر سفره ای

که صدای « اللّهم صَلِّ عَلی مُحمّد و آلِ مُحمّد و عَجِّل فَرَجَهُم »

آذینش بخشیده

روزه دار بر خود ببال!

که فقط تو می توانی درک کنی بزرگی شادمانه ام را

برای جشن تولد این ماه

و در این دقیقه ی پر از خدا

عطر مستی آور « ربّنا » فضای افطار را پر کرده است

و صدای طنین انداز موذن با خرمای همراه صلوات متبرک شده درآمیخته

و دعاها مستجاب می شود.....

روزه ات قبول ای روزه دار......



[ بدون نام ] سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:31 ق.ظ

اگرهم کامنت بذارم آنقدرشهامت دارم که از نام خودم استفاده کنم نه مثل بزدلهاخودم رو پشت نامها مخفی کنم.

استاد سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:45 ب.ظ

جبرئیل بر پیغمبر (ص) نازل شد و فرمود: "حقت سلام می رساند و می فرماید ای محمد مرا کسی نشناخت جز تو و علی و تو را کسی نشناخت جز من و علی و علی را کسی نشناخت جز من و تو"

خداوندا!
به حق این ماه عزیز گناهان ما را ببخش و بیامرز و ما را از آنانی قرار مده که سفره ریا و تزویر گشوده اند. نان دین می خورند و برای دنیای خود کار می کنند.
پسر نوح با بدان بنشست
خاندان نبوتش گم شد

استاد سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:47 ب.ظ

أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتَابَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ
(بقره 44)
ترجمه: آیا امر می کنید مردمان را به خوبی وفراموش می کنید خودتان را و شما می خوانید کتاب را آیا پس نمی یابید به عقل؟

ترک دنیا به مردم آموزند .
خویشتن سیم و غله اندوزند .
(سعدی)

عالم که کامرانی و تن پروری کند .
او خویشتن گم است که را رهبری کند .
(سعدی)

نبیند مدعی جز خویشتن را .
که دارد پرده پندار در پیش .
گرت چشم خدابینی ببخشند .
نبینی هیچ کس عاجزتر از خویش .
(سعدی)

استاد چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:06 ق.ظ

کنت کنز مخفیا فاحببت ان اعرف فخلقت الانسان لکی اعرف.
ترجمه: من گنج مخفی بودم و خواستم که شناخته شوم پس خلقت عالم و آدم را وسیله شناساندن خود و نشان دادن مراتب قدرت و رحمت خویش قرار دادم:
از شبنم عشق خاک آدم گل شد .
وز فتنه و شور در جهان حاصل شد .
صد نشتر عشق بر رگ و روح زدند .
یک قطره ازو چکید و نامش دل شد .

[ بدون نام ] چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:09 ق.ظ

رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود:

ان ابواب السماء تفتح فى اول لیلة من شهر رمضان و لا تغلق الى اخر لیلة منه؛
درهاى آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده مى‏شود و تا آخرین شب آن بسته نخواهد شد.



(بحار الانوار، ج 93، ص 344)



امید که از آن بهره جوییم
امید که دروغ نگوییم
امید که ریا نکنیم

[ بدون نام ] چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:28 ق.ظ

دست چینی از دیوان حافظ .باشد که اگر “حافظ دان” هم نیستیم، “حافظ خوان” بشویم، گر چه برای گاهی کوتاه. باور من بر اینست که ما تا “خود” را نشناسیم، نمی توانیم “دشمن” را شناسایی کنیم



صوفی نهاد دام و سر حقّه باز کرد
بنیاد مکر با فلک حقّه باز کرد

بازی چرخ بشکند شش بیضه در کلاه
زیرا که عرض شعبده با اهل ناز کرد

ساقی بیا که شاهد رعنای صوفیان
دیگر به جلوه آمد و آغاز ناز کرد

این مطرب از کجاست که ساز عراق ساخت
و آهنگ بازگشت به راه حجاز کرد

ای دل بیا که ما به پناه خدا رویم
زانچ آستین کوته و دست دراز کرد

صنعت مکن که هر که محبت نه راست باخت
عشقش بروی دل در معنی فراز کرد

فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد

ای کبک خوش خرام کجا میروی بناز
غّره مشو که گربه زاهد نماز کرد

حافظ مکن ملامت رندان که در ازل
ما را خدا ز زُُهد ریا بی نیاز کرد

آفرین حافظ

[ بدون نام ] چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:34 ق.ظ

دست چینی از دیوان حافظ .باشد که اگر “حافظ دان” هم نیستیم، “حافظ خوان” بشویم، گر چه برای گاهی کوتاه. باور من بر اینست که ما تا “خود” را نشناسیم، نمی توانیم “دشمن” را شناسایی کنیم



صوفی نهاد دام و سر حقّه باز کرد
بنیاد مکر با فلک حقّه باز کرد

بازی چرخ بشکند شش بیضه در کلاه
زیرا که عرض شعبده با اهل ناز کرد

ساقی بیا که شاهد رعنای صوفیان
دیگر به جلوه آمد و آغاز ناز کرد

این مطرب از کجاست که ساز عراق ساخت
و آهنگ بازگشت به راه حجاز کرد

ای دل بیا که ما به پناه خدا رویم
زانچ آستین کوته و دست دراز کرد

صنعت مکن که هر که محبت نه راست باخت
عشقش بروی دل در معنی فراز کرد

فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد

ای کبک خوش خرام کجا میروی بناز
غّره مشو که گربه زاهد نماز کرد

حافظ مکن ملامت رندان که در ازل
ما را خدا ز زُُهد ریا بی نیاز کرد

استاد چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:38 ب.ظ

از نظر خداوند کسی که گرفتار بیماری دروغگویی شود، از درک و تحلیل آیات الهی ناتوان می گردد. (جاثیه، آیات 7 و 8) و در یک فرآیند به سبب عدم درک درست واقعیت ها و حقایق و تحلیل راستین آن ها، گرفتار نفاق در عمل می شود. (توبه، آیه 77) پس برخلاف آن چه می گوید عمل می کند و برخلاف آن چه باور دارد رفتار می نماید. چنین شخصی هر چند که به نظر می رسد دیگری را فریب می دهد ولی در حقیقت به خود نیرنگ می زند. از این رو خداوند شخص دروغگو را زیانکار اصلی می داند که آثار دروغگویی اش به خود وی بازمی گردد پیش از آن که به دیگری آسیب و زیانی برساند. (غافر، آیه 28)

[ بدون نام ] چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:45 ب.ظ

پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند:

شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ اللّه عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ شَهرٌ یُضاعِفُ اللّه‏ُ فیهِ الحَسَناتِ وَ یَمحو فیهِ السَّیِّئاتِ وَ هُوَ شَهرُ البَرَکَةِ؛
ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهى است که خداوند در آن حسنات را مى‏افزاید و گناهان را پاک مى‏کند و آن ماه برکت است.



(بحارالأنوار، ج 96، ص 340، ح 5)



استاد پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:19 ب.ظ

امین هر چه این متنت را بیشتر می خوانم بیشتر لذت می برم.

هیدروژن با این که وجوه مشترکی با بعضی از گروه ها داشت نتوانست در هیچ یک از گروه‌های جدولی تناوبی اجازه‌ی اقامت کسب کند. ابتدا به سراغ قلیایی‌ها رفت و با آن‌ها اظهار قومیّت کرد. قلیایی‌ها چون او را مانند خود پوشیده در اوربیتال دیدند و به خصوص شنیده بودند گاه او را با عنوان کاتیون نام می‌برند وی را در گروه خود پذیرفتند. حتی لیتیم اتاق فوقانی را به او اختصاص داد. امّا بعد حرکاتی از هیدروژن سر زد که باعث گفتگوها و ایجاد شک و تردیدها گردید.
لیتیم به سدیم گفت او گاه برای برقراری پیوندها با ما اظهار تمایل می‌کند. کِی این رسم بین ما بود؟
سدیم: شنیده‌ام H کاملاً عریان است و هیچ پوششی از الکترون ندارد. واقعاً بی‌شرمی نیست؟
لیتیم: اگر الکترون هم پیدا کند. گاز می‌شود, فرار می‌کند. او بندبشو نیست. ما عنصر گازی نداشتیم؟
سدیم: اگر H در فعالیت‌های الکترولیتی مانند ما به کاتد می‌رود یک نیرنگ است. شنیده‌ایم گاه در چهره‌ی هیدرید H و به طور مذاب به آند می‌رود.
لیتیم: پیوند ما با عناصر دیگر از جمله هالوژن‌ها یونی است. کووالانسی نیست. امّا او پیوند کووالانسی برقرار می‌کند.
سدیم: بلی ما در خانواده‌ی خود عنصری این گونه دورو نداریم. او گاه کاتیون و گاه آنیون می‌شود.
لیتیم: فعالیت ما در حالت فلزی زبانزد خاص و عام است. برّاق و رسانای الکتریسیته هم هستیم او چه شباهتی به ما دارد؟
سدیم: درست است او از تبار ما نیست. ما کِی آنیون شده‌ایم؟ باید عذرش را خواست.
هیدروژن سراغ خانواده‌ی هالوژن‌ها می‌رود و خود را منسوب به آن‌ها معرفی می‌کند و می‌گوید: من مانند فلوئوروکلر گازی شکل هستم. حتی با همة کوچکی و سبکی حجمی برابر آن‌ها اشتغال می‌کنم (4/22 لیتر), شما بیشترین تمایل وصلت را با قلیایی‌ها دارید. من هم بی‌میل نیستم. من به صورت ملکولی مانند شما دو اتمی هستم.
آن‌ها او را پذیرفتند, امّا زمانی بعد احساس می‌کنند این یک وجبی آن‌ها را فریب داده است, چرا که او کاهنده است و آن‌ها اکسنده. او چه ربطی به آن‌ها دارد. عذرش را می‌خواهند.
هیدروژن سراغ خانواده‌ی کربن می‌رود و اظهار هم‌بستگی می‌کند و می‌افزاید لایه‌ی ظرفیت من مانند لایه‌ی ظرفیت شما نیمه‌پر است. ما الکترونگاتیویته مشابه داریم و به جای پیوند یونی پیوند کووالانسی برقرار می‌کنیم. اما الماس و سیلیسیم با آن وقار و داشتن شبکه وسیع کووالانسی از ابتدا نسبتی بین خود و آن جزء ناچیز ندیدند و بی‌اعتنا طردش کردند. بلی هیدروژن از آن به بعد گوشه‌ی تنهایی برگزید و دانست کسی که چند چهره دارد تنها می‌ماند.

استاد پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:32 ب.ظ

برخورد امام علی(ع) با مخالفان چگونه بود؟
بولتن نیوز: آنها در همه جا در اظهار عقیده آزاد بودند و خود حضرت و اصحابش با عقیده آزاد با آنان روبرو مى‏شدند، صحبت مى‏کردند،طرفین استدلال مى‏کردند و استدلال یکدیگر را جواب مى‏گفتند.

على امیر المؤمنین علیه السلام حتی با خوارج در منتهى درجه آزادى و دموکراسى رفتار کرد. او خلیفه است و آنها رعیتش،هر گونه اعمال سیاستى برایش مقدور بود اما او زندانشان نکرد و شلاقشان نزد و حتى سهمیه آنان را از بیت المال قطع نکرد،به آنها نیز همچون سایر افراد مى‏نگریست.

آنها در همه جا در اظهار عقیده آزاد بودند و حضرت خودش و اصحابش با عقیده آزاد با آنان روبرو مى‏شدند و صحبت مى‏کردند،طرفین استدلال مى‏کردند،استدلال یکدیگر را جواب مى‏گفتند.

شاید این مقدار آزادى در دنیا بی سابقه باشد که حکومتى با مخالفین خود تا این درجه با دموکراسى رفتار کرده باشد.مى‏آمدند در مسجد و در سخنرانى و خطابه على پارازیت ایجاد مى‏کردند.روزى امیر المؤمنین بر منبر بود.مردى آمد و سؤال کرد.على بالبدیهه جواب گفت.یکى از خارجیها از بین مردم فریاد زد: «قاتله الله ما افقهه‏» (خدا بکشد این را،چقدر دانشمند است!). دیگران خواستند متعرضش شوند اما على فرمود رهایش کنید،او به من تنها فحش داد.

خوارج در نماز جماعت‏به على اقتدا نمى‏کردند زیرا او را کافر مى‏پنداشتند.به مسجد مى‏آمدند و با على نماز نمى‏گذاردند و احیانا او را مى‏آزردند.على روزى به نماز ایستاده و مردم نیز به او اقتدا کرده‏اند.یکى از خوارج به نام ابن الکواء فریادش بلند شد و آیه‏اى را به عنوان کنایه به على،بلند خواند:

«وَلَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ.»

این آیه خطاب به پیغمبر است که به تو و همچنین پیغمبران قبل از تو وحى شد که اگر مشرک شوى اعمالت از بین مى‏رود و از زیانکاران خواهى بود. ابن الکواء با خواندن این آیه خواست‏به على گوشه بزند که سوابق تو را در اسلام مى‏دانیم، اول مسلمان هستى، پیغمبر تو را به برادرى انتخاب کرد، در لیلة المبیت فداکارى درخشانى کردى و در بستر پیغمبر خفتى،خودت را طعمه شمشیرها قراردادى و بالاخره خدمات تو به اسلام قابل انکار نیست،اما خدا به پیغمبرش هم گفته اگر مشرک بشوى عمالت ‏به هدر مى‏رود، و چون تو اکنون کافر شدى اعمال گذشته را به هدر دادى.

على در مقابل چه کرد؟! تا صداى او به قرآن بلند شد، سکوت کرد تا آیه را به آخر رساند. همینکه به آخر رساند، على نماز را ادامه داد. باز ابن الکواء آیه را تکرار کرد و بلافاصله على سکوت نمود. على سکوت می‏کرد چون دستور قرآن است که:

وَإِذَا قُرِىءَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ : هنگامى که قرآن خوانده مى‏شود گوش فرا دهید و خاموش شوید. و به همین دلیل است که وقتى امام جماعت مشغول قرائت است مامومین باید ساکت‏باشند و گوش کنند.

بعد از چند مرتبه‏ اى که آیه را تکرار کرد و مى‏خواست وضع نماز را بهم زند،على این آیه را خواند:

فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَا یَسْتَخِفَّنَّک الَّذِینَ لَا یُوقِنُونَ ؛ صبر کن،وعده خدا حق است و فرا خواهد رسید.این مردم بى ایمان و یقین،تو را تکان ندهند و سبکسارت نکنند. دیگر اعتنا نکرد و به نماز خود ادامه داد... .

و او همان امام برحقی است که چشم فتنه را از حدقه در آورد هر چند قرآنها را بر سر نیزه کرده بودند.
و همین مقدس نمایان پرمدعا بشریت را از وجودش محروم کردند.
و خدا کند رهرو راه او باشیم.

استاد

استاد پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:29 ب.ظ

تفاوت بین مصحف حضرت زهرا با قرآن
عضو جامعه مدرسین در پایان با رد تهمتهایی که اهل سنت به شیعه زده و ادعا می‌کنند شیعیان مصحف زهرا(س) را به عنوان کتابی در کنار قرآن قبول دارند اظهار داشت: از نظر شیعه هرگز این دو کتاب یکی نیست و قرآن شریفترین کتب الهی است.
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی با رد تهمتهایی که اهل سنت به شیعه زده و ادعا می‌کنند شیعیان مصحف زهرا (س) را به عنوان کتابی در کنار قرآن قبول دارند گفت: از نظر شیعه هرگز این دو کتاب یکی نیست و قرآن شریفترین کتب الهی است.

به گزارش مهر ، آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، شامگاه چهارشنبه در ادامه تفسیر خطبه فدکیه که در دفتر مقام معظم رهبری برگزار شد سئوالی را مطرح کرد مبنی بر این که اگر معصومین 14 نفر بوده‌اند پس وجود افرادی همچون حضرت معصومه (س)، حضرت عباس(س) و دیگر اولیا الله که هرگز گناه نکرده‌اند چگونه توجیه می‌کنیم که در پاسخ ابراز داشت: عصمت 14 معصوم به وسیله خداوند تضمین شده است اما این به معنای معصوم نبودن دیگران نیست.

وی با بیان اینکه به حضرت زهرا (س) نیز الهام می‌شده است،گفت: این معصوم در ابتدای خطبه فدکیه خدا را شکر می‌کند که الهام خاصی را به این خانواده اعطا کرده است و به این طریق ایشان می‌خواهند به حقایقی اشاره کنند که خداوند تنها به آنها الهام کرده است و دیگران از درک آن بی‌بهره بوده‌اند.

وی سپس به معنای وحی پرداخت و گفت: وحی ادراکی است دفعی که ناآگاهانه و از منبعی نا مشخص حاصل می‌شود و جهت اکتساب آن فعالیتی انجام نشده است.

مصباح یزدی حتی وسوسه‌های شیطانی را نیز نوعی وحی دانست و خاطرنشان کرد: شیطان به کسانی که به او نزدیک هستند نیز وحی می‌کند و گاهی شیاطین اجنه به انسانها وحی می‌کنند که با مومنین مجادله کنند.

وی افزود: اما در زبان علمای کلام وحی به معنای یک تعلیم و تعلم بین خدا و پیامبر است و این با ادراک دفعی و با منبعی نا‌مشخص متفاوت است چرا که در این رابطه خداوند به پیامبر وحی می‌کند منبع و جریان آن نیز معلوم است.


تفاوت وحی و الهام


عضو جامعه مدرسین حوزه در رابطه با الهام نیز اظهار داشت: در زبان عامه تفاوت آنچنانی بین این دو وجود ندارد و هر دو را با همان حالت فراگیری غیر اکتسابی و دفعی می‌شناسند اما در بین کلامیون الهام به مرتبه پایین تر از وحی گفته می‌شود که در آن ملک وحی دیده نمی‌شود و مختص اولیا الله است.

وی با اشاره به آیه "فالهمها فجورها و تقواها"خاطرنشان کرد: الهام در اینجا به معنای تمایل به کارهای خیر است نه علم به کارهای خیر و این که تمایل به ایمان و امور خیر در مومن وجود دارد نتیجه الهام خداوند است.

این استاد حوزه علمیه تصریح کرد: در همه انسانها دو گرایش خوب و بد وجود دارد و همه ما حتی اگر کار خوبی را در دیگران ببینیم از آن خوشنود می‌شویم بدون آنکه با آنها ارتباطی داشته باشیم و گرایش دیگر ما به سوی لذتهای غیر ثواب است که هر قدر در راه ایمان پیش رویم این لذتها کمتر می‌شود.

وی تصریح کرد: وقتی انسانها از این الهامات ابتدایی و عامه استفاده مطلوب کنند مشمول الهامات خاصه می‌شوند که مخصوص اولیا خدا است و آنها به این طریق اموری را می‌فهمند که دیگران از درک آن عاجز اند و کراماتی که از اولیا خدا دیده می‌شود نتیجه همین الهامات است.


شیعه بین صحف حضرت زهرا با قرآن تفاوت قائل است


وی خاطرنشان کرد: در برخی روایات آمده است که خدا در ایام بین فوت رسول الله (ص) و شهادت حضرت زهرا(س) جبریل را برای التیام دردهای دختر رسول خدا به نزد ایشان می‌فرستاده و جبریل نیز پیشگوییهایی از آینده برای او نقل می‌کرده است که آنها را جمع کردند و به نام مصحف حضرت زهرا(س) نامگذاری کردند.

عضو جامعه مدرسین در پایان با رد تهمتهایی که اهل سنت به شیعه زده و ادعا می‌کنند شیعیان مصحف زهرا(س) را به عنوان کتابی در کنار قرآن قبول دارند اظهار داشت: از نظر شیعه هرگز این دو کتاب یکی نیست و قرآن شریفترین کتب الهی است.

استاد جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:02 ق.ظ

نفاق بیمارى جان و دل است و آیات قرآن این نکته را تاءکید کرده است .
دل سـالم از آن رو کـه عـرش خـدا و حـرم الهـى است ، غیر خدا در او راه ندارد؛ ولى دل بیمار جایگاه غیر اوست . پر از هوى و هوس و عرش شیطان است .
قرآن کریم صریحاً منافقان را بیمار دل مى داند: (فِى قُلُوبِهِم مَرَض )
بـیـمـارى پر خطر نفاق مبتلایان به آن را دچار بزرگ ترین زیان ها مى کند؛ چرا که در آخـرت تـنـها عامل نجات بخش قلب سلیم است ، نه قلب پر از هوى و هوس و محبت و علاقه به غیر خدا؛
یَومَ لا یَنفَع مالٌ وَ لا بَنونَ الاّ مَن اءَتَى اللّهَ بِقَلبٍ سَلیمٍ (شعراء / 88 و 89)
در آن روز مال و فرزندان سودى نمى بخشد؛ مگر کسى که با قلب سلیم به پیشگاه خدا آید

استاد جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:12 ق.ظ

به نام خدا
سلام
چرخی در دنیای اینترنت می زدم مطلب زیر را جالب دیدم:

صـفـت بـارز و مـشـخـص دیـگـرى کـه دربـاره مـنـافقین صدق مى کند، (توجه به خود) و (خـودبـزرگ بـینى ) است . قرآن این صفت منافقین را با لفظ (مستکبرین ) بیان داشته مى فرماید:
(وَ اِذا قـیـلَ لَهـُم تَعالُوا یَسْتَغْفِر لَکُمْ رَسُولُ اللّهِ لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ وَ رَاَیْتَهُم یَصُدُّونَ وَ هُم مُسْتَکبِرُونَ) (منافقون ، آیه 5)
(و هـنـگـامـى کـه بـدانـان گـفـتـه مـى شـود بـیـایـیـد آمـرزش خـواهـد بـراى شـمـا رسـول خـدا، سـرهـاى خـویـش را بـر مـى گـردانند و مى بینیشان که دورى مى گزینند (و دیگران را از راه خدا باز مى دارند) و آنانند کبر ورزندگان )

استاد جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:10 ق.ظ

امام حسن عسکری(ع) درباره نقش و کارکرد بسیار زیانبار دروغ در زندگی بشر می فرماید: جعلت الخبائث کلها فی بیت و جعل مفتاحها الکذب؛ همه پلیدی ها و زشتی ها، در یک اتاق نهاده شده و کلید آن اتاق، دروغ است. (جامع السعادات، نراقی، ج 2، ص 249)

از نظر آن حضرت(ع) همه زشتی ها و پلیدی های جهان تا زمانی که با کلید دروغگویی باز نشود در حبس و زندان هستند، ولی انسان ها با دروغگویی، یکایک آن ها را آزاد می کنند و به درون زندگی خویش می آورند. از این رو از هرگونه دروغ جدی و شوخی پرهیز داده شده است تا زمینه روحی و روانی برای دروغ فراهم نیاید. اگر انسان به شوخی اقدام به دروغگویی کند، این بستر مناسب فراهم می آید تا برای رهایی از مشکلی و گرفتاری یا حل آن، اقدام به دروغ گویی کند. بدین ترتیب قباحت دروغ در نزد شخص از میان می رود و ناخودآگاه در دامی می افتد که رستن از آن بسیار سخت است.

تعبیری که امام حسن عسکری در این روایت دارد، خبائث است که بیانگر همان شرور می باشد. به این معنا که هر شر و بدی به طور طبیعی دور از دسترس انسان است و انسان ها به طور فطری به سوی کمالات و خوبی ها و زیبایی ها گرایش دارند، ولی اگر در دام دروغ گرفتار آیند، فطرت سالم خویش را از دست می دهند و در یک فرآیندی با زشتی ها و شرور، انس می گیرند و از فطرت خود دور می شوند و نسبت به شرور واکنش منفی نشان نمی دهند.

امام باقر(ع) جد بزرگوار امام حسن عسکری(ع) در تعبیری می فرماید: «ان الله عز و جل جعل للشر اقفالا و جعل مفاتیح تلک الاقفال الشراب، و الکذب شر من الشراب؛ خدای عز و جل برای بدی، قفل هایی قرار داده و کلید آنها شراب است و دروغ از شراب هم بدتر است. (جامع السعادات، ج2، ص 249)

آن حضرت(ع) هر چند به شراب به سبب آن که عقل را زایل می کند، به عنوان کلید شرور اشاره می کند و به این طریق از آن برحذر می دارد، ولی در نهایت دروغگویی را بدتر از شراب خواری برمی شمارد؛ زیرا دسترسی به شراب برای همگان امکان پذیر نیست ولی دروغ، براحتی در دسترس همگان است و به ظاهر هیچ سختی و هزینه ای ندارد.

اگر کسی می خواهد رنگ رستگاری را ببیند باید از دروغ و دروغگویی دوری کند و همواره با خود و دیگران صادق باشد. در این راستا پیامبر اکرم(ص) رستگاری و رهایی از هر گناه و خطایی را در راستگویی می داند، در روایت است که مردی به حضور رسول خدا(ص) شرفیاب گشت و مسلمان شد، سپس عرض کرد: یا رسول الله! من به گناهانی آلوده هستم که نمی توانم از آن ها دست بردارم و از حضرتش چاره خواست. رسول خدا فرمود: آیا با من، پیمان می بندی که دروغ نگویی؟

عرض کرد: آری و با آن حضرت پیمان بست که دروغ نگویید و سپس مراجعت کرد. در راه با خود گفت: این پیغمبر بزرگوار چه چیز آسانی از من خواست، چون پیمان بسته که در میان همه گناهان، تنها از دروغ گفتن بپرهیزد. وقتی خواست دزدی کند، با خود گفت: اگر من دزدی کردم و رسول خدا از من پرسید، چه جواب بگویم؟ اگر بگویم دزدی کرده ام، حضرتش مرا دزد می شناسد و سزاوار کیفر خواهم بود و اگر بگویم نکرده ام، آن وقت دروغ گفته ام و من پیمان بسته ام که دروغ نگویم و برای همیشه به پیمان خود وفادار خواهم ماند، پس بهتر آن است که دزدی نکنم. این را بگفت و دزدی را ترک کرد. پس از آن به هر گناهی که نزدیک می شد، پیمان با رسول به یادش می آمد و از آن خودداری می کرد. کم کم از آلودگی به گناهان پاکیزه شد و از نیکان گشت. (داستان راستان، استاد مطهری)

[ بدون نام ] جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:16 ق.ظ

امام صادق (علیه السلام) فرمود:

من افطر یوما من شهر رمضان خرج روح الایمان منه؛
هر کس یک روز ماه رمضان را (بدون عذر)، بخورد - روح ایمان از او جدا مى‏شود



(وسائل الشیعه، ج 7 ص 181، ح 4 و 5 _ من لا یحضره الفقیه ج 2 ص 73، ح 9)

امین جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:06 ب.ظ

اون که میاد اگه بگم یک گل سرخ بهار میشی
یه قطره خون رو آینه
یه چشمه انتظار میشی
یه قطره خون رو آینه است
یه چشم سرخ انتظار

یه روز دوباره سبز میشه
وقتی که بر گرده بهار

هر کی با آینه روبروست
رو هست و نیست پل می زنه
یه چشم سرخ آتشین
توی چشاش زل می زنه
توی چشاش زل می زنه

میگن فرشته روزشو با گریه افطار می کنه
فرشته می دونه که نور ظلمتو بیدار می کنه

ظلمتو بیدار می کنه

برق یه تیغ اشک دریغ رعد صدای مرتضی
رستم از این بند و بلا علی رضا شد به قضا
آی غنچه های گل سرخ از نسیم وزون بگین
بوی خدا تو کوچه هاست سحر شده اذون بگین

ما گم شدیم باید بیاد اونی که چشم ما میشه
نماز حاجت بخونین
حاجتتون روا میشه

ما گم شدیم باید بیاد اونی که چشم ما میشه
نماز حاجت بخونین
حاجتتون روا میشه

[ بدون نام ] جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:09 ب.ظ

امام على (علیه السلام) فرمود:

شهر رمضان شهر الله و شعبان شهر رسول الله و رجب شهرى؛
رمضان ماه خدا و شعبان ماه رسول خدا و رجب ماه من است.



(وسائل الشیعه، ج 7 ص 266، ح 23)

۱۳ جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:14 ب.ظ

به نام خدا

عشق خداوند به بندگانش بر طبق آیات قرآن

قرآن, سوره ۳, آیات ۳۱ و ۳۲

“بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید و خداوند آمرزنده مهربان است”
“بگو خدا و پیامبر [او] را اطاعت کنید پس اگر رویگردان شدند قطعا خداوند کافران را دوست ندارد”

تصویری که از خداوند در قرآن مجید رسم شده است , متفاوت با تصویری است که بعضی ادیان بزرگ دیگر نمایش می دهند. بر طبق نظر مسلمانان, رفتار خداوند مجموعه ای است از عشق و محبت به انسانهای خوب و ابراز انزجار از انسانهای بد. به این موضوع حداقل در چهل آیه از آیات قرآن بر مبنای تصویری روشن از انسانهای خوب و بد اشاره شده است. هدف این مقاله این است که این تصویر از انسانهایی که خداوند آنها را دوست دارد برمبنای آیاتی از قرآن تصویر شود.

همانطور که در دو آیه بالا به آن اشاره شده است, قدم اول برای دریافت عشق خداوند, دنبال کردن مسیری است که پیامبرانش به ما نشان داده اند. این زیباترین تصویری است که می توان از عشق دو طرفه خالق و مخلوق ترسیم کرد. اگر خداوند را دوست دارید, قرآن شما را راهنمایی می کند تا خود را آماده دریافت عشق خداوند بکنید. ولی در عین حال به این موضوع نیز اشاره شده است که اگر از راه راستی که پیامبران نشان داده اند پیروی نکنید, مشمول عشق خداوند نخواهید شد.ش

این موضوع, احتیاج به توضیحات بیشتری دارد تا منظور قرآن از راه درست و خصایل انسانهای خوب آشکار شود. شاید بتوان گفت که بارزترین مشخصه انسانهای خوب که در پنج آیه (۲:۱۹۵, ۳:۱۳۴, ۳:۱۴۸, ۵:۱۳ و ۵:۹۳) از آیات قرآن به آن اشاره شده است,نیکوکاری نسبت به بقیه انسانهاست. نیکوکاری می تواند کمک به انسانهای فقیر, حمایت از یتیمان و یا حتی احترام به پدر و مادر باشد.ش

علاوه بر این, بر طبق قرآن, انسانهایی که خداوند دوستشان دارد انسانهایی هستند که:ش

از خود در برابر گناه محافظت می کنند (۳:۷۶, ۹:۴, ۹:۷)ش
منصفانه قضاوت می کنند (۵:۴۲, ۴۹:۹, ۶۰:۸)ش
در راه خدا تلاش و مجاهده می کنند (۶۱:۴)ش
خود را برای خداوند خالص می کنند (۲:۲۲۲, ۹:۱۰۸)ش
از کارهای بد توبه می کنند (۲:۲۲۲)ش
به خداوند توکل می کنند (۳:۱۵۹)ش
و در برابرمشکلات صبور هستند (۳:۱۴۶) ش

از سویی دیگر, خداوند فردی را دوست ندارد که:ش

به او معتقد نباشد (۳:۳۲, ۳۰:۴۵)ش
متکبر باشد (۱۶:۲۳, ۴:۳۶, ۳۱:۱۸, ۵۷:۲۳)ش
به دیگران بدی کند (۳:۵۷, ۳:۱۴۰, ۴۲:۴۰)ش
ناسپاس باشد (۲:۲۷۶, ۲۲:۳۸)ش
تجاوزکار باشد (۲:۱۹۰, ۵:۸۷, ۷:۵۵)ش
اسرافکار باشد (۶:۱۴۱, ۷:۳۱)ش
دیگران را گمراه کند (۲:۲۰۵, ۵:۶۴, ۲۸:۷۷)ش
عهد و پیمانش را بشکند (۸:۵۸, ۴:۱۰۷)ش
وبه داشتن مال و ثروت شادی کند (۲۸:۷۶


منبع: پارس قران

استاد شنبه 30 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:03 ق.ظ

بهار قرآن
امام محمّد باقر (علیه ‌السلام):
لِکُلِّ شَیْءٍ رَبِیعٌ، وَرَبِیعُ الْقُرآنِ شَهْرُ رَمَضَانَ.

[ بدون نام ] شنبه 30 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:47 ق.ظ

شهر رمضان شهر الله و شعبان شهر رسول الله و رجب شهرى؛
رمضان ماه خدا و شعبان ماه رسول خدا و رجب ماه من است.



(وسائل الشیعه، ج 7 ص 266، ح 23)

[ بدون نام ] سه‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:05 ق.ظ

رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود:

ان ابواب السماء تفتح فى اول لیلة من شهر رمضان و لا تغلق الى اخر لیلة منه؛
درهاى آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده مى‏شود و تا آخرین شب آن بسته نخواهد شد.



(بحار الانوار، ج 93، ص 344)

[ بدون نام ] سه‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:08 ق.ظ

روزه یاد آور قیامت
قال الرضا علیه السلام:

انما امروا بالصوم لکى یعرفوا الم الجوع و العطش فیستدلوا على فقر الاخر.

امام رضا علیه السلام فرمود:

مردم به انجام روزه امر شده‏اند تا درد گرسنگى و تشنگى را بفهمند و به واسطه آن فقر و بیچارگى آخرت را بیابند.

وسائل الشیعه، ج 4 ص 4 ح 5 علل الشرایع، ص 10

[ بدون نام ] چهارشنبه 3 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:46 ب.ظ

روزه سپر آتش
قال رسول الله صلى الله علیه و آله:

الصوم جنة من النار.

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

روزه سپر آتش (جهنم) است. «یعنى بواسطه روزه گرفتن انسان از آتش جهنم در امان خواهد بود.»

استاد پنج‌شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 06:29 ق.ظ

اگر کسی می خواهد رنگ رستگاری را ببیند باید از دروغ و دروغگویی دوری کند و همواره با خود و دیگران صادق باشد. در این راستا پیامبر اکرم(ص) رستگاری و رهایی از هر گناه و خطایی را در راستگویی می داند، در روایت است که مردی به حضور رسول خدا(ص) شرفیاب گشت و مسلمان شد، سپس عرض کرد: یا رسول الله! من به گناهانی آلوده هستم که نمی توانم از آن ها دست بردارم و از حضرتش چاره خواست. رسول خدا فرمود: آیا با من، پیمان می بندی که دروغ نگویی؟

عرض کرد: آری و با آن حضرت پیمان بست که دروغ نگویید و سپس مراجعت کرد. در راه با خود گفت: این پیغمبر بزرگوار چه چیز آسانی از من خواست، چون پیمان بسته که در میان همه گناهان، تنها از دروغ گفتن بپرهیزد. وقتی خواست دزدی کند، با خود گفت: اگر من دزدی کردم و رسول خدا از من پرسید، چه جواب بگویم؟ اگر بگویم دزدی کرده ام، حضرتش مرا دزد می شناسد و سزاوار کیفر خواهم بود و اگر بگویم نکرده ام، آن وقت دروغ گفته ام و من پیمان بسته ام که دروغ نگویم و برای همیشه به پیمان خود وفادار خواهم ماند، پس بهتر آن است که دزدی نکنم. این را بگفت و دزدی را ترک کرد. پس از آن به هر گناهی که نزدیک می شد، پیمان با رسول به یادش می آمد و از آن خودداری می کرد. کم کم از آلودگی به گناهان پاکیزه شد و از نیکان گشت. (داستان راستان، استاد مطهری)

منتظر جمعه 5 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:18 ق.ظ

هوالحی

چشمم به انتظار تو تر شد نیامدی
اشکم شبیه خون جگر شد نیامدی
گفتم غروب جمعه تو از راه میرسی
عمرم در این قرار به سر شد نیامدی
تا خواستم به جاده ی وصل تو رو کنم
غفلت مرا رفیق سفر شد نیامدی
در مسجدیم و طاعت این ماه شغل ماست
بی قبله هر نماز به سر شد نیامدی
این نفس بد مرام مرا خوار و زار کرد
روز وشبم به لغو سپر شد نیامدی
رسوایی گدای تو از حد گذشته است
عمرم به هر گناه هدر شد نیامدی
از ما گناه سر زد و تو شاهدش شدی
دیدی دلم به راه دگر شد نیامدی
خسران زده کسی است که از یار غافل است
بی تو دعا بدون اثر شد نیامدی
از ما که منفعت نرسیده برای تو
هر چه زما رسیده ضرر شد نیامدی
گفتیم لااقل سر افطار میرسی
دیده به راه ماند و سحر شد نیامدی

چه زیباست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد