کلبه خانم رحیمی نژاد (ورژن جدید شماره۲) (کلبه حقیقت)

به نام خدا 

سلام 

هر چند می دانیم سرتان شلوغ است اما امیدواریم از مطالبتان ما را بهره مند کنید. 

ممنون

نظرات 103 + ارسال نظر
آشنا شنبه 26 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:30 ب.ظ

سلام به خانم رحیمی نژاد عزیز
تبریک
موفق باشید

آشنا شنبه 26 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:50 ب.ظ

باران
از چشم یا آسمان
فرقی نمی‌کند
باران وقتی بر زمین افتاد
دیگر باران نیست

رحیمی نژاد شنبه 26 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:59 ب.ظ

به نام خدا
سلام به استاد عزیز
ممنون استاد
سلام به همه ی بزرگواران
یک مطلبی رو در تقویمم روز ۹ فروردین یادداشت کردم داشتم ماه های اول سال رو مرور میکردم که دیدمش.
آدرس دقیقش رو ننوشتم اما میدونم از سخنان امام علی (ع) است براتون مینویسم چون بسیار زیباست.(شاید قبلآ هم نوشته باشم اما ارزش دوباره خوندن رو داره)

به نام خدا
همانا انسان گاهی خشنود می شود به چیزی که هرگز از دستش نمی رفت و ناراحت می شود برای از دست دادن چیزی که هرگز به آن نمی رسید.
ابن عباس خوشحالی تو از چیزی باشد که در آخرت برای تو مفید است. و اندوه تو برای از دست دادن چیزی از آخرت باشد . آنچه از دنیا به دست می آوری تو را خوشنود نسازد و آنچه از دست می دهی زاری کنان تاسف مخور. همت خویش را به دنیای پس از مرگ واگذار.

سلام

سلمان رحمانی شنبه 26 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:37 ب.ظ

به نام خدا

کلبه نو مبارک
باشد که پیروز و کامیاب باشی
در پناه خدا

شمسی یکشنبه 27 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:18 ق.ظ

سلام اعظم جان
کلبه نو مبارک
امیدوارم در امتحاناتت هم موفق باشی

رحیمی نژاد یکشنبه 27 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:07 ق.ظ

به نام خدا
سلام

آشنای عزیز از تبریک و مطلب زیباتون ممنونم

آقای رحمانی ممنون از تبریکتون

مولا علی (ع):
شما را به ترس از خدا سفارش می کنم به دنیا روی نیاورید، گر چه به سراغ شما آید. و بر آنچه از دنیا از دست می دهید اندوهناک مباشید، حق را بگویید، و برای پاداش الهی عمل کنید. دشمن ستمگر و یاور ستمدیده باشید . شما را و تمام فرزندان و خاندانم را، و کسانی را که این وصیت به آنها می رسد به ترس از خدا و نظم در امور زندگی ، و ایجاد صلح و آشتی در میانتان سفارش می کنم، زیرا من از جد شما شنیدم که می گفت: (اصلاح دادن بین مردم از نماز و روزه ی یکسان برتر است) خدا را خدا را ! درباره ی یتیمان ، نکند آنان گاهی سیر و گاه گرسنه بمانند، و حقوقشان ضایع گردد. خدا را خدا را ! درباره ی همسایگان ، حقوقشان را رعایت کنید که وصیت پیامبر(ص) شماست، همواره به خوش رفتاری با همسایگان سفارش می کرد تا آنجا که گمان بردیم برای آنان ارثی معین خواهد کرد.خدا را خدا را ! درباره ی قرآن، مبادا دیگران در عمل کردن به دستوراتش از شما پیش گیرند. خدا را خدا را ! در باره ی نماز همانا که ستون دین شماست. خدا را خدا را! در باره ی خانه ی خدا ، تا هستید آن را خالی مگذارید، زیرا اگر کعبه خالی شود مهلت داده نمی شوید. خدا را خدا را! درباره ی جهاد با اموال و جان ها و زبان های خویش در راه خدا. بر شما باد پیوستن با یکدیگر ، و ببخشش همدیگر، مبادا از هم روی گردانید، و پیوند دوستی را از بین ببرید، امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنید که بدان شما بر شما مسلط می گرداند، آنگاه هر چه خدا را بخوانید جواب ندهد.

سلام

آنگاه هر چه خدا را بخوانید جواب ندهد.

رحیمی نژاد یکشنبه 27 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:12 ق.ظ

به نام خدا
سلام

بسم الله الرحمن الرحیم
و(در کار رزق به خدا توکل کنید نه بر سعی خود که) چه بسیار حیوانات که خود بار روزی خود نکشند؛ خدا به آنها و هم به شما روزی می رساند؛ و او شنوا(ی دعای محتاجان) و دانا( به احوال بندگان) است.
سوره ی عنکبوت آیه ی ۶۰

سلام


ممنون

مرتضی یکشنبه 27 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:50 ب.ظ

به نام خدا
سلام به همه مخصوصا استاد عزیز و خانم رحیمی ن‍ژاد

کلبه کلبه حقیقت ورژن ۲ رو به صاحب کلبه تبریک میگم
انشالله که پربارتر و متنوع تر از کلبه های قبلی شود

در پناه حضرت حق
و آرزوی موفقیت در امتحانات

شما هم دعا کنید تو این هم مشغله ای که سرم ریخته وقت کنم بیام و این مطالب قشنگ رو بخونم
در راسش نیت دارم کلبه 3 اهل بیت رو راه بندازم اما باید سرمو حسابی خلوت کنم
یه کاری رو شروع کردم که هروقت تموم شد میگم چی بوده
فعلا سیکوریته

یا علی

سلام

ارمز یکشنبه 27 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:02 ب.ظ

به نام خدا
سلام بر استاد عزیز
سلام به صاحب کلبه نو
و سلام به همه اهالی خوب صندوقچه

خانوم رحیمی نژاد عزیز کلبه جدید مبارک

*
*
*
وقتی هوای حوصله تبخیر می شود
دارد برای دیدن تو دیر می شود

سلام

شازده کوچولو دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:25 ب.ظ

به نام خدا
سلام استاد خوبین انشا الله؟
سلام خانم رحیمی نژاد
کلبه جدید مبارک.همه چی خوبه؟
بعد چند روز اومدم باز.چقدر دلم تنگ شده بود واسه صندوقچه!!!

سلام
خدا را شکر

شیمی سمنان دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:29 ب.ظ

سلام استاد
به روزیم
خوشحال میشیم تشریف بیارید

TNT دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:05 ب.ظ

تبریک به دوست عزیزم.
انشالله همیشه موفق باشی و سربلند.

رحیمی نژاد دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:42 ب.ظ

به نام خدا
سلام استاد

سلام طیبه جونم خوبی؟ ممنون از تبریک و دعات.امیدوارم تو هم امتحاناتتو خوب بدی.

سلام آقای صفردوست خوبید؟ ممنون از تبریک و دعاتون. امیدوارم شما هم کاراتون خوب انجام بشه.

به به ارمز عزیز. خوبید؟ چه خبرا؟ ممنونم از تبریکتون.
شعرتون قشنگ بود:-) ممنونم

سلام

رحیمی نژاد دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:53 ب.ظ

به نام خدا
داداشم وقتی میلهاشو چک میکنه همیشه قشنگاشو برام می خونه یا نشونم میده(نمیذاره درس بخونم:-)) امروز این شعر رو خوند یاد شعری افتادم که استاد سر کلاس خونده بودن:-)

هرکس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند
هرکس که نداند و نخواهد که بداند
حیف است چنین جانوری زنده بماند !

رحیمی نژاد دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:17 ب.ظ

به نام خدا
سلام استاد

سلام شازده کوچولوی عزیز.ممنون از تبریکتون. خدارو شکر . خوب است همه چی با توکل به خدا.

سلام تی ان تی جون خودم:-) تو و آبجیت با اس ام اس هاتون کچلم کردید! کلی خندیدم:-) آبجیت یه میل برام فرستاده برو ازش بپرس چی بوده! یعنی به میل خندیدم بماند کلی به آبجیت خندیدم:-) خیلی دوسش دارم.کاش آبجی من بود:-)
دیروز با رویا حرف می زدم اونم خوبه تو دانشگاه با خانم صحتی هم کلاس شدن. محبوبه تجزیه می خونه .هنوز خنده های رویا جذاب و دلنشینه. به آدم انرژی میده.
خانم مهدوی هم چهارشنبه باهاش حرف زدم اونم خوب بود معدنی بین الملل میخونه سر کارم می ره. مهر ماه هم دیدمش.

سلام

شازده کوچولو سه‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:13 ق.ظ

سلام استاد
سلام خانم رحیمی نژاد
غزلی است ازخودم .ممنون میشم استاد و خانم رحیمی نژاد نظر بدهند.

اینجا برای حجم نگاهم فضاکم است

در بیت هایم غزل ربنا کم است

هر لحظه دور می شوی از نحسی دلم

بهرنزول آیه ی چشمت حراکم است

روزی هزار بار تو در خاطر منی

گاهی کنار نام تو یک یا خدا کم است

هرشب برای دیدن تو آه می کشم

آری میان مجلس مرگم دعا کم است

سرخ است تمام صورت من گر گرفته ام

گرمای دل ۴۰درجه این دما کم است؟

رختی سپید بر تن تو در خیال من

اینجا میان حجله شوقم سما کم است

تنها منم چله نشین خیال تو

بی تو برای حجم نگاهم فضا کم است.

سلام

آفرین. واقعا آفرین!

به دل می نشیند و روان است. به زور بر زبان جاری نمی شود. باز هم شعر بگویید شاعر خوبی هستید.

به نکات زیر دقت کنید:
سرخ است تمام صورت من گر گرفته ام (از لحاظ وزنی رویش کار کنید)
تنها منم چله نشین خیال تو (از لحاظ وزنی رویش کار کنید)


موفق باشید

پیغام دیگرتون با آدرسهاش آمده دوباره بفرستید. ممنون

رحیمی نژاد سه‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:32 ب.ظ

به نام خدا
سلام

الان داشتم با بوی فیروزه حرف می زدم تلفن ترکید:-) بیش از یک ساعت حرف زدیم از پشت تلفن کلی سروکله ی هم زدیم:-) :-) به همه سلام رسوند.
استاد از دفاعش پرسیدم خیلی از حمایت های شما روز دفاع تعریف کرد. ممنون استاد .
فکر میکردم فقط با همسرش اومده نگو داداشا و مامان و آبجی رو هم آورده. خودش که می خندید می گفت انگار جشن تولد بود:-) بوی فیروزه هنوز شیطونه:-) عزیزم دوسش دارم.بهش گفتم از کلبم بیرونت کردم:-) وای دلم برا کلکل کردن باهاش یه ذره شده بود. گفت می آد سر می زنه . اما خوب دیگه الان مسئولیتاش زیاده. خدارو شکر رفته سر خونه زندگیش .
براش یه دنیا آرزوهای قشنگ دارم. انشاالله همیشه لباش پر از خنده باشه و تو دلش شادی.

سلام
کسی که سلامت قلبی داشته باشد را دفاع می کنم چه برسد به او که از اصحاب صندوقچه هم هست!!! (باند بازی!!!!)

رحیمی نژاد چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:10 ق.ظ

به نام خدا
سلام

شازده کوچولو شعرت واقعآ زیبا بود هر کی بخونه می تونه بگه که شاعری .
شازده کوچولو دلم برای خوندن متن های ادبی تنگ شده:-( از این متن هایی که پر از استعاره و تشبیهه . پر از احساسه:-(
آفرین آدمو سر ذوق می آری:-)

استاد شما هم!!!!!!!:-)
شما استاد مهربونی هستید بر خلاف دادهایی که می زنید:-)

سلام

او علی بود علی که معنای عدل بود.

ماها همه کمابیش صنفی برخورد می کنیم اگر عمدی نباشد ناخودآگاه.



راست می گویید من آدن دل رحمی هستم! (بر خلاف ظاهرم)

شازده کوچولو چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:30 ق.ظ

به نام خدا
سلام استاد
واقعاْممنون از نظرتان.خیلی خوشحالم کردید
به نکاتی که اشاره کردید حتماْدقت می کنم چشم
بازهم ممنون.

سلام

شازده کوچولو چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:32 ق.ظ

تمام ما که ز پروانه ها نشان داریم
برای سینه زدن تا سحر توان داریم

هزار شکر خدارا که در شب یلدا
برای گریه کمی بیشتر زمان داریم

لبیک یا حسین

آفرین

شمسی پنج‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:40 ب.ظ http://shimisemnan.blogfa.com/

سلام
استاد اجازه تبلیغ وبلاگ انجمن رو تو صندوقچه داریم؟
یکی از اعضای انجمن کار مدیریت وبلاگ رو به عهده گرفته. خوشحال می شیم نظر دوستان رو در مورد پست های ایشون بدونیم.
http://shimisemnan.blogfa.com/

سلام
۱۰۰٪

شازده کوچولو شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:24 ب.ظ

به نام خدا
سلام استاد
سلام خانم رحیمی نژاد
ممنون از محبتتون . خوشحال شدم منو مورد لطف قرار دادید و نظر دادید.
باز هم ممنون

سلام

آشنا شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:49 ب.ظ

سوار پای خودم می‌شوم، سوار خودم
و پشت پای خودم می‌شوم غبار خودم

به گرد پای خودم چرخ می‌زنم این بار
و دور می‌شوم از مرکز و مدار خودم

به ابتدای خودم پرت می‌کنم خود را
و پیش پای خودم می‌شوم نثار خودم

به بند می‌کشم،آزادی کویری را
و دور باغ خودم می‌شوم حصار خودم

سکوت، روح مرا استحاله کرده ولی
بلند می‌شوم این بار با هوار خودم :

آهای" من؟ " نه ببخشید با خودم بودم
خودم که خسته شدم زیر کوله بار خودم

آهای با توام از قبر خود بیا بیرون
منم که آمده ام بر سر مزار خودم

که بعد با تو که شاید همان خودم باشی
قدم زنان بروم زیر پای دار خودم

مدال فتح خودم را به گردن آویزم
و بعد جشن بگیرم به افتخار خودم

بلند می‌شوم از زیر سایه‌های خودم
و راه می‌روم از روی دست و پای خودم

مسیر عقربه‌ها هم عقب جلو بشوند
شروع می‌کنم از پشت ردپای خودم

دوباره جای مرا سایه پر نخواهد کرد
که می‌گذارم خورشید را به جای خودم

گریز می‌زنم این بار برخلاف همه
از ابتدای خدا تا به انتهای خودم

و ریشه می‌زنم از آسمان به سمت زمین
و سبز می‌شوم این بار در فضای خودم

و سیب می‌چینم از خودم برای خدا
بهشت می‌گیرم از خدا برای خودم

و بعد خالق چندین ترانه خواهم شد
دهان دهان تو اما صدا، صدای خودم

در این که آینه آئینه است، شکی نیست
من اعتماد ندارم به چشم‌های خودم
(صالح سجادی)















بسیار زیبا
شایسته حفظ کردن است.

رحیمی نژاد یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:43 ق.ظ

به نام خدا
سلام استاد

سلام شازده کوچولو
نظر من که بدردت نمی خوره اما از استاد ممنونم که لطف کردن و نکاتی رو بیان کردن. شرمنده دیگه انتظار داشتم افراد بیشتری بیان اینجا کمکت کنن اما نیومدن. من معذرت می خوام.

آشنای عزیز ممنون که سر زدی .خوشحال شدم.

ما آزموده‌ایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
از بس که دست می‌گزم و آه می‌کشم
آتش زدم چو گل به تن لخت لخت خویش
دوشم ز بلبلی چه خوش آمد که می‌سرود
گل گوش پهن کرده ز شاخ درخت خویش
کای دل تو شاد باش که آن یار تندخو
بسیار تندروی نشیند ز بخت خویش
خواهی که سخت و سست جهان بر تو بگذرد
بگذر ز عهد سست و سخن‌های سخت خویش
وقت است کز فراق تو وز سوز اندرون
آتش درافکنم به همه رخت و پخت خویش
ای حافظ ار مراد میسر شدی مدام
جمشید نیز دور نماندی ز تخت خویش


ببخشید دیر می آم خیلی سرم شلوغه.

سلام
ممنون از پیغامهاتون

شمسی یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:16 ب.ظ

توکل یعنی اجازه دادن به خداوند
که خودش تصمیم بگیرد!
تو فقط بخواه و آرزو کن
اما پیشاپیش شاد باش!
و ایمان داشته باش که رویاهایت
هم چون بارانی در حال فرو ریختنند!
پیشاپیش شاد باش و شکر گذار
چرا که خداوند نه به قدر رویاها
بلکه به اندازه ایمان و اطمینان توست که می بخشد!
هر چه شادتر، امیدوارتر و شاکرتر باشی
نعمت های بی شماری را نیز
نصیب خواهی برد.

نگو که به دیگران بخشید و از تو دریغ کرد!
خداوند نه به ظاهر
بلکه به درون انسان می نگرد
و برای تحقق رویاها و اجابت دعاها
به جستجوی دل هایی است که
لبریز از امید و ایمان باشند
نه صورتی انسان گونه!

اگر ایمان تو به دست یابی به رویاهایت کامل باشد
و بتوانی لذت آن چه را که می طلبی از هم اینک در درون خود احساس کنی
و خود را در شرایطی قرار بدهی که گویی به آن ها رسیده ای
آن وقت نرسیدن ناممکن خواهد بود!

مطمئن باش که خداوند هرگز خسیس نیست!
و آنچه را که به دیگران داده
به تو نیز عطا خواهد کرد.
انسان خلیفه ا... است
جانشین خداوند
و آشکارترین تجلی او در زمین
این تقدیری است که خود او
برای انسان رقم زده.
اما در قبال این لطف بزرگ، انتظار دارد
که زندگی انسان، شایسته این تجلی باشد!
پیش از آن که ما را به زمین بفرستد
قوانین زندگی
و اصول این حیات تازه را به ما آموخت
و از ما تعهد گرفت که
" جز او را نپرستیم
نترسیم، مگر از خشم او
و امید نبندیم الا به رحمت او"
یعنی تنها ایمان مان را طلب کرد.
خواست که نسبت به او مومن باشیم
نه چیزی بیشتر و نه چیزی کمتر.
کوتاهی از این اصول
یعنی سقوط از مرتبه انسان:
" ایشان چهارپایانند، بلکه گمراه تر" ( سوره اعراف، آیه 179).

نیایش هدیه آسمانی ست
کسی که آن را می پذیرد
و قدم به محراب می گذارد
پیشاپیش به هدف خود رسیده است
بذری است که خداوند
به بندگان خود بخشیده
تا از این طریق، سراسر زندگی خود را
به گلستانی خیال انگیز
و بهشتی عطرآگین، تبدیل کنند.
وظیفه ما، تنها کاشتن بذر است و بس،
معجزه شکفتن به ناگاه از راه می رسد
و نیازی نیست که هر روز
خاک ها را کنار زده و ببینیم
که آیا جوانه کرده است یا خیر!

خدایا!
ما را از توکل کنندگان قرار بده.
آمین

رحیمی نژاد دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:42 ب.ظ

به نام خدا
سلام استاد
خواهش میکنم. مزاحم میشم دیگه .باید ببخشید.

سلام طیبه جان
خوبی؟
ممنون خیلی زیبا بود.
آرامش بخش بود.

سلام
مراحمید

شمسی سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:42 ب.ظ

از ایمیل دوستان :

دانش خود را افزون کنید

آیا می دانید بدن جوجه تیغی در هنگام تولد حالت ژله ای دارد و حتی ممکن است در حین تولد، نیمی از بدنش توسط تیغهای بدن مادر کنده شود؛ اما تا قبل از یک هفتگی، بدنش کاملاً ترمیم می شود؟
آیا می دانید سگ از نژاد اسب است و خود اسب هم از نژاد ماموت یا همین فیلهای امروزی است؟
آیا می دانید ضریب هوشی نوزاد انسان در سه روز اول تولد بیش از هفتصد و پنجاه است اما این مقدار از روز چهارم به سرعت پایین می آید؟ و آیا می دانید با کمک این هوش است که نوزاد سینه مادر را به روش استنتاجی پیدا می کند و در واقع به این نتیجه می رسد که باید سینه را بمکد؟
آیا می دانید یک نوع سمندر در آفریقا وجود دارد که تحمل شانزده هزار ولت برق با شدت جریان پنجاه هرتز را دارد و در این حالت بدنش تنها نوری معادل یک لامپ 70 وات تولید می کند؟

آیا می دانید زرافه ها در اصل گوشتخوار هستند اما به دلیل عدم توانایی در بلعیدن غذا از روی زمین به دلیل داشتن مری طولانی و نداشتن اندام مناسب برای شکار، گیاه خواری می کنند و به همین دلیل یک زرافه در تمام طول عمر خود سوء هاضمه دارد؟
آیا می دانید در قطب شمال تنها دو ماه از تابستان امکان آتش روشن کردن در فضای آزاد وجود دارد و در بقیه ایام سال به دلیل سرمای شدید، آتش به صورت تکه های بلور در آمده و خورد می شود؟
آیا می دانید اگر بتوانید سر خود را سه بار پشت سر هم و در زمانی کمتر از 10 ثانیه محکم به دیوار بکوبید، میگرنتان خوب می شود و اصلاً دردتان نمی گیرد؟
آیا می دانید اگر در هنگام چشم درد، بتوانید به کمک انگشت سبابه، چشمتان را از حدقه دربیاورید، دردتان برطرف شده و در کمتر از یک ساعت، یک چشم جدید به جای آن در می آید؟
آیا می دانید اگر پیش من بیایید تا من یک اردنگی محکم به شما بزنم، تمام بیماری ها و سموم بدنتان دفع می شود؟
آیا می دانید که همه اینها چرت و پرت بود؟
آیا می دانید شما الآن اُسگُل شده اید؟
آیا می دانید هرچه الآن در دلتان نسبت به من گفتید، خودتان هستید؟
آیا میدانستید شما الان برای گرفتن انتقام از من، به فکر می افتید که این ایمیل را برای همه بفرستید؟
آیا می دانید هرچه در اینترنت به دستتان رسید را نباید باور کنید چون شما عقل دارید؟
آیا میدانید که با وجود اینکه فهمیده اید که اُسگُل شده اید، چرا دارید این ایمیل را تا آخر میخوانید؟

۱۳ سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:57 ب.ظ

به نام خدا

سلام و درود بر همگی مخصوصا صاحب کلبه

کلبتون واقعا قشنگه.امیدوارم که موفق باشید
از شازده کوچولو هم به خاطر شعر های بسیار زیبایش سپاسگزارم


یا حق

به به سلام ۱۳ عزیز.

رحیمی نژاد چهارشنبه 7 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:54 ق.ظ

به نام خدا
سلام

طیبه!!!!!!!!!!!!:-)

۱۳ گرامی ممنون از حضورتون.انگار خیلی وقت بود نبودید !
تآیید شما خوشحالم کرد چون تا جایی که توی همین وبلاگ شناختمتون قبولتون دارم شخصیت ثابت و معتقدی دارید.
خوشحال میشم برامون اینجا از مطلب های زیباتون بذارید. فقط این که مطالب شما معمولآ طولانیه و من مطلب طولانی خستم میکنه. بیش از هر زمانی دلم می خواد مطالبی با مضمون همون مطالبی که اکثرآ در نظرات شما هست بخونم. افتخار بدید خوشحال میشم.

سلام

شازده کوچولو چهارشنبه 7 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:32 ق.ظ

سلام استاد
عذر میخواهم .پیغامهای دیگرم رو متاْسفانه پیدا نکردم و نشد دوباره بفرستم.

سلام
چون کلی آدرسهای ایمیل داخلش بود تایید نکردم.

شازده کوچولو چهارشنبه 7 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:35 ق.ظ

سلام خانم رحیمی نژاد
شکست نفسی میکنید.بقیه دوستان هم همین که صندوقچه رو فراموشن می کنند و فعال هستن باعث شادیست.

و ممنون از ۱۳ عزیز.

شمسی چهارشنبه 7 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:55 ق.ظ

نمره ی این دانش اموز صفر شد ولی از نظر من نمره اش بیست است
ANSWERS OF A BRILLIANT STUDENT WHO OBTAINED 0% But I would have given him 100%

Q1. In which battle did Napoleon die?
* his last battle
درکدام جنگ ناپلئون مرد؟
در اخرین جنگش


Q2. Where was the Declaration of Independence signed?
* at the bottom of the page
اعلامیه استقلال امریکا درکجا امضاشد؟
در پایین صفحه


Q3. River Ravi flows in which state?
* liquid
رودخانه راوی در کدام ایالت جریان دارد؟
مایع
*state دارای 2 معنی‌ست. ایالت، حالت



Q4. What is the main reason for divorce?
* marriage
علت اصلی طلاق چیست؟
ازدواج


Q5. What is the main reason for failure?
* exams
علت اصلی عدم موفقیتها چیست؟
امتحانات


Q6. What can you never eat for breakfast?
* Lunch & dinner
چه چیزهایی را هرگز نمی توان درصبحانه خورد؟
نهار و شام


Q7. What looks like half an apple?
* The other half
چه چیزی شبیه به نیمی از یک سیب است؟
نیمه دیگر ان سیب


Q8. If you throw a red stone into the blue sea what it will become?
* it will simply become wet
اگر یک سنگ قرمز را در دریا بیندازید چه خواهد شد؟
خیس خواهد شد


Q9. How can a man go eight days without sleeping ?
* No problem, he sleeps at night.
یک ادم چگونه ممکن است هشت روز نخوابد؟
مشکلی نیست شبها می خوابد


Q10. How can you lift an elephant with one hand?
* You will never find an elephant that has only one hand..
چگونه می توانید فیلی را با یک دست بلند کنید؟
شما امکان ندارد فیلی را پیدا کنیدکه یک دست داشته باشد


Q11. If you had three apples and four oranges in one hand and four apples
and three oranges in other hand, what would you have ?
* Very large hands
اگر در یک دست خود سه سیب و چهارپرتقال و در دست
دیگر سه پرتقال و چهار سیب داشته باشید
کلا چه خوهید داشت؟
دستهای خیلی بزرگ


Q12. If it took eight men ten hours to build a
wall, how long would it take four men to build it?
* No time at all, the wall is already built.
اگر هشت نفر در ده ساعت یک دیوار را بسازند
چهارنفر ان را درچند ساعت خواهند ساخت؟
هیچچی چون دیوار قبلا ساخته شده


Q13. How can u drop a raw egg onto a concrete floor without cracking it?
*Concrete floors are very hard to crack.

چگونه می توانید یک تخم مرغ خام را به زمین بتونی بزنید بدون ان که ترک بردارد؟
زمین بتونی خیلی سخت است و ترک بر نمی دارد

شازده کوچولو چهارشنبه 7 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:49 ب.ظ

سلطانی ، دلقکش را به حضور طلبید
چون از دور پیدا شد به نوعی نگاه میکرد که انگار او را نمی‌شناخته ، چون نزدیک رسید گفت :
تو دلقک بودی ؟؟؟ چون از دور پیدا شدی گمان کردم الاغی هستی
دلقک گفت : بله سلطان ، منم
البته من هم شما را که از دور دیدم خیال کردم آینجا آدمی نشسته ست

شمسی چهارشنبه 7 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:04 ب.ظ

سلام اعظم جان
طنز ها رو گذاشتم بخونی در ایام امتحانات شاد شی!!

*************************************
سلام به همه دوستان

آن سلامی که زدل می آید . ....
آن سلامی که زاعماق وجودم ، سوی دل های شما می آید . .....
آن سلامی که به سین، نقش سلامت دارد . .....
لام آن لطف و لطافت دارد . .....
الفش الفت بی پایان است . .....
میم آن، عطر محبت دارد . .....
سلام دوست من

رحیمی نژاد پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:55 ق.ظ

به نام خدا
سلام به استاد گرامی

سلام به شازده کوچولوی عزیزم.خوبی؟
ممنون از مطالبی که برامون گذاشتی.

سلام طیبه جان.خوبی؟از مقدسه خبری نیست؟! حتمآ در گیر امتحانها هستید دیگه . مثل من! یکی امتحان دادم یکی دیگه مونده.آخرین امتحان ارشد .آخ جون:-)
مطالبتو برای داداشمم خوندم:-)
ممنون از مطالبت.

از همه ی دوستان که زحمت میکشن و تشریف می آرن ممنونم واقعآ خوشحال می شم.دستتون درد نکنه. یا به قول استاد و شاگردای ایشون خدا قوت:-)

سلام

۱۳ پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:40 ب.ظ

به نام خدا

سلام و درود بر همگی مخصوصا استاد و صاحب کلبه

ممنون از لطف شازده کوچولو گرامی و خانم رحیمی نژاد عزیز

مطالب این حقیر اکثرا طولانی هستند به خاطر اینکه با خلاصه کردن ممکنه مطلب ناتمام بمونه و یا شاید کمی هم حق مطلب ادا نشه

این کمترین در حدی نیست که بخواد کسی رو تایید کنه.انشالله که خود حضرت باری تعالی ما رو تایید کنند

اگر هم در صندوقچه کم بودیم از کم توفیقی ما بود


یا حق

سلام ۱۳ عزیز

از مطالبت استفاده می کنیم.

۱۳ پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:13 ب.ظ

به نام خدا



حکمت عزاداری شیعیان در عزا ..



حکمت اینکه شیعیان در عزای امامان خود عزاداری می کنند و هر سال مراسم عزا برپا می کنند و لباس مشکی می پوشند و این قدر سرمایه گذاری می کنند چیست؟ امامان آنها از دنیا رفته اند، بعد از گذشت صدها سال چه لزومی دارد که این گونه خود را ناراحت و عزادار نمایند؟
پاسخ:
گریه و خنده از عوارض وجودی انسان است، که بسیاری از حالات روحی و درونی انسان در این دو، بروز و ظهور پیدا می کنند و فطرت انسان بر این نهاده شده که در هنگام از دست دادن محبوب، اندوهگین و در هنگام شادی آنها، خشنود می شود.([1]) و غالباً این اندوه و شادی باعث بروز گریه و خنده می شوند و دین مبین اسلام که قوانین آن با فطرت مطابق([2]) است; بر این امر صحّه گذارده و پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و صحابه ایشان به خاطر از دست دادن عزیزان خود غمگین می شدند و گریه می کردند که موارد متعددِ آن در متون شیعه و اهل سنت نقل شده، از جمله گریه پیامبر(صلی الله علیه وآله) برای پسرش ابراهیم([3]) یا برای فاطمه بنت اسد.([4])
حال اگر ما شیعیان در مصیبت ائمه اطهار(علیهم السلام) عزاداری و گریه می کنیم به این دلیل است که آنان محبوب ما هستند و تار و پود وجودمان، با عشق و محبّت آنان عجین شده و این اظهار محبت در حقیقت اداء حق رسالت است چرا که پیامبر(صلی الله علیه وآله) در ازای رسالت و هدایت گری خویش، فقط مودتِ ذی القربی را طلب نموده: (قل لا اسئلکم علیه اجراً الا المودة فی القربی) با توجه به این که خودِ اهل سنت گفته اند که منظور از قربی فاطمه(علیها السلام)، علی(علیه السلام) و فرزندان اوست.([5]) و محبّ واقعی کسی است که در شادی آنان مسرور و در مصیبت آنان اندوهگین باشد و این اختصاص به زمان رسول اللّه(صلی الله علیه وآله) ندارد، بلکه برای تمام أزمنه و کل مسلمانان ثابت است و هر مسلمانی در هر کجا و هر زمان موظّف به اداء حق رسالت است. و حتی در عزای امام حسین(علیه السلام) به خاطر ضایع شدن اجر رسالت و جاری شدن ظلم و جور در حق اهل بیت(علیهم السلام) و ذوی القربی پیامبر(صلی الله علیه وآله) آسمان و زمین گریستند و این مطلب را مفسرین شیعه و اهل سنّت در ذیل آیه (فما بکت علیهم السماء و الارض و ما کانوا منظرین) ذکر کرده اند.([6])
هم چنین از رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) نقل شده: (الزموا مودتنا اهل البیت فانه من لقی اللّه و هو یحبّنا دخل الجنّة بشفاعتنا)([7]) «همیشه با مودت ما اهل بیت همراه باشید، پس کسی که در روز قیامت خداوند را ملاقات کند در حالی که ما را دوست بدارد به واسطه شفاعت ما داخل بهشت خواهد شد.»
و به قول شافعی:

یا اهل بیت رسول اللّه حبکم***فرض من اللّه فی القرآن أنزله([8])
نکته دیگر اینکه عزاداری در مصائب ائمه(علیهم السلام) در واقع یک حرکت اجتماعی بر ضد ظلم و جور و احیاء عدل و سنّت پیامبر(صلی الله علیه وآله) است چرا که بنی امیّه; که به گفته خود اهل سنت، از طرف پیامبر(صلی الله علیه وآله)، شر الملوک نامیده شدند([9])و هم چنین بنی عباس، با خیانت ها و ستم هایی که در حق اهل بیت(علیهم السلام) روا داشتند اجر رسالت را ضایع نمودند و مسیر اسلام را منحرف ساختند و عزاداری شیعیان در حقیقت اظهار برائت از ستمگران زمان و زنده کردن ارزشهاست و یکی از نمونه های بارز آن انقلاب اسلامی ایران است که مردم با الهام از مکتب عاشورا و قیام امام حسین(علیه السلام) بر علیه حاکمان جور قیام نمودند و به ارزش های اسلامی جان تازه ای بخشیدند
سایت اندیشه قم



پی نوشت ها:
________________________________________
[1]- جعفر سبحانی، بحوث قرآنیه فی توحید و الشرک (مؤسسه امام صادق(علیه السلام)، 1419، چاپ اول) ص 140.
[2]- «فطرت اللّه التی فطر الناس علیها» قرآن کریم، سوره روم: 30.
[3]- صحیح مسلم (بیروت، دار احیاء التراث العربی) ج 4، ص 1808، ح 2315. ـ صحیح بخاری (بیروت، دار احیاء التراث العربی) ج 2، ص 105.
[4]- حاکم نیشابوری، مستدرک علی الصحیحین (بیروت، دار المعرفة) ج 3، ص 108.
[5]- طبرانی، معجم کبیره (بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ 2، 1404) ج 3، ص 47، ح 2641. ـ فخر رازی، تفسیر کبیر (بیروت، دار احیاء التراث العربی) ج 27، ص 166. ـ نور الدین هیثمی، مجمع الزوائد (بیروت، دارالکتب العربی، چاپ سوم) ج 7، ص 103. ـ زمخشری، کشاف (دارالکتب العربی) ج 4، ص 219.
[6]- تفسیر قرطبی (بیروت، دار احیاء التراث العربی) ج 16، ص 141. ـ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم (بیروت، دار المعرفة، 1402 هـ) ج 4، ص 142. ـ طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن (بیروت، دارالمعرفة، 1407) ج 25، ص 74.
[7]- ابن حجر هیثمی، صواعق المحرقه، باب 11، فصل 1، مقصد 2، ص 173. ـ معجم الزوائد، همان، ج 9، ص 172. ـ طبرانی، معجم الأوسط (ریاض، مکتبة المعارف، چاپ اول، 1407 هـ) ج 3، ص 122، ح 2251.
[8]- قندوزی، حنفی، ینابیع المودة (دار الاسوة، چاپ اول، 1416) ج 3، ص 103.
[9]- صحیح ترمذی (بیروت، دار احیاء التراث العربی) ج 4، ص 503، ح 2226.

منبع : پرسمان دانشجویی
به نقل از سایت رهبران شیعه

رحیمی نژاد پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:38 ب.ظ

به نام خدا
سلام
۱۳ گرامی یه وقت گفتم باعث نشه برامون مطلب نذارید.
من و حتمآ بچه های دیگه منتظر مطالب زیبای شما هستیم.
(فکر کنم خودخواهی کردم گفتم مطلب کوتاه بذارید!ببخشید)
هر مطلبی بذارید مشتاقانه خواهم خوند.
ممنون که سر میزنید.

سلام
گویی ۱۳ با پیغام بالا درخواست شما را اجابت کرده است.

استاد جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:38 ق.ظ

میشل دو مونتی: نخستین نشانه فساد ترک صداقت است.

ژان دلابرویه: بدترین چیز برای یک انسان این است که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته‌ باشد، نه شعور لازم برای خاموش ماندن

کارل مارکس: انسانهای خوب نه خاطره اند ونه تاریخ بلکه حقیقت روزگار خویشند.

۱۳ جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:11 ق.ظ

به نام خدا

بله حق با استاد است.سعی می کنم بیشتر حضور داشته باشم.(و انجام وظیفه کنم)

از این به بعد سعی میکنم که مطالب کوتاه تری رو قرار بدم.


ممنون از لطف شما

رحیمی نژاد جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:36 ق.ظ

به نام خدا
سلام
ممنون از ۱۳ گرامی
مطلبتون رو خوندم.
فطرت انسان بر این نهاده شده که در هنگام از دست دادن محبوب، اندوهگین و در هنگام شادی آنها، خشنود می شود.

سلام

رحیمی نژاد جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:40 ق.ظ

به نام خدا
از ایمیل داداشم:-)

تخم مرغی رفته بود اینترویو
تا مگر کوکو شود یا نیمرو

تخم مرغی بود با شور و امید
خواست تا مرغانه ای باشد مفید

فرم استخدام را پر کرده بود
عکس هم همراه خود آورده بود

توی مطبخ از برای شرح حال
پشت هم کردند هی از او سوال:

- کیستی تو، از کدامین لانه ای؟
- بوده ای قبلاً در آشپزخانه ای؟

- کی ز پشت مرغ افتادی برون؟
- توی ماهیتابه بودی تاکنون؟

- تجربه داری و فرزی در عمل
- جای دیگر کار کردی فی المثل؟

- داغ گشتی توی روغن یا کره؟
- حل شدی در شنبلیله یا تره؟

- با نمک فلفل بهم خوردی دقیق؟
- خوب کف کردی شدی کلاً رقیق؟

- پشت و رویت سرخ شد روی اجاق؟
- باد کردی از فشار احتراق؟

تخم مرغ این حرف ها را که شنید
روی وحشت، زرده اش هم شد سفید!

ژوری اینترویو هم بی مجال
لحظه‌ای غافل نمیشد از سوال:

- گر "رزومه" داری و "سی.وی" بیار
- ورنه بیخود آمدی دنبال کار

- گر نداری توی کارت سابقه
- ردّ ردّی گرچه باشی نابغه

گفت لرزان تخم مرغ بینوا
نیست قانون شما بر من روا

خوب من تازه ز مرغ افتاده ام
صفرکیلومترم و آماده ام

هرکسی کرده ز یک جائی شروع
میکند خورشیدش از یکجا طلوع

گر نه در جائی خودم را جا کنم
تجربه پس از کجا پیدا کنم؟

گر که مرواری نباشد در صدف
پس چگونه تجربه آرد به کف؟

گر که در میدان نرفته کره اسب
تجربه را پس چه جوری کرده کسب؟

گفت "شف" با او که: - زر زر کافیه!
- بیش از این هم ماندنت علافیه

ـ تخم مرغ هم اینقدر پر مدعا
- دست به نطقش را ببین بهر خدا!

- تجربه اول برو پیدا بکن
- بعد فکر پخت و پز با ما بکن

تخم مرغ بینوا با قلب خون
آمد از آن آشپزخانه برون

رفت غمگین، صاف پیش مادرش
تا که گرما گیرد از بال و پرش

گفت مادرجان مرا هم جوجه کن
جزو باند جوجه های کوچه کن

مرغ مادر گفت که: - دیر آمدی
- پس چرا طفلم به تأخیر آمدی؟

- من به تو گفتم بگیر اینجا قرار
- تو خودت عازم شدی دنبال کار

- مهلت جوجه شدن شد منقضی
- پس چه شد کوکوپزی، نیمروپزی؟

تخم مرغ اشکش درآمد پیش مام
ماجرا را گفت از بهرش تمام

گفت در نیمروپزی گشتم کنف
چونکه از من تجربه میخواست شف

سابقه یا تجربه با من نبود
آشپزخانه مرا ریجکت نمود

موعد جوجه شدن هم که گذشت
آه مادر بچه ات بیچاره گشت!

من از آنجا مانده، زینجا رانده ام
فاتحه بر هستی خود خوانده ام

رفت فرصت های عالی از کفم
حال دیگر کاملاً بی مصرفم

پس در این دنیا به چه چیزی خوشم؟
میروم الان خودم را میکشم!

گفت مادر: - طفلکم قدقدقدا
- چند مدت صبر کن بهر خدا

- صبر کن طفلم بیاید نوبهار
- باز پیدا میشود بهر تو کار

- گرچه اکنون فرصتت سرآمده
- تو نگو دنیا به آخر آمده

تخم مرغ آنجا به حال انتظار
ماند تا از ره بیاید نوبهار



عید نوروز، عید پاک آمد ز راه
روی هر میزی بساطی دلبخواه

شربت و شیرینی و قند و نبات
تخم مرغ رنگ کرده در بساط

روی میز خانه‌ی بانو بهار
یک سبد مرغانه خوش نقش و نگار

تخم مرغ ما نشسته آن میان
میفروشد فخر بر اطرافیان

از همه خوشرنگ تر، خندان و شاد
حرف های مادرش آمد به یاد:

- بهر هرکس در جهان قدقدقدا
- هست یک جا و مکان قدقدقدا

- نیست بی مصرف کسی قدقدقدا
- هست امکان ها بسی قدقدقدا

- هرکسی باید بیابد جای خود
- تا نهد جای مناسب پای خود

- پس تو هم توی مدار خویش باش
- فارغ از مأیوسی و تشویش باش

- چون شبیه تخم‌مرغ است این کره
- روز و شب گردش کند بی دلهره

- خود تو هم هستی عزیزم بیضوی
- در مدار خویش گردش کن قوی

- زندگی زیباست، زیبایش ببین
- هم ز پائین، هم ز بالایش ببین

تخم مرغ ما ز پند مادری
شادمان لم داد آنجا یکوری

گفت گر مطبخ به من میداد کار
در کجا بودم کنون ای روزگار؟

گشته بودم جوجه گر روی حساب
ای بسا که میشدم جوجه کباب

پس چه بهتر که بد آوردم زیاد
حال راضی هستم و ممنون و شاد

ممنون

مرتضی جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:16 ب.ظ

به نام خدا
سلام بر همه
سلام خانم رحیمی نژاد
چه خبر از درس و مشق و امتحان؟؟؟


سلام 13
حال شما چطوره
ما که هنوز نفهمیدیم خانم 13 باید بگیم یا آقای 13
البته فکر میکنم همون آقای 13ای که همون اول گفتم بهتر باشه
خوب چه خبر آقای 13؟؟؟

سلام

۱۳ جمعه 9 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:30 ب.ظ

به نام خدا

سلام بر جناب صفر دوست عزیز

شما هر چی که دوست دارین ۱۳ رو خطاب کنید

خبر خاصی نیست.و اینکه خدا رو صد هزار مرتبه شکر

رحیمی نژاد شنبه 10 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:45 ق.ظ

به نام خدا
سلام استاد
استاد ممنون از مطلبی که گذاشتید . هر ۳ جمله زیبا بود.ممنون

سلام به ۱۳ گرامی
ممنون از حضورتون.ممنون از مطالبی که می خواید برامون بذارید. به منبع کامنتتون سر زدم چیزای خوبی پیدا کردم.ممنون.
۱۳ ی گرامی این که خانم هستید یا آقا مهم نیست.اما دوست دارم بدونم ورودی چه سالی هستید؟روزانه یا شبانه؟
اگه دوست داشتید بگید؟:-)

سلام آقای صفر دوست
چی بگم! امتحانه دیگه:-(

سلام

شمسی شنبه 10 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:45 ق.ظ

من هروقت حس درس خوندن بهم دست میده،5 دقیقه دراز می کشم برطرف میشه


از اول ابتدایی تا آخرین روز دبیرستان ، همه معلمها و ناظم ها:
" کلاس شما بدترین کلاسیه که تا حالا داشتم


انواع عقیده در تولید :
امریکایی : هم خوب کار کنه هم با دوام باشه
انگلیسی : جنسش خوب باشی و مشتری راضی باشه
ایرانی : تا وقتی مشتری میخره سالم باشه بعد که خرید مهم نیست
چینی : فقط ایرانی بخره ... !!!!


سه تا بهترین خوابیدن های دنیا:
1. خوابیدن رو پای مامان وقتی کلی خسته ای
2. خوابیدن رو شونه ی عشقت وقتی کلی تنهایی
3. خوابیدن با چشمای باز وقتی استاد داره درس میده


فقط یه ایرانی میتونه
شامپو رو تو یه هفته تموم کنه
و تهش رو با آب قاطی‌ کنه
و یک ماه بیشتر استفاده کنه ... !!!!


ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺑﭽﮕﯽ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ
ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺑﻬﻤﻮﻥ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻦ"ﻣﺴﻮﺍﮎ"ﺿﺮﺭ
ﺩﺍﺭﻩ،ﺍﻻﻥ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺩﻧﺪﻭﻥ ﺩﺭﺩﻧﺪﺍﺷﺖ ... !!!
همه دور هم جمع میشدیم یواشکی مسواک میزدیم...


اولین سوال دخترا در شروع ترم:
استاد منابع امتحانی چیا هست؟
پسرا از استاد در شروع ترم:
استاد نه ونیمُ ده می‌دین؟؟


ما ایرانی ها اولین کسانی هستیم که کشف کردیم باطری قلمی با ضربه شارژ میشه
مثال:زمانی که باتری کنترل دستگاهی ضعیف میشه و کار نمیکنه تق و تق میزنیم روش تا مجبور بشه کار کنه!!!


هیچ لذتی بالاتر از این نیس که یه تیکه از سرعت گیر کنده شده باشه و آدم بتونه 2 تا چرخش ماشینشو از اونجا رد کنه..هست خدایی؟! خدایا این لذتارو از ما نگیر..


تا حالا دقت کردین تو جاده های ایران وقتی قسمت انگلیسی تابلو اسم یک شهر رو می خونین بهتر متوجه میشین تا فارسیش رو ... !!!!


یه روزایی هست که یهو قصد می کنی اتاقتو مرتب کنی...همه ی وسایلتو که می ریزی بیرون تازه میفهمی چه اشتباهی کردی!!

زیبا بود

شمسی شنبه 10 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:09 ق.ظ

حکایت عجیبیست ...
رفتار ما را
خداونــــــــــد می بینـــــــد و می پوشــــــــــاند
مردم نـــــــــمی بینند و فریــــــــــاد می زنند !

ممنون

۱۳ شنبه 10 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:02 ب.ظ

به نام خدا

درود برهمگی

داشتم در کلبه های صندوقچه می گشتم.تا به کلبه جناب بیدقی رسیدم.دیدم از دوستی یاد میکنند که دیگر در بین ما نیست.لحظه ای به یاد مرگ افتادم. دیدم که چقدر به ما نزدیک است

مرگ یعنی:

از یاد مرگ غافل بودن!!

سلام
آفرین ۱۳ آفرین.

۱۳ شنبه 10 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:07 ب.ظ

به نام خدا




معاد و عوالم پس از مرگ




نویسنده: دکتر احمد بهشتى




آیا انسان به جز زندگى مادى دنیوى، زندگى دیگرى دارد؟ آیاغیر از عالم دنیا، عالم یا عوالم دیگرى به نام جهان یا جهانهاى‏پس از مرگ وجود دارد؟ آیا انسان موجودى تک‏ساحتى و یک‏بعدى است‏که بر این کره خاکى همچون گیاهى مى‏روید و مى‏خشکد و مى‏پوسد وچیزى جز همین بدن مادى نیست؟ آیا باید براى عالم یا عوالم پس‏از مرگ، دغدغه‏ خاطرى نداشته باشیم و سعى ما براین باشد که سعادت‏و خوشى این دنیا را تامین کنیم و به فکر فردا و فرداهاى پس ازمرگ نباشیم؟ آیا ما همان گیاه یا حیوانیم با ترکیباتى مادى‏ ظریفتر و پیچیده‏تر؟ آیا از بعد دیگر وجود خود -که همان بعد نفسانى و روحانى است- و از ساحت گسترده‏تر حیات خود که فراتر از افلاک و سماوات و ارضین است، نباید پرده برداریم و نباید چاره‏اندیشى کنیم که مبادا روزى انگشت‏حسرت به دندان گزیم و مصداق این آیه کریمه قرآنى شویم که: (و یوم یعض الظالم على یدیه....) (1) .
«روزى مى‏آید که ستمکار به دندان بر دو دستش مى‏گزد» .
کارل دوبرل -دانشمند آلمانى- مى‏گوید:
«علوم طبیعى به خود جرات دادند که جاودانگى نفس را انکارکنند. ولى خداوند، آنها را کیفر داد و خود آنها را برهان قاطع‏بر خلود و جاودانگى ساخت‏» (2) .

«جبریل دولان‏» در کتاب «پدیده روحى‏» مى‏نویسد:


«ما دشمنانمان را به اسلحه خودشان سرکوب مى‏کنیم و با روش‏خودشان به آنها اعلام مى‏کنیم که روح، پس از مرگ، باقى و جاودانى‏است. تمام نظریات مادى و دانشمندانى که انسان را ماده‏اى مجرد از روح مى‏پنداشتند و علم مادى را ابزار اثبات مادى بودن انسان‏قرار داده بودند، به شدت تکذیب شدند و با مشاهدات حسى روحى‏گمراهى آنها آشکار شد» (3) .
در نیمه دوم قرن نوزدهم در اروپاى غوطه‏ور در لجنزار ماتریالیسم ، غوغایى بپا شد، چشمهاى بسته گشوده شدند، گوشهاى‏ ناشنوا، شنوا شدند، دلهاى خفته، بیدار گشتند و عقول غافل به‏خود آمدند.
در آن روزگار تاریک و ظلمانى، ارواح متجلى شدند. جرقه‏هاى ‏تجرد، چشمهاى عبرت‏بین را خیره کردند و آنها که گرفتار خواب ‏غفلت ‏شده بودند، چشم گشودند و خود را بر ضلالت و گمراهى ملامت‏کردند.
در آن نهضت اروپایى میلیونها نفر از ارکان دانش. حضورى چشمگر داشتند. آنها اساتید فن و علما و پزشکان و مهندسین بودند.
برخى آنها را متهم مى‏کردند که جن‏زده شده‏اند و اجنه را ارواح‏ پنداشته‏اند یا ساده‏ لوحانى هستند که سراب را آب مى‏پندارند و ازحقیقت ‏به دور افتاده‏اند.
این تهمتها ناروا بود. در میدان علم و تجربه، درایت و جوانمردى لازم است. علم و تجربه را باید با علم و تجربه پاسخ‏داد. آنها که از راه علوم تجربى به وجود نفس مجرد، اذعان و اعتقاد پیدا کرده بودند، مردمى دقیق و هشیار بودند و هرگز اوهام و خرافات، بر جان و دل آنها چیرگى نیافته بود.
وانگهى مگر کشف وجود اجنه به جاى ارواح، دلیلى آشکار بر این‏که موجودات عالم، منحصر به آنچه ما به چشم مسلح یا غیر مسلح، مشاهده مى‏کنیم نیستند، بلکه در وراى محسوسات بلاواسطه و مع‏الواسطه ما، موجودات دیگرى هم هستند که نمى‏توان بر سر آنها تیغ انکار فرود آورد. هرچند که ما جن را از مجردات و از موجودات نورى نمى‏دانیم. بلکه بنا به رهنمود قرآن آنها اجسام ‏ناریند، چنان که انسانها اجسام خاکیند (4) .
ولى ارواح و فرشتگان، خارج از قلمرو ماده‏اند. آنچه مهم است، این است که نباید جهان و موجودات آن را منحصر در محسوسات‏بدانیم و از ماوراى محسوسات، بى‏خبر بمانیم.

منبع:http://ati20101.blogfa.com/post-65.aspx

ممنون۱۳ عزیز

۱۳ شنبه 10 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:20 ب.ظ

به نام خدا



آیت الله بروجردی و انیشتین ؛ از نسبیت زمان تا معراج پیامبر و حقانیت شیعه. تحلیل ایمان نو



آلبرت اینشتین(وفات 1955 م) در رساله ی پایانی عمر خود با عنوان: "دی ارکلرونگ

" Die Erkla"rung - von: Albert Einstein – 1954

یعنی:"بیانیه" که در سال 1954 آن را در امریکا و به آلمانی نوشته است - اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح میدهد و آن را کاملترین ومعقولترین دین می داند.


این رساله در حقیقت همان نامه نگاری محرمانه ی اینشتین با آیت الله العظمی بروجردی (فوت1340ش =1961م) است که توسط مترجمین برگزیده شاه ایران محرمانه صورت پذیرفته است. اینشتین در این رساله "نظریه نسبیت" خود را با آیاتی از قرآن کریم و احادیثی از (نهج البلاغه) وبیش از همه (بحارالانوار) علامه مجلسی (که از عربی به انگلیسی ترجمه وتحت نظر آیت الله بروجردی شرح می شده) تطبیق داده و نوشته که هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمیشود وتنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن نظریه ی پیچیده "نسبیت" را ارائه داده ولی اکثر دانشمندان نفهمیده اند.


از آنجمله حدیثی است که علامه ی مجلسی در مورد معراج جسمانی رسول اکرم(ص) نقل میکند که: هنگام برخاستن از زمین دامن یا پای مبارک پیامبر به ظرف آبی میخورد و آن ظرف واژگون میشود.اما پس از اینکه پیامبر اکرم(ص) از معراج جسمانی باز میگردند مشاهده میکنند که پس از گذشت این همه زمان هنوز آب آن ظرف در حال ریختن روی زمین است ...اینشتین این حدیث را از گرانبهاترین بیانات علمی پیشوایان شیعه در زمینه ی "نسبیت زمان" دانسته و شرح فیزیکی مفصلی بر آن مینویسد...همچنین اینشتین در این رساله "معاد جسمانی" را از راه فیزیکی اثبات میکند(علاوه بر قانون سوم نیوتون=عمل وعکس العمل).


او فرمول ریاضی معاد جسمانی را عکس فرمول معروف "نسبیت ماده و انرژی" میداند:


E = M.C2 >> M = E :C2


یعنی اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره عیناً به ماده تبدیل شده و زنده خواهد شد.

او همچنین در همین رساله عقیده ی به "وحدت وجود" را از خرافات های شایع شده توسط ملا صدرا تلقی کرده و آن را از دیدگاه "فیزیک کلاسیک" و "فیزیک نسبیتی" به شدت مورد حمله قرار می دهد ...


بطور خلاصه: او میگوید: هر موجودی دارای حیطه و مرز فیزیکی خاص خود است(حیّز وجودی) که امکان ندارد با موجود یا وجود دیگری اتحاد یا وحدت داشته یا بیابد...

در رابطه با "عقل" نیز با کمال شگفتی - انیشتین نظریه ی اخباریون شیعه را ( که عقل را نسبی میدانند و در حریم شرع و دین آن را بکار نمیبرند) صحیح دانسته و میگوید: حق با اخباری های شما ست و هنوز زود است که مردم این را بفهمند..


در ادامه نیز فرمول ریاضی خاصی برای "عقل نظری بشر" ارائه داده و "نسبیت" آن را اثبات میکند... . اینشتین در این کتاب همواره از آیت الله بروجردی با احترام و به لفظ"بروجردی بزرگ" یاد کرده و از شادروان پروفسور حسابی نیز بارها با لفظ"حسابی عزیز" یاد کرده است.


3000000دلار بهای خرید این رساله توسط پروفسور ابراهیم مهدوی( مقیم لندن) با کمک یکی از اعضاء شرکت اتومبیل" بنز" از یک عتیقه فروش یهودی بوده و دستخط اینشتین در تمامی صفحات این کتابچه توسط خطشناسی رایانه ای چک شده و تایید گشته که او این رساله را به دست خود نوشته است. اصل نسخه ی این رساله اکنون جهت مسائل امنیتی به صندوق امانات سری لندن - بخش امانات پروفسور ابراهیم مهدوی- سپرده شده و نگهداری میشود...

تحلیل ایمان نو

ظاهرا این نامه نگاری بیش از هشت سال به طول انجامیده و حدود چهل نامه بین انیشتین و آیت الله بروجردی رد و بدل شده است. در برخی اخبار خواندم که انیشتین در پی این نامه نگاری ها شیعه شده و برخی مطالب متنوعی نیز در زمینه های مختلف از او نقل شده است. اما به جهت اینکه آن مطالب بعدی برای بنده قدری مشکوک به نظر رسید و نتوانستم سند معتبری برای آن بیابم از ذکر آن خود داری کردم.

اما درمورد مطالبی که در وبلاگ ذکر کردم شواهد متعددی وجود داشت که صحت اصل خبر را تایید می کرد. در این زمینه چند نکته به نظرم رسید که قابل توجه و تامل بود.

منبع:http://ati20101.blogfa.com/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد