کلبه مرتضی و منتظر

به نام خدا 

سلام به همه اهالی صندوقچه 

در این ایام شادی برای این زوج خوشبخت آرزوی خوشبختی داریم. 

و این شرح مرتضی: 

 

به نام خدا
سلام به همه ی اهالی صندوقچه
در شب ولادت حضرت فاطمه الزهرا (س) خبری خوش براتون دارم
روز زن رو به همسر عزیزم و روز مادر رو به مادرهای عزیزمون تبریک میگم
لطف خدا شامل حالم شده و یکی از بهترین بنده هاشو سر راه زندگیم قرار داده تا با حضورش مابقی عمرم رو در سعادت و خوشبختی بگذرونم
خوشبختی ای که با تمام وجود حسش می کنم و مدیون امام زمانم (ع) هستم
امروز پرده از راز "م" برداشته می شه، کسی نیست جز "م ن ت ظ ر"
بچه ها قدم تو وادی بزرگی نهادیم و محتاج دعای خیرتون هستیم، میون قنوت نمازتون من و منتظر رو فراموش نکنید
یا علی

نظرات 184 + ارسال نظر
طالبی یکشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:03 ب.ظ

خداوند گریه کرد
زمانی که بنده اش
آنی که اشرف مخلوقات خواندش و دردانه جهان خلقت شد
اینچنین کبر و غرور سرتا پای وجودش را گرفت


خداوند گریه کرد
زمانی که بنده ای که خدا خالق آن بود بر بنده دیگرش ظلم و عناد کرد


خداوند گریه کرد
لحظه ای که بنده ای از بندگانش دل بنده ای دیگر را شکست


خداوند گریه کرد
لحظه ای که آن چه می پنداشت، شد آنچه که هست


خداوند گریه کرد
زمانی که دید این بنده همان بنده ای است که با آهنگ سوراسرافیل خاکش را ساخت
و
اینک بر سر خاک و مال جنگ و خونریزی است


خداوند گریه کرد
زمانی که وجود بی ارزش این خاک را با روح خداوندی زنده کرد
اما اکنون همان بنده ارزش روح خداوندی را با وابستگی به هیچ های زمین فراموش کرده است


خداوند گریه کرد
زمانی که این جسم مملو از روح را سرتاسر مملو از عشق الهی کرد
اما هم اکنون هر آنچه عشق می نامندش به هوس می رود.


خداوند گریه کرد
زمانی که دید عشق داده بودم برای آرامش،
دل داده بودم برای سپردن
گل برای هدیه
اما اکنون همه چیز
ریا و تزویر و دروغ


خداوند گریه کرد
زمانی که گفته بود با هم باشید،به هم عشق بورزید و از آن لبریز شوید
از آنچه در دنیا به شما دادم برای رسیدن به اصل خود استفاده کنید
اما همه چیز مصنوعی شد و ساختگی


خداوند گریه کرد
زمانی که در آن وقتی که به ما داده بود تا در حضورش بنشینیم و درد دل کنیم
و فیض عشق بازی با خدا را ببریم
رفتیم و چه نا سالم سپری کردیم


خداوند گریه کرد
زمانی که دید بر مهر مادری، بی احترامی شد


خداوند گریه کرد
زمانی که دید 2 برادر برای هم نقشه می کشند
که چگونه فریب دهند تا به مال و اندوخته ناسالم خود بیافزایند


خداوند گریه کرد
زمانی که به گل و پروانه، آب و خاک آنگونه که او می خواست نگاه نکردیم


خداوند گریه کرد
زمانی که دید از عقل و پندارمان چگونه استفاده کردیم و برای آنچه خوب است یا بد است
و مفهوم آن مطلق و ثابت است
مقلد مشابهان خود شدیم
و ازآنچه او به ما داده بود
عقل=استدلال
استفاده نکردیم.


خداوند گریه کرد
زمانی که او را به جای اینکه در محیط ببینیم در پول و بانک و مال و ثروت می دیدیم
چرا که در نبود این ها او را صدا می کردیم و
اگر مشکلی از نبود آنها نداشتیم حتی اسمش را به لب نمی آوردیم.
خداوند چه صبری دارد!
اگر روزی از توقعات خود
از ما سئوالی کند،
به راستی ما چه می گوییم ؟


الهی به فضل و رحمتت بر ما قضاوت کن، نه به عدالت

مرتضی یکشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:54 ب.ظ

ایمیل وارده ...

موفقیت در هر سنی چه معنی میده؟

در ٤ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... کثیف نکردن شلوار

در ٦ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... پیدا کردن راه خانه (از مدرسه)

در ١٢ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... داشتنِ دوست (یافتن)

در ١٨ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... گرفتن گواهى نامه رانندگى

در ٢٠ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... برقرارى رابطه

در ٣٥ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... پول داشتن

در ٤٥ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... پول داشتن

در ٥٥ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... پول داشتن

در ٦٠ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... برقرارى رابطه

در ٦٥ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... تمدید گواهى نامه رانندگى

در ٧٠ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... داشتنِ دوست (تنهایی)

در ٧٥ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... پیدا کردن راه خانه (از هر کجا)

در ٨٠ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... کثیف نکردن شلوار

lماهور دوشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:54 ب.ظ

نسیم دانه را از دوش مورچه انداخت ... مورچه دانه را برداشت و دوباره بر دوشش گذاشت و به خدا گفت گاهی یادم میرود که هستی ، کاش بیشتر نسیم می وزید ... !!!!!

(وبلاگ شیمی 84 )

طالبی دوشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:18 ب.ظ

هوا رو به سردی می گذاشت و پیرمرد، هر روز صبح از کلبه جنگلی اش بیرون می آمد و برای زمستانی که در پیش رو داشت، هیزم می شکست. صدای تبر پیرمرد، آسایش پرنده را سلب کرده بود. نمی دانست تا کی باید صدای گوشخراش ضربه های تبر را تحمل کند...

یک روز که پرنده صبرش تمام شده بود، زبان به نفرین باز کرد و آرزو کرد که ای کاش هیزم شکن پیر بمیرد و سکوت دوباره به جنگل برگردد...

برف همه جا را سفید پوش کرده بود و پرنده که از سرما می لرزید، طبق عادت سالهای گذشته، به سمت کلبه پرواز کرد و روی دودکش آن نشست؛ اما هیچ گرمایی از دودکش بیرون نمی آمد. کمی که دقت کرد، متوجه سکوتی شد که بر جنگل حاکم شده بود...

۱۳ دوشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:46 ب.ظ

به نام خدا

خانم طالبی سلام

سبحاناالله عما یصفون

رحیمی نژاد دوشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:29 ب.ظ

به نام خدا
سلام
تبریک میگم براتون آرزوی خوشبختی دارم

مرتضی دوشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:09 ب.ظ

به نام خدا
سلام به همه

چه می دانند لافزنان پرمدعای دروغگوی خوک صفت از عشق ؟؟؟
از عشقی الهی !!!
از خدایی که آفریننده ی عشق است

اومدم بگم که:
بچه ها واسه شیرینی در خدمتم
شیرینی حسین و سلمان رو دادم
یکی یکی بیاین تا کسی از قلم نیوفته
فقط به اونایی که ارشد قبول شدن و شیرینی ندادن (چه تک رقمی و چه سه رقمی-چه به خودم و چه به منتظرم) هیچی نمیدم مثل محسن محقق

الانه که سرو کله اش پیدا بشه. عصری می پرسید کسی واسه من پیغام نذاشته (یعنی خودش) که تو دلم گفتم "مگه من انباردارتم؟؟؟"
والا


.............

خانم طالبی عزیز چه مطالب قشنگی میاری
بسیار سپاسگذارم و یادت باشه از بدی های این کلبه اینه که وقتی توش بیای دری واسه بازگشت نداره
راستی به این فکر کن که وقتی با خوندن مطالبت روحم آروم میگیره چه آرامشی به منتظر می دم


............

ماهور عزیز چند روز پیش همین مطلب را به منتظر عزیزم تقدیم کرده بودم
کامنت ها را نمی خوانی؟
بعضی از مطالب واقعا روح آدمی رو به لرزه درمیاره مثل "خداوند گریه کرد"


............

به به خانم رحیمی نژاد گل و گلاب
علیک سلام
تابلوی عجله ای اومدی و رفتی اما همین توقف کوتاه ات واسه ما فوق العاده مسرت بخش بود
باورت می شه هر وقت نام "رحیمی نژاد" را می بینم بی اختیار لبخندی می زنم؟
شما انسان دوست داشتنی ای هستی
دعای خیرم بدرقه ی راهت
چه تو درس و امتحانات و چه در زندگی و ...


...........

سلام منتظر عزیزم
کجایی؟ نمی گی دلم برات تنگ شده؟
نمی خوای این همه مطالبی رو تقدیم حضور با ارزشت کردم رو بخونی؟

راستی دست مریزاد، رو سفیدم کردی
پیش رفیق قدیمی ام سربلندم کردی
به وجودت و این همه متانت و ادبت افتخار میکنم
هرکس دیگه ای جای تو بود خودشو گم میکرد و از مقامش سوء استفاده می کرد اما تو از سلمان همانگونه که شایسته اش بود قدر دانی کردی
آفرین که می دانی قبل از اینکه او رفیق همسرت باشد، استاد و معلم و آموزگارت بوده
خیلی لذت بردم
اینها را گفتم تا شاید خوک صفتان کور دل کمی بهتر تورا بشناسند. همانهایی که اگه بر خلاف میلشان رفتار کنی دیگه حرمتی برای شاگرد و استادی قائل نخواهند بود


........

سلام استاد
بعد از کلی فکر و مشورت هنوز نتوانستم هدیه ای به پاس تشکر از این همه لطفتون پیدا کنم
هرچه باشد منتظر را از شما دارم
یه ضرب المثل بی ربط به ذهنم رسید. البته همچین هم بی ربط نیست
"تا کور شود هر آنکه نتواند دید"


یا علی

مرتضی هر چه داری از خدا داری.

ماهور سه‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:28 ق.ظ

سلام استاد حالتو خوبه؟
سلام داداش خوبی؟سلام منتظر جونم خوبی؟خوش میگذره عروووووس؟
راستش نه الان تازه دارم کامنت ها رو میخونم.وقت نشد قبلا بخونم.ولی اینی که گفتی رو پیدا نکردم.

سلام
خدا را شکر

سلمان رحمانی سه‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:41 ب.ظ

به نام خدا
درود بر دوستان عزیز
مرتضی و منتظر گرامی
مرا شرمنده می کنید
شما لطف دارید
بزرگواری می فرمایید
به یاری خدا سر بلند و پیروز در پناه خدا باشید
یا علی

شازده کوچولو سه‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:41 ب.ظ

سلام ممنون از تبریکتون و ممنون که به شازده کوچولوم سر زدین

چقدر شایسته ایم؟
پسر کوچکی وارد داروخانه شد، کارتن جوش شیرینی را به سمت تلفن هل داد.
بروی کارتن رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره ای هفت رقمی.

مسئول داروخانه متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش داد.
پسرک پرسید،" خانم، می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن ها را به من بسپارید؟"
زن پاسخ داد، کسی هست که این کار را برایم انجام می دهد."

پسرک گفت:"خانم، من این کار را نصف قیمتی که او می گیرد انجام خواهم داد".
زن در جوابش گفت که از کار این فرد کاملا راضی است.

پسرک بیشتر اصرار کرد و پیشنهاد داد،" خانم، من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان جارو می کنم،
در این صورت شما در یکشنبه زیباترین چمن را در کل شهر خواهید داشت."
مجددا زن پاسخش منفی بود".

پسرک در حالی که لبخندی بر لب داشت، گوشی را گذاشت. مسئول داروخانه که به صحبت های او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت:
"پسر...از رفتارت خوشم میاد؛ به خاطر اینکه روحیه خاص و خوبی داری دوست دارم کاری بهت بدم"

پسر جوان جواب داد،" نه ممنون، من فقط می خواستم عملکرد خودم رو بسنجم، من همون کسی هستم که برای این خانوم داره کار می کنه".

ماهور سه‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:48 ب.ظ

امروز ظهر شیطان را دیدم..!
نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمیداشت...

گفتم: ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده اند...

شیطان گفت: خود را بازنشسته کرده ام. پیش از موعد!

گفتم: به راه عدل و انصاف بازگشته ای یا سنگ بندگی خدا به سینه می زنی؟

شیطان گفت: من دیگر آن شیطان توانای سابق نیستم. دیدم انسانها، آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهانی انجام میدادم، روزانه به صدها دسیسه آشکارا انجام میدهند. اینان را به شیطان چه نیاز است؟

شیطان در حالی که بساط خود را برمیچید تا در کناری آرام بخوابد، زیر لب گفت: آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نمیدانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خیانت، تا کجا میتواند فرا رود، و گرنه در برابر آدم به سجده می رفتم و میگفتم که : همانا تو خود پدر منی.

سلام

من مدتی است شیطان را دیده ام!

اول باورم نمی شد ولی بعدا دیدم که واقعا شیطان بوده است!

استاد سه‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:41 ب.ظ

نقل از عصر ایران:

مخالف جوانمرد جمهوری اسلامی


علی شکوهی در وبلاگش نوشته است:

این روزها عزت‌الله سحابی در بستر بیماری است و خانواده او از همه خواسته‌اند که برای سلامتی او دعا کنند. تدبیر با خانواده و دعا از مردم اما تقدیر دست خداوند است. پیرمرد از این بیماری برهد یا تسلیم تقدیر الهی شود، مبارزاتش در تاریخ و نجابتش در باورها و خاطره‌اش در اذهان دوستان و همرزمانش خواهد ماند.

سحابی از بازماندگان نسلی است که اسلام و ایران را با هم می‌خواستند و یادگاری از مبارزان مسلمانی است که از نهضت ملی شدن نفت تا پیروزی انقلاب را در صحنه بودند. وی در این دوره ۲۵ ساله، چهار بار دستگیر و محکوم شد. پس از انقلاب، جدا از چند ساله اول انقلاب که مسئولیتهایی را بر دوش داشت، در دیگر سالهای عمرش به مثابه یک منتقد و مخالف حکومت قلمداد می‌شد و به همین دلیل زندان پس از انقلاب را هم تجربه کرد.

از نظر سیاسی و اندیشه‌ای قطعا من با ایشان اختلافات جدی دارم و اگر قرار بر ترسیم مرزهای اعتقادی و سیاسی باشد، خیلی از موارد را می‌توانم ذکر کنم اما نکته مهم این است که برخی از مخالفان، از صفاتی برخوردارند که انسان را وادار به احترام می‌کنند. مرحوم بازرگان، مرحوم یدالله سحابی (پدر عزت) و خود عزت‌الله سحابی از چهره‌هایی بودند که در طی این سالها، علیرغم همه اختلافاتی که با آنها داشتم اما هرگز بزرگی و احترامشان را فراموش نکردم.

روحیه انقلابی او در سالهای اول انقلاب، حتی دوستان وی را می‌رنجاند. در اسناد نهضت آزادی دو سند وجود دارد که با بقیه اسناد نمی‌خواند و با مواضع عمومی نهضت آزادی سازگار نیست. اولی مربوط است به نقد دولت موقت و اعتراض به طرحهای گام به گام مرحوم بازرگان و روحیه انقلابی نداشتن دولت انتقالی و دومی هم مربوط به حمایت نهضت آزادی از تسخیر لانه جاسوسی است. چند سال قبل در سفر به افغانستان از ابراهیم یزدی علت انتشار این دو بیانیه را پرسیدم. توضیح داد که در آن مقطع، عزت‌الله سحابی و همفکرانش بر دفتر سیاسی نهضت آزادی غلبه داشتند و مواضع خودشان را منتشر می‌کردند که مورد تایید بازرگان و من نبود. معلوم شد که آن دو نقطه مثبت برجسته در کارنامه نهضت آزادی مربوط به سحابی است.

در سالهای دور وقتی سردبیر کیهان هوایی بودم، در مراسم ختمی، وی را دیدم – شاید مراسم ختم همسر محمد ترکمان، مورخ – و از او خواستم که درباره مسائل اقتصادی و مرتبط با برنامه‌های سازندگی با ایشان گفتگویی داشته باشیم تا در کیهان هوایی منتشر کنیم. او از عملکرد حکومت در حوزه‌های سیاسی ناراحت بود و قبول نکرد و بیشتر اصرار داشت که در باره وضعیت سیاسی کشور با هم حرف بزنیم و ما می‌دانستیم که آن حرفها، اجازه انتشار ندارد و در نتیجه مصاحبه صورت نگرفت.

سالها قبل به خاطر مصاحبه‌ای که از عزت‌الله سحابی خوانده بودم، یادداشتی را در تقدیر از ایشان در روزنامه انتخاب منتشر کردم. در آن یادداشت نوشتم که ما با هم اختلاف نظر داریم اما متاسفم که برای او محدودیت ایجاد می‌شود، نقدهای او را تحمل نمی‌کنند، به خیرخواهی‌های او گوش نمی‌دهند و انصاف او را با مقابله به مثل پاسخ نمی‌دهند. عنوان نوشته من این بود: «انصاف، شیرین است». سحابی در آن مصاحبه گفته بود که ما راضی به شکست نظام و سرنگونی حکومت نیستیم و برای حفظ ایران هم که شده، خواستار بقای حکومتیم. شاه می‌گفت من اگر بروم، ایران ایرانستان می‌شود و نشد چون همین روحانیت آن را حفظ کرد. الان هم اگر این حکومت از بین برود، ما چندتا چهره پیر ملی مذهبی قادر به اداره امور نیستیم و بنابراین، ایران حتما ایرانستان می‌شود و ما این را نمی‌خواهیم. ما فقط خواستار اجرای قانون اساسی و اصلاح روشهای حکومت کردن و مملکت‌داری هستیم و بس. من هم از شیرینی همین انصاف سخن گفته بودم.

چندین سال قبل، در مراسمی که کانون زندانیان سیاسی مسلمان برای بزرگداشت مرحوم صفر قهرمانی (قهرمانیان) بر پا کرده بود، به دلیل عضویت در کانون، شرکت کردم. مرحوم قهرمانی مریض بود و شرکت نکرد و صرفا یک پیام فرستاد که با نام خدا شروع شده بود. برای ما که صفر را به عنوان قدیمی‌ترین زندانی سالهای قبل از انقلاب، یک عضو فرقه دمکرات یا حزب توده می‌دانستیم، این پیام جالب توجه بود. از قدیمی‌های عضو کانون دعوت کردند که در باره صفر قهرمانی سخن بگویند و با اصرار، عزت‌الله سحابی با همان عصایش پشت تریبون قرار گرفت و علیرغم اختلافات زیادی که با صفرخان داشت اما در تعظیم او سخنان خوبی گفت و خاطرات خودش با او را در چند مقطع از جمله در زندان برازجان تعریف کرد. این آخرین باری بود که او را دیدم.

سحابی از کسانی است که در طی سالهای بعد از انقلاب، هرگاه سخن از یک متخصص مسلمان پاک‌دست دلسوز حوزه برنامه و بودجه مطرح می‌شد، بلافاصله نام او به میان می‌آمد. نقدهای کارشناسانه او به وضعیت اقتصادی کشور، می‌توانست فرصتی مناسب برای شناخت ضعفها و اشکالات کار باشد ولی متاسفانه از این فرصت استفاده نشد که هیچ، بلکه او را به دلیل طرح همین نظرات، مورد بی‌مهری‌ هم قرار دادند. اکنون هم که شرایط به گونه‌ای است که خیلی از خودی‌های نظام سیاسی هم در زندان و محدودیت و محرومیتند و طبیعی است که بر امثال سحابی کار سخت‌تر هم شده است.

رنج او از ناگواری روزگار و شرایط نامساعد سیاسی کشور در کنار رنجی که از زندانی بودن بستگانش برده است، آخرین خاطره‌ای است که در یاد او از این دنیای فانی مانده است. خداوند به او شفای عاجل دهد و عاقبت ما و ایشان را ختم به خیر کند.

استاد سه‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:44 ب.ظ

نقل از عصر ایران:

برخورد امام با کسی که علیه ایشان نامه منتشرکرد، چه بود؟


یک روز خدمتشان رسیدم و گفتم نامه آقا سید ابوالفضل را دیده اید؟ گفتند بله، احمد آورده، خوانده ام. پرسیدم حالا نظرتان چیست؟

آیت الله موسوی اردبیلی در گفت و گو با روزنامه جمهوری اسلامی:

- آقا سید ابوالفضل زنجانی که فردی وارسته و خداترس بود، عضو جبهه ملی بود. او نامه‌ای علیه امام نوشت و منتشر کرد، یا دوستانش منتشر کردند، که خیلی تند بود و بوی تکفیر امام از آن می‌آمد. البته او در اوایل خوش بین بود اما بعداٌ به امام و همه چیز بدبین شده بود. ایشان در محله ما بود و با من نماز می‌خواند. وقتی که در پاریس بودیم امام به من فرمودند ایشان و آقای طالقانی را برای شورای انقلاب دعوت کنم.

آقای طالقانی خیلی از ایشان حرف شنوی داشت. آقای مطهری هم همینطور بود، و می‌گفت من آخوند خداترس مثل آقا سید ابوالفضل کم دیده‌ام یا ندیده ام. خلاصه آن نامه تند ایشان را حاج احمد آقا به من داد و خیال می‌کرد که ما هر کاری که بتوانیم می‌کنیم، ولی من نظرم این بود که قضیه را با خود امام در میان بگذارم.

یک روز خدمتشان رسیدم و گفتم نامه آقا سید ابوالفضل را دیده اید؟ گفتند بله، احمد آورده، خوانده ام. پرسیدم حالا نظرتان چیست؟

فرمودند هیچ چیز. گفتم یعنی تذکر زبانی هم به ایشان داده نشود؟

گفتند چه تذکری، مگر شما چیزی می‌دانید که او نداند؟ امام فکر می‌کردند ممکن است من قضیه را در جلسه سران سه قوه مطرح کنم و با او برخورد کنیم.

با آنکه خداحافظی کرده بودم، صدایم زدند و فرمودند با آقا سید ابوالفضل کاری نداشته باشید. هرچند با توجه به این که امام موافق برخورد با ایشان نبودند، من قصد نداشتم برخوردی با آن نامه بکنم، ولی امام خیلی مراقب این امور بودند، امام تا زنده بودند، جنبه روحانیت و بزرگواری خود را حفظ کردند و برخوردهایشان چنان بود که در شأن یک مرجع است.

استاد سه‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:50 ب.ظ

نقل از عصر ایران:


...
مطهری در ادامه افزود: تک صدایی به نفع کشور نیست و حرف ها باید گفته شود، حتی سخنان مخالف؛ تا مردم خودشان تشخیص داده و انتخاب کنند و به این ترتیب، رشد اجتماعی مردم بالا رود. با توجه به آشنایی که من با آقای ضرغامی دارم، می دانم که وی طرفدار چند صدایی است، اما نمی دانم چه وقایعی رخ داده است که ایشان الان گرفتار ملاحظات سیاسی شده!

البته در برخی حوزه ها، وی تنها تصمیم گیرنده نیست و برخی تصمیمات از سوی برخی نهادها به وی تحمیل می شود؛ به عنوان مثال ممکن است شورای عالی امنیت ملی، بخشنامه ای داشته باشد و وی مجبور به اجراست. در مجموع صدا و سیما آیینه جامعه نیست و بهتر است نظرات مخالف نیز در آن مطرح شود.

محسن سه‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:54 ب.ظ

حکایت گروه 99

پادشاهی که یک کشور بزرگ را حکومت می کرد، باز هم از زندگی خود راضی نبود؛
اما خود نیز علت را نمی دانست.

روزی پادشاه در کاخ امپراتوری قدم می زد. هنگامی که از آشپزخانه عبور می کرد، صدای ترانه ای را شنید.

به دنبال صدا، پادشاه متوجه یک آشپز شد که روی صورتش برق سعادت و شادی دیده می شد.

پادشاه بسیار تعجب کرد و از آشپز پرسید: ‘چرا اینقدر شاد هستی؟’

آشپز جواب داد: ‘قربان، من فقط یک آشپز هستم، اما تلاش می کنم تا همسر و بچه ام را شاد کنم.

ما خانه ای حصیری تهیه کرده ایم و به اندازه کافی خوراک و پوشاک داریم.

بدین سبب من راضی و خوشحال هستم…’

پس از شنیدن سخن آشپز، پادشاه با نخست وزیر در این مورد صحبت کرد.

نخست وزیر به پادشاه گفت : ‘قربان، این آشپز هنوز عضو گروه 99 نیست!!!

اگر او به این گروه نپیوندد، نشانگر آن است که مرد خوشبینی است.’

پادشاه با تعجب پرسید: ‘گروه 99 چیست؟؟؟’

نخست وزیر جواب داد: ‘اگر می خواهید بدانید که گروه 99 چیست،

باید این کار را انجام دهید: یک کیسه با 99 سکه طلا در مقابل در خانه آشپز بگذارید.

به زودی خواهید فهمید که گروه 99 چیست!!!’

پادشاه بر اساس حرف های نخست وزیر فرمان داد یک کیسه با 99 سکه طلا را در مقابل در خانه آشپز قرار دهند..

آشپز پس از انجام کارها به خانه باز گشت و در مقابل در کیسه را دید. با تعجب کیسه را به اتاق برد و باز کرد.

با دیدن سکه های طلایی ابتدا متعجب شد و سپس از شادی آشفته و شوریده گشت.

آشپز سکه های طلایی را روی میز گذاشت و آنها را شمرد. 99 سکه؟؟؟

آشپز فکر کرد اشتباهی رخ داده است. بارها طلاها را شمرد؛ ولی واقعاً 99 سکه بود!!!

او تعجب کرد که چرا تنها 99 سکه است و 100 سکه نیست!!!

فکر کرد که یک سکه دیگر کجاست و شروع به جستجوی سکه صدم کرد. اتاق ها و حتی حیاط را زیر و رو کرد؛

اما خسته و کوفته و ناامید به این کار خاتمه داد!!!

آشپز بسیار دل شکسته شد و تصمیم گرفت از فردا بسیار تلاش کند تا یک سکه طلایی دیگر بدست آورد

و ثروت خود را هر چه زودتر به یکصد سکه طلا برساند.

تا دیروقت کار کرد. به همین دلیل صبح روز بعد دیرتر از خواب بیدار شد و از همسر و فرزندش انتقاد کرد

که چرا وی را بیدار نکرده اند!!! آشپز دیگر مانند گذشته خوشحال نبود و آواز هم نمی خواند؛

او فقط تا حد توان کار می کرد!!!

پادشاه نمی دانست که چرا این کیسه چنین بلایی برسر آشپز آورده است و علت را از نخست وزیر پرسید.

نخست وزیر جواب داد: ‘قربان، حالا این آشپز رسماً به عضویت گروه 99 درآمد!!!

اعضای گروه 99 چنین افرادی هستند: آنان زیاد دارند اما راضی نیستند.

(اگر احیانا تکراری بود شرمنده)

طالبی سه‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:09 ب.ظ

اموخته ام که وقتی ناامید میشوم خداوند با تمام عظمتش ناراحت میشود وعاشقانه انتظار میکشد که به رحمتش امیدوار شوم...

طالبی سه‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:13 ب.ظ

گاه برای ساختن باید ویران کرد ،
گاه برای داشتن باید گذشت
و گاه در اوج تمنا باید نخواست . . .

به نام خدا
سلام و ممنون
اجازه می دهید یک کلبه برایتان بسازم؟

ماهور چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:27 ب.ظ

بارالها!

در پیشگاه تو ایستاده‌ام،

و دست‌هایم را به سوى تو بلند کرده‌ام،

آگاهم که در بندگى‌ات کوتاهى نموده و در فرمانبرى‌ات سستى کرده‌ام،

اگر راه حیا را مى‌پیمودم از خواستن و دعا کردن مى‌ترسیدم ...

ولى … پروردگارم!

آن گاه که شنیدم گناهکاران را به درگاهت فرا مى‌خوانى،

و آنان را به بخشش نیکو و ثواب وعده مى‌دهى،

براى پیروى ندایت آمدم،

و به مهربانى‌هاى مهربان‌ترین مهربانان پناه آوردم.

و به وسیله پیامبرت که او را بر اهل طاعتت برترى داده، و اجابت و شفاعت را به او بخشیدى،

و به وسیله برترین زن،

و به فرزندانش، که پیشوایان و جانشینان اویند،

و به تمامى فرشتگانى که به وسیله اینان به تو روى مى‌کنند، و در شفاعت نزد تو، آنان را که خاصان درگاه تواند، وسیله قرار مى‌دهند، به تو روى مى‌آورم.

پس بر ایشان درود فرست،

و مرا از دلهره ملاقاتت در امان دار،

و مرا از خاصّان و دوستانت قرار ده،

پیشاپیش، خواسته و سخنم را آنچه سبب ملاقات و دیدن تو مى‌شود قرار دادم

اگر با این همه، خواسته‌ام را رد کنى، امیدهایم به تو به یأس مبدّل مى‌گردد،

همچون مالکى که از بنده خود گناهانى دیده و او را از درگاهش رانده،

و آقایى که از بنده‌اش عیوبى دیده و از جوابش سر باز مى‌زند .

واى بر من اگر رحمت گسترده‌ات مرا فرانگیرد،

اگر مرا از درگاهت برانى، پس به درگاه چه کسى روى کنم؟

اما... اگر براى دعایم درهاى قبول را گشوده، و مرا از رساندن به آرزوهایم شادمان گردانى، چونان مالکى هستى که لطف و بخششى را آغاز کرده، و دوست دارد آن را به انجام رساند، و مولایى را مانى که لغزش بنده‌اش را نادیده انگاشته و به او رحم کرده است.

در این حالت نمى‌دانم کدام نعمتت را شکر گزارم؟

آیا آن هنگام که به فضل و بخششت از من خشنود شده، و گذشته‌هایم را بر من مى‌بخشایى؟

یا آن گاه که با آغاز کردن کرم و احسان بر عفو و بخششت مى‌افزایى؟

پروردگارا!

خواسته‌ام در این جایگاه، یعنى جایگاه بنده فقیر ناامید، آن است که:

گناهان گذشته‌ام را بیامرزى،

و در باقیمانده عمرم مرا از گناه بازدارى،

و پدر و مادرم را که دور از خانه و خانواده و غریبانه در زیر خاک‌ها خفته‌اند، ببخشى .

تنهایى‌شان را با انوار احسانت از بین ببر،

و وحشتشان را با نشانه‌هاى بخششت به انس بدل کن،

و به نیکوکارشان دم به دم نعمت و شادمانى بخش،

و به گناهکارشان مغفرت و رحمت عطا کن،

تا به لطف و مرحمتت از خطرات قیامت در امان باشند،

به رحمتت در بهشت ساکنشان گردان،

و بین من و آنان در آن نعمت گسترده شناسایى برقرار کن،

تا مشمول شادمانى گذشته و آینده شویم.

آقایم!

اگر در کارهایم چیزى سراغ دارى که مقامشان را بالا مى‌برد و بر اکرامشان مى‌افزاید، آن را در نامه اعمالشان قرار ده،

و مرا در رحمت با آنان شریک کن،

و آنان را مشمول رحمتت بگردان، همچنان که مرا در کودکى تربیت کردند.

آمین

سلمان رحمانی چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:30 ب.ظ

به نام خدا
درود بر همگی

استاد یه سوال:
(دیگر عزیزان هم می تونن پاسخ بدن)

استاد مگر نبایستی از مواضع تهمت دوری کنیم؟
یعنی کاری نکنیم که بهمان شک کنند و پشت سرمان حرف بزنند؟

استاد اگه من با کسی صمیمی باشم یا برهه ای به دلیلی با هم صمیمی بودیم آیا در جمعی که غریبه ها نیز حضور دارند بایستی خیلی بی پروا صحبت کنیم؟!!!
یعنی من مشکلات طرف مقابلم را در نظر نگیرم و صرفا به این دلیل که خودم به فرض سالم هستم و هیچ منظوری ندارم هر طور که می خواهم حرف بزنم و یا مثلا با طرف مقابلم حال و احوالپرسی کنم؟

استاد آیا نباید به این موضوع فکر کنیم که صمیمیتمان و بی پروا سخن گفتنمان موجب زیر سوال رفتن سلامت اخلاقی طرف مقابلمان می شود؟
به عنوان مثال اگر یکی از اساتیدم همشهری من باشد و به واسطه ی این مسئله من با او خیلی صمیمی باشم آیا در کلاس نباید استاد را رعایت کنم و طوری رفتار کنم که وجهه ی استاد زیر سوال رود؟
البته این نمونه ای بود برای روشن شدن بهتر موضوع. بیشتر هدفم مورد اول بود.

با سپاس فراوان

سلام

در فرض صحت سوال بله باید رعایت کرد. بیشتر هم باید رعایت کرد.
اما ممکن است سوال صحیح نباشد؟

طالبی چهارشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:37 ب.ظ

خدایا !

من چیزی نمیبینم .

آینده پنهان است.

ولی آسوده ام ،

چون تو را می بینم

و تو همه چیز را . . .

سلمان رحمانی پنج‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:19 ب.ظ

به نام خدا

استاد متوجه نشدم!!!
منظورتون از سوال صحیح نباشد چیه؟

سلام
ببخشید بابت تاخیر
چندروزی جایتان خالی مسافرت بودم.

یعنی برداشتت صحیح نباشه.

محسن جمعه 13 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:07 ب.ظ

سلام
مرتضی انقدر این ها رو که میگی فحش نده. یکم هم براشون دعا کن تا خدا هدایتشون کنه.
ایضا خودمان.

سلام
ببخشید بابت تاخیر
چندروزی جایتان خالی مسافرت بودم.

البته من با ناسزا موافق نیستم

مرتضی دلش از برخی پر است و ناسزا هم نگفته (تا آن جا که به یاد دارم اگر هم صفاتی را ذکر کرده که کمی تند بوده نامی مطلقا از کسی نبرده))

برخی هدایت بشو نیستند
اگر کاری به کارت نداشتند ولشان کن
اما اگر درگیر شدند خیانت کرده ای اگر به سنگ قانون دمار از روزگارشان در نیاوری.

برخی خودشان را به خواب می زنند. لاف اهلی کردن دل(!) می زنند.منم منم می زنند و آسمان را به ریسمان می بافند و اگر یک در صد حرفهایی که می زنند سیاست ریایی و ماکیاولیستی نباشد نشانه ساده لوحی است. اما همان ما کیاولیسم صحیح است.
محسن کسی که شمشیر بر می دارد باید جوابش را با شمشیر داد.

طالبی جمعه 13 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:42 ب.ظ

سحرگاهان که عرش کبریایی می سراید
نغمه توحید ، تو که آهسته می خوانی
قنوت لحظه هایت را میان
ربنای سبز دستانت ؛ دعایم کن.

فرا رسیدن ماه رجب مبارک.التماس دعا.

به نام خدا
سلام
ببخشید بابت تاخیر
چندروزی جایتان خالی مسافرت بودم.


راستی هر وقت باید کلبه بسازم با کمال میل و افتخار برایتان کلبه می سازم. بگویید.
مخلص همه شیر مردان و شیر زنان که جربزه با نام واقعی بودن را دارند هم هستیم (در ادامه پاسخ محسن)

ممنون
استاد

استاد یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:34 ب.ظ

نقل از عصر ایران:

رهبر انقلاب: رهبر انقلاب: اگر کسی دنبال براندازی نیست ولی با تفکر سیاسی ما مخالف است نباید امنیتش را سلب کنیم
امام همواره به مسئولین گوشزد می کرد، خود را بالاتر از مردم و عاری از عیب و انتقاد ندانید و آماده شنیدن انتقادات و بیان اشتباهات خود باشید...اگر به اسم انقلابی گری، امنیت را از بخشی از مردم سلب کنیم، این هم از مصادیق انحراف از خط امام عزیزمان است.
در بیست و دومین سالروز فراق امت و امام، ملت مومن و قدرشناس ایران، امروز حرم مطهر روح خدا را، به عرصه تجلی وفاداری عمیق ایرانیان به راه و مکتب امام تبدیل کرد و با ابراز پرشورترین احساسات، باردیگر با جانشین خلف خمینی کبیر، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، پیمان هوشیاری، بصیرت و استقامت بست.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجتماع عظیم و نورانی قشرهای مختلف مردم سراسر کشور، با تبیین ویژگی‌های بیداری اسلامی ملت‌های منطقه به عنوان تحقق پیش بینی مبارک امام، معنای حقیقی ارادت عمیق و ستایش برانگیز ملت را به امام راحل عظیم الشان، پذیرش و پایبندی ملی به مکتب و راه آن بزرگوار خواندند و با تبیین "معنویت، عقلانیت و عدالت"، به عنوان ابعاد اصلی مکتب منسجم و چندبعدی امام تاکید کردند: برکت وفاداری به این میراث گرانقدر امام خمینی، عزت، پیشرفت و تعالی همچون گذشته نصیب ملت ایران خواهد بود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای 14 خرداد هر سال را فرصتی برای تجدید خاطرات شیرین ملت با امام خمینی(ره) دانستند و با اشاره به تقارن مبارک این روز با آغاز ماه نورانی رجب خاطرنشان کردند: سالگرد رحلت امام امسال با حماسه بیداری اسلامی ملتهای منطقه نیز همراه شده است و تفضل پروردگار، صحت پیش‌بینی آن مرد الهی را به اثبات رسانده است.

رهبر انقلاب اسلامی، مکتب امام خمینی را ذخیره گرانقدر ملت ایران برشمردند و افزودند: مردم ایران با تکیه بر همین سرمایه عظیم توانسته اند گذرگاه‌های دشوار 32 سال اخیر را با موفقیت پشت سرگذارند و در آینده نیز چنین خواهد بود.
ایشان با اشاره به امواج پرطراوت احساسات و عواطف ملت نسبت به خمینی روح خدا، خاطرنشان کردند: ارادت عمیق مردم ایران به امام در این عواطف زیبای قلبی خلاصه نمی شود بلکه مفهوم این ارادت سرنوشت ساز، پذیرش و پایبندی به مکتب امام به عنوان راه و خط روشن حرکت همگانی ملت است.

رهبر انقلاب اسلامی، مکتب امام را، راهنمای نظری و عملی مردم و مسئولین دانستند و خاطرنشان کردند: مکتب امام یک بسته کامل و دارای ابعاد مختلفی است که باید این ابعاد را، باهم و به موازات هم، مورد توجه و عمل قرارداد تا در مسیر پیمودن راه امام، انحرافی و خطایی ایجاد نشود.

ایشان معنویت، عقلانیت و عدالت را ابعاد اصلی مکتب امام خواندند و با اشاره به توجه همزمان امام به این ابعاد در حرف و در عمل، خاطرنشان کردند: امام اهل سلوک معنوی و ذکر، خضوع و خشوع بود و اتکال و امید او به پروردگار، پایانی نداشت اما در همه احوال "خرد، تدبیر، محاسبه و عقلانیت" را مورد ملاحظه کامل قرار می‌داد و عدالت را نیز همچون معنویت و عقلانیت از متن دین و قرآن پیگیری می‌کرد.

رهبر انقلاب اسلامی انتخاب مردمسالاری دینی را به عنوان بستر اصلی نظام سیاسی کشور، بارزترین نمونه عقلانیت امام دانستند و افزودند: تکیه بر آرای ملت و نهادینه کردن حضور و انتخاب ملت، آن هم در کشوری که قرنها استبداد و دیکتاتوری بر آن حاکم بوده است، نشان می‌دهد عقلانیت در اداره کشور، از ابعاد اساسی مکتب حیات بخش و سعادت آفرین امام است.

حضرت آیت الله خامنه‌ای، شناخت دشمنان و هوشیاری و استقامت کامل در مقابل آنان را از دیگر مظاهر خرد و هوشمندی امام خمینی(ره) دانستند و افزودند: برخلاف کسانی که کوتاه آمدن در مقابل دشمنان را در برخی مواقع، اقتضای عقل می‌دانند، امام با تکیه بر خرد پخته خود، عقب نشینی و نرمش در قبال دشمنان را، دادن فرصت پیشروی به آنان می‌دانست و به همین علت، در تمام حیات پربرکت خود، همچون کوه در مقابل دشمنان ایستاد.

تزریق "روح اعتماد به نفس در ملت" از دیگر نمودهای تکیه امام بر عقل و خرد بود که رهبر انقلاب به آن پرداختند.
ایشان با اشاره به تلاش بی‌وقفه مستکبران و عوامل داخلی آنها در دوران قاجار و پهلوی برای القای احساس حقارت و ناتوانی در اذهان ملت ایران افزودند: امام به چنین ملتی، روح اعتماد به نفس و خوداتکایی را تزریق کرد و شعار "ما می توانیم" را در اعماق جان آنها قرارداد.
حضرت آیت الله خامنه‌ای در همین زمینه، پیشرفت خیره کننده جوانان دانشمند کشور را در عرصه‌های مختلف علمی، فناوری و صنعتی، نتیجه ملموس تلاش‌های خردمندانه امام برای احیای "توانایی" در ملت ایران برشمردند.

رهبر انقلاب اسلامی، روند تدوین قانون اساسی را نمونه دیگری از فکر روشن و عقلانیت بارز بنیانگذار جمهوری اسلامی خواندند و افزودند: امام با محاسبات دقیق، هم انتخاب تدوین کنندگان قانون اساسی را برعهده رای مردم نهاد و هم قانون اساسی تدوین شده را به همه‌پرسی ملت گذاشت.

رهبر انقلاب اسلامی، مردم را در مکتب امام "صاحبان مملکت" خواندند و خاطرنشان کردند: امام با تکیه بر عقلانیت راهگشای خود، به مردم تفهیم کرد که آنها صاحب و مالک کشورند نه دیکتاتورها و مستبدانی که در رژیم ستم شاهی،‌خود را صاحب کشور می دانستند.

ایشان در جمع بندی این بخش از سخنانشان افزودند: امام بزرگوارما، با اینگونه اقدامات خردمندانه، ابعاد حقوقی، اجتماعی و سیاسی کشور را آنچنان مستحکم، پایه گذاری کرد که می توان، تمدن عظیم اسلامی را بر این قاعده محکم بنانهاد.
سخنرانی رهبر انقلاب اسلامی در اجتماع عظیم مردم در سالگرد عروج امام راحل عظیم الشأن با بررسی و تبیین "معنویت" به عنوان یکی از ابعاد اصلی مکتب امام ادامه یافت.
حضرت آیت الله خامنه ای، "اخلاص" را مظهر معنویت مثال زدنی امام دانستند و خاطر نشان کردند امام از ابتدای مبارزه براساس احساس تکلیف عمل کرد و مسئولین را نیز به ادای تکلیف و کار برای خدا توصیه می‌کرد.

رهبر انقلاب اسلامی، رعایت اخلاق را نمود برجسته معنویت در مکتب امام خواندند و تاکید کردند: دوری از "گناه ، تهمت، غیبت ، سوءظن ، بددلی ، غرور و اینگونه مسائل" ، مظهر معنویتی است که امام به آن پایبند بود و مردم و مسئولین را نیز به آنها دعوت می کرد.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: امام همواره به مسئولین گوشزد می کرد، خود را بالاتر از مردم و عاری از عیب و انتقاد ندانید و آماده شنیدن انتقادات و بیان اشتباهات خود باشید.

رهبر انقلاب اسلامی ، اشارات امام به برخی اشتباهات صورت گرفته را ناشی از عظمت روح آن عزیز عرش دانستند و افزودند درس بزرگ معنویت امام به همه مسئولین این است که خود را از خطا و اشتباه مصون ندانند.
حضرت آیت الله خامنه ای، در تبیین "عدالت" به عنوان بعد دیگری از مکتب امام خمینی، به توجه ویژه امام به محرومین اشاره کردند و افزودند: امام ، همواره بر رسیدگی به طبقات ضعیف، اصرار و تاکید داشتند، و با تکرار تعابیری نظیر پابرهنگان و کوخ نشینان، مسئولین را به پرهیز از اشرافیگری و کمک به طبقات محروم فرا می خواندند که این درسهای بزرگ، نباید در هیچ شرایطی فراموش شود.

رهبر انقلاب اسلامی، توجه مسئولین به رفاه شخصی و تلاش آنان برای جمع آوری ثروت را آفتی بسیار بزرگ برشمردند و خاطر نشان کردند امام از این آفت بکلی برکنار بود و می خواست مسئولین با مردم سراسر کشور انس و ارتباط نزدیک داشته باشند.

ایشان با اشاره به اصرار امام مبنی بر انتخاب مسئولین از متن مردم افزودند: امام، وابستگی به فامیل و شخصیت ها را ملاک تصدی مسئولیتها نمی دانست و با حساسیت ویژه درباره تسلط هزار فامیل در دوران قاجار و پهلوی، تکیه بر قدرت و ثروت را برای گرفتن مسئولیت، از خطرهای بزرگ می دانست.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پایبندی به مکتب امام خمینی را موجب عزت ملی و شرافت بین المللی ملت خواندند و با تاکید مجدد بر ضرورت نگاه جامع و همزمان به ابعاد مختلف مکتب امام افزودند: اگر کسی یا جریانی بخواهد بنام عقل گرایی از ارزشها عدول کند و با غفلت از خدعه و نقشه پیچیده دشمن،در مقابل او کوتاه بیاید، این عمل، انحراف و خیانت است.

ایشان بی توجهی به بعد معنوی و اخلاقی امام خمینی را زیر "پوشش عدالت‌خواهی و انقلابی‌گری"، انحراف دیگری از مکتب امام خواندند و خاطرنشان کردند: اگر برادران مومن و کسانی را که به اصل نظام و اسلام معتقدند اما از لحاظ فکری با ما مخالفند مورد اهانت و ایذاء و آزار قرار دهیم از خط امام منحرف شده‌ایم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در همین زمینه خاطرنشان کردند: اگر به اسم انقلابی گری، امنیت را از بخشی از مردم سلب کنیم، این هم از مصادیق انحراف از خط امام عزیزمان است.

رهبر انقلاب با اشاره به وجود آراء و عقاید مختلف در جامعه افزودند: اگر عنوان مجرمانه‌ای بر حرکتی منطبق شود دستگاه های مسئول موظف به پیگیری هستند اما اگر کسی دنبال براندازی و اجرای دستور دشمن نیست ولی با مذاق و تفکر سیاسی ما مخالف است نباید عدالت و امنیت را از او سلب و او را زیرپا له کنیم چرا که به فرموده قرآن مخالفت با یک قوم، نباید موجب بی تقوایی و بی عدالتی شود و همه باید در این زمینه ها هوشیار و مراقب باشند.

رهبر انقلاب اسلامی، ملت ایران را اهل معنویت و توسل و ارتباط با خدا دانستند و در عین حال افزودند: این معنویت، همواره با احساس مسئولیت انقلابی و اجتماعی همراه بوده است و اگر کسانی با عنوان کردن دین و معنویت، دنبال سیاست زدایی از جوانان و مردم هستند دچار انحراف و خطا شده اند.

حضرت آیت الله خامنه ای با تاکید بر وفاداری کامل ملت عزیز ایران بر راه و خط امام، و استقامت و ادای مسئولیت ملت در حفظ و تقویت ارزشها افزودند: دشمن تصور می کرد با رحلت امام فروپاشی نظام اسلامی آغاز می شود اما حضور یکپارچه ملت در تشییع پیکر امام و احساسات عظیم مردم در حمایت از تصمیم خبرگان، آنها را مایوس کرد و به فکر برنامه ریزی های ده ساله انداخت.
ایشان حوادث سال 1378، یعنی ده سال پس از رحلت امام را مورد اشاره قرار دادند و افزودند: آحاد مردم در 23 تیر 78 توطئه ای را که دشمن ده سال برای آن برنامه ریزی کرده بود باطل کردند.

حضرت‌آیت الله‌خامنه‌ای به دومین برنامه ریزی 10 ساله دشمن اشاره کردند و افزودند: آنها تصور می کردند در سال 88 برخی زمینه‌ها آماده شده و باتوجه به مطالباتی که "مردم وفادار به نظام" دارند می توانند نقشه خود را عملی سازند اما بعد از دو، سه ماه تلاطم در تهران، مردم در روز قدس و روز عاشورا باطن و عمق خواسته‌های اصلی آنان را فهمیدند و در حماسه نهم دی ماه به آن غائله پایان دادند و در آینده نیز به توفیق الهی ملت با همین هوشیاری، عزم و ایمان و اراده به راه نورانی خود ادامه خواهد داد.

رهبر انقلاب اسلامی، حضور مردم در صحنه ها را موجب امنیت کشور و خنثی شدن توطئه ها دانستند و با اشاره به کارهای زیربنایی فراوانی که در کشور انجام شده است افزودند: انشاء الله مردم ثمرات این کارها را در کوتاه مدت و بلندمدت احساس خواهند کرد.

حضرت آیت الله خامنه ای، حضور جوانان دانشمند ایران در رده های برتر رشته های پیشرفته علمی جهان را یکی از ثمرات همدلی و اعتماد متقابل مردم و مسئولان دانستند و افزودند: هر چقدر حضور تعیین کننده ملت و اعتماد مردم و مسئولان ادامه یابد تحقق آرمانهای امام خمینی و پیشرفت کشور، سرعت خواهد گرفت.

بخش دوم سخنان رهبر انقلاب اسلامی در اجتماع ملت وفادار در بیست و دومین سالگرد ارتحال امام به بررسی مسایل منطقه اختصاص یافت.

ایشان بیداری عظیم اسلامی در شمال آفریقا و منطقه را حوادثی بسیار مهم و تاریخ ساز خواندند و افزودند: حوادث مصر، تونس، لیبی، یمن و بحرین هر کدام حکم و تحلیل خود را دارد اما وقتی ملتی بیدار شد و احساس قدرت و توانایی یافت هیچ چیز مانع پیروزی او نخواهد شد.
ایشان افزودند: نظام سلطه، شیطان بزرگ و صهیونیست های خونخوار ، تلاش می کنند پیروزی نهایی ملتها تحقق نیابد اما اگر ملتهای بیدار شده به ندای قرآنی صبر و استقامت پایبند و به وعده های الهی مطمئن باشند، بدون تردید پیروز خواهند شد.

حضرت آیت الله خامنه ای سیاست غرب در لیبی را ایجاد کشوری ضعیف و بی رمق داشتند و افزودند: لیبی کشوری مهم و دارای منابع سرشار نفت است و در یک قدمی اروپا قرار دارد و غرب می خواهد با ایجاد جنگ داخلی، آن را ضعیف کند تا بعد بطور مستقیم یا غیرمستقیم کنترل آن را بدست گیرد.

ایشان اوضاع یمن را هم مشابه لیبی دانستند و درباره بحرین افزودند: مردم بحرین در مظلومیت مطلق بسر می برند و غرب و همدستانش می خواهند با اطلاق حرکت شیعی، حرکت مردم بحرین را طائفه ای جلوه دهند البته اکثریت مردم بحرین در طول تاریخ شیعه بوده اند اما مسئله بحرین، مسئله شیعه و سنی نیست بلکه این ملت مظلوم خواهان حقوق اولیه خود یعنی حق رای و نقش آفرینی در تشکیل دولت و حکومت است.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: آمریکاییهای دروغگو و خدعه گر با همه ادعای طرفداری از حقوق بشر و دموکراسی، در سرکوب مردم بحرین فعال هستند البته آنها می گویند سعودی ها به بحرین رفته اند اما همه می دانند که سعودی ها بدون چراغ سبز آمریکا نمی توانستند این کار را بکنند به همین علت آمریکایی ها هم در قضایای بحرین مسئولند.

رهبر انقلاب اسلامی، اسلامی بودن، "ضدآمریکایی و ضدصهیونیستی" و مردمی بودن را سه شاخص عمده حرکتهای مردمی در منطقه خواندند و افزودند: این ویژگی ها، بخصوص در انقلاب درخشان ملت مصر کاملا آشکار است.

ایشان تاکید کردند: جمهوری اسلامی هر جا حرکتی را با این شاخص ها مشاهده کند با آن همراه خواهد بود اما اگر ببینیم که تحریک آمریکا و صهیونیست ها در کارست با آن حرکت همراهی نمی کنیم چراکه مطمئنیم شیطان بزرگ و همدستانش به نفع ملتها، کار نخواهند کرد.

حضرت آیت الله خامنه ای، ملتهای منطقه و شمال آفریقا را به هوشیاری در مقابل تحرکات غرب فراخواندند و افزودند: کمک های به ظاهر دوستانه آمریکا از راههای تسلط بر ملتهاست و مردم منطقه بخصوص ملت مصر با آن میراث غنی اسلامی - فرهنگی باید مراقب باشند که دشمنی که از در بیرون رفته است از پنجره بازنگردد.

ایشان حرکت عظیم مردم مصر در مسئله فلسطین و غزه و گذرگاه رفح را بسیار با ارزش خواندند و افزودند: لازم است اینگونه حرکات ادامه یابد تا به فضل الهی، اهداف انقلاب مصر، کاملاً تحقق یابد.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به ضرورت هوشیاری در مقابل تلاش نظام سلطه برای ایجاد فاصله میان ملتهای منطقه و ملت ایران افزودند: در برخی کشورها از جمله مصر، تکفیری ها و وهابی ها در تلاشند میان مردم نیز اختلاف بیاندازند که باید هوشیار بود.
ایشان در پایان سخنانشان درباره مسئله فلسطین تاکید کردند: فلسطین تجزیه پذیر نیست و یکپارچه متعلق به مسلمانان است و بدون تردید به آغوش اسلام بازخواهد گشت.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: راه حل های آمریکایی در قضیه فلسطین به نتیجه نخواهد رسید و راه حل این مسئله همان پیشنهادی است که جمهوری اسلامی ایران چند سال قبل ارائه کرد و براساس آن، نوع رژیمی که بر کل فلسطین حکومت خواهد کرد براساس همه پرسی از مردم این سرزمین مشخص خواهد شد.

ایشان افزودند: پس از برقراری حکومت مورد نظر ملت فلسطین در کل این سرزمین، مردم فلسطین درباره صهیونیست هایی که از خارج به این کشور آمده اند تصمیم گیری خواهند کرد.

سلمان رحمانی یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:11 ب.ظ

به نام خدا
درود بر استاد گرامی
رسیدن به خیر استاد عزیز
امیدوارم که خوش گذشته باشد

استاد عزیز برداشتم صحیح بوده است. یعنی کامل مشخص است.
استاد صمیمیت زیادی در جاهایی که غریبه ها هستند موجب برداشت بد می شود. درست است؟
از دید بیننده یا خواننده یا شنوده ای که بیرون است!!! و من (نوعی) را نمی شناسد و از رابطه امان بی خبر است٬ موجب فکر بد در مورد طرف مقابلم می شود٬ درست است؟
پس من باید رعایت کنم!!!

باشد که پند گیریم.
با سپاس فراوان
یا علی

به نام خدا
سلام
ممنون جای همه دوستان خالی

در این صورت بله.

مرتضی یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:32 ب.ظ

به نام خدا
سلام به همه

پارسال عید خبری دادم مبنی بر تصادف پسر دایی ام (محمد جواد) که با لطف دعاهای خیر مومنین خدا و شما دوستان عزیزم پس از ماه ها سلامتی اش را بدست آورد.

اما امروز در شب شهادت امام هادی (ع) خبری دیگری دارم
برادر کوچک محمد جواد امروز صبح در حین انجام وظیفه سربازی و سهل انگاری شخصی دیگر با ضربه ی گلوله به درجه ی شهادت رسید.

مجتبی جان شهادتت مبارک
خوشا به سعادتت، در چه روزی شهید شدی
هوای ما را هم داشته باش
نمجتبی جانم نمی دانیم برای این شهدی که نوشیدی خوشحال باشیم یا برای ترکمان و پیکر پرپر شده ات گریان باشیم؟؟؟
رفتی پیش دایی شهیدم سلاممان را برسان
و به قول پدرت چه مشابه است شهادتان، هردو سینه تان شکافته شد

..........................

بچه ها ازتون می خوام واسه شادی روح این سهید پاک، مهربون، کسی که یک سال بی منت و بدون هیچگونه لافی از برادر مریضش پرستاری کرد و ... فاتحه ای بفرستید
و برای صبر دایی و زن دایی ام دعا کنید، دعا !!!

انشالله فردا در روز شهادت امام هادی پیکرش را به خاک می سپاریم

یا علی

به نام خدا

ان شاالله خداوند به خانواده های داغدار صبر و اجر عطا فرماید و روح آن مرحوم را با شهدا همنشین کند.

سلمان رحمانی دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:00 ق.ظ

به نام خدا
تسلیت می گم مرتضی عزیز
ان شا الله که خداوند بزرگ و بلند مرتبه او را بیامرزد و روحش را با شهدا مهشور گرداند.
از خداوند برای بازماندگانش صبر و پایداری در برابر این غم عظیم را خواهانم.
در پناه خدا

محسن دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:12 ق.ظ

سلام استاد
باحرفی که گفتید موافقمِ؛اتفاقا توپیامم هم به شکل دیگه ای اینو نوشته بودم ولی حذفش کردم.
این حرف رو قبول دارم ولی اینم هست که هنوز تعداد زیادی هستن که از دست نرفتن.البته منظور من کلی بود وکلیه نه اینکه فقط مربوط به اینجا باشه وگرنه من هم اگر جای مرتضی بودم وکسی توهین میکرد شاید بدتر باهاش برخورد می کردم
بنظرم از یک طرف نباید ساده لوح باشیم تا از ما سواری بگیرن از طرفی هم نباید تمام درها وراههای بازگشت رو بسته ببینیم.شاید کسایی باشن که اشتباه کردن وخودشون هم اینو میدونن ومیخوان برگردن.البته تشخیص این موضوع هم خیلی سخته چونکه کسایی هم هستن که تحت چنین پوششی و بنام پشیمونی نزدیک میشن ولی اهداف دیگه ای دارن.

سلام

آفرین محسن

الهوئی دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:58 ب.ظ


سلام استاد
سلام آقای صفردوست، تسلیت میگم و برای خانواده و سایر بستگانشون از درگاه خداوند متعال طلب صبر دارم و امیدوارم با ارواح طیبه شهدا محشور بشند

سلام

آشنا دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:36 ب.ظ

سلام به آقا مرتضی
به شما و خانواده ان شهید بزرگوار تسلیت میگم
واقعا با شنیدن این خبر ناراحت شدم،دیدن داغ جوان عزیز برای پدر و مادر خیلی سخته
امیدوارم روح آن عزیز با اولیا و صالحان محشور باشد و فردای قیامت دست ما را هم بگیره

زارعی سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:19 ق.ظ

آبی تراز آنیم که بیرنگ بمیریم
از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم
ما آمده بودیم تا مرز رسیدن
همراه تو فرسنگ به فرسنگ بمیریم
ما را بکُش و مُثله کن و خوب بسوزان
لایق که نبودیم در این جنگ بمیریم
یک جرات پیدا شدن و شعر چکیدن
بس بود که با آن غزل آهنگ بمیریم
پای طلب و شوق رسیدن همه حرف است
بد خاطره ای نیست اگر لنگ بمیریم
تقصیر کسی نیست که اینگونه غریبیم
شاید که خدا خواسته دل تنگ بمیریم
فرصت بده ای روح جنون تا غزل بعد
در غیرت ما نیست که از سنگ بمیریم
هرگز نکنم شکوه و ناله نه گلایه
الحق که در این دایره خونرنگ بمیریم

شهید محمد عبدی


سلام نام خداست و سلام علیکم یعنی خدا با شماست

امیدوارم تسلیت بنده رو هم پذیرا باشید. (هم شما و هم منتطر عزیز)
انشاالله خدا به پدر و مادر گرامیشون صبر عنایت کنه.

سلام
ممنون

دوست داشتید لطفا سری به من بزنید.

استاد سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:02 ق.ظ

سلام جناب آقای ایمان

من چنین شخصی نمی شناسم! اگر دوست دارید در خدمتتان باشیم حضورا مراجعه بفرمایید تا هویت واقعی تان برای من اثبات شود. متاسفانه یا خوشبختانه بنده دوست ندارم با هر که از در رسید چای بخورم! این حق بنده است. تاریخ کوتاه صندوقچه پر است از ابن الوقت هایی که شعارهای گنده گنده به بزرگی اهلی کردن دل می دهند و تو زرد از کار در می آیند. آنها که بر امر باطل اجتماع می کنند و خود به وقتش به هم می تازند. خود را کر و عقل کل می دانند و ...
بگذریم. اگر دوست دارید در خدمتتان باشم باید هویتتان اثبات شود چون این حق من است که بدانم و من از خق خود به خوبی اسافاده می کنم هر چند منافقان را که دو رویی شان اثبات شده است خوش نیاید. (نکته شاید راهگشا: برخی نیز در حال امتحان پس دادنند!!) اگر شرایط را نمی پسندید تشریف ببرید چایتان را با همفکران خود نوش جان بفرمایید.
عزت زیاد

۱- اسافاده اشتباه ثایپ شده استفاده است.

۲-یاد زاهدی(!!!) افتادم (از همان تیپ کرها یا وصل به کرها) که در نماز شبش به جای چهل نفر ... بگذریم. امین کجایی که یادت بخیر با حدیث جاودانه ات!

طالبی سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:56 ب.ظ

سالهای بسیار دور پادشاهی زندگی میکرد که وزیری داشت.
وزیر همواره می گفت: هر اتفاقی که رخ میدهد به صلاح ماست.
روزی پادشاه برای پوست کندن میوه کارد تیزی طلب کرد اما در حین بریدن میوه انگشتش را برید.
وزیر که در آنجا بود گفت: نگران نباشید تمام چیزهایی که رخ میدهد در جهت خیر و صلاح شماست !
پادشاه از این سخن وزیر برآشفت و از رفتار او در برابر این اتفاق آزرده خاطر شد و دستور زندانی کردن وزیر را داد ...
چند روز بعد پادشاه با ملازمانش برای شکار به نزدیکی جنگلی رفتند. پادشاه در حالی که مشغول اسب سواری بود راه را گم کرد و وارد جنگل انبوهی شد و از ملازمان خود دور افتاد، در حالی که پادشاه به دنبال راه بازگشت بود به محل سکونت قبیله ای رسید که مردم آن در حال تدارک مراسم قربانی برای خدایانشان بودند، زمانی که مردم پادشاه خوش سیما را دیدند خوشحال شدند زیرا تصور کردند وی بهترین قربانی برای تقدیم به خدای آنهاست!!!

آنها پادشاه را در برابر تندیس الهه خود بستند تا وی را بکشند، اما ناگهان یکی از مردان قبیله فریاد کشید: چگونه میتوانید این مرد را برای قربانی کردن انتخاب کنید در حالی که وی بدنی ناقص دارد، به انگشت او نگاه کنید !
به همین دلیل وی را قربانی نکردند و آزاد شد.
پادشاه که به قصر رسید وزیر را فراخواند و گفت: اکنون فهمیدم منظور تو از اینکه میگفتی هر چه رخ میدهد به صلاح شماست چه بوده زیرا بریده شدن انگشتم موجب شد زندگی ام نجات یابد اما در مورد تو چی؟
تو به زندان افتادی این امر چه خیر و صلاحی برای تو داشت؟!
وزیر پاسخ داد: پادشاه عزیز مگر نمیبینید، اگر من به زندان نمی افتادم مانند همیشه در جنگل به همراه شما بودم در آنجا زمانی که شما را قربانی نکردند مردم قبیله مرا برای قربانی کردن انتخاب میکردند، بنابراین میبینید که حبس شدن نیز برای من مفید بود!!!

پس بدانید هر چه رخ میدهد خواست خداوند است و هر اتفاقی که می افتد به صلاح ماست.

آشنا سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:43 ب.ظ

گنجشک روی بلند ترین درخت دنیا نشسته و چشم به آدمیان دوخته بود عده ای را خوشبخت دید و عده‌ای را بدبخت ، جمعی غرق در ثروت و جمعی دگر در فقر و تنگدستی ، دسته ای در سلامت ودسته ای به بیماری و ... هزاران گروه که هر یک را حالی بود .

خدا گفت : به چه می نگری ؟

گنجشک گفت : به احوال آفریده هایت .

خدا گفت : چه میبینی ؟

گنجشک گفت : درعجبم ، از عدل و احسان تو به دور است که عده ای بدین سان و عده ای ...

خدا گفت : آیاپاسخی بر شگفتیت می یابی ؟

گنجشک گفت : تنها بر این باورم که در حق آفریده هایت ظلم نخواهی کرد .

خدا گفت : تندرستان را آفریدم تا به بیماران بنگرند و مرا برای سلامتی خود سپاس گویند وبیماران را تا نظر بر تندرستان انداخته با شکیبایی به درگاهم دعا کنند که سلامت نصیبشان گردانم .

توانگران راآفریدم تا به تهیدستان بنگرند و مرا به واسطه توانگرییشان شکر کنند و به فراموشی نسپارند تهیدستان را ... و تهیدستان را که چشم به توانگران دوخته و مرا در رفع تنگدستی شان بخوانند.

واین همه را آفریدم تا در خوشحالی و بدحالی ، در سلامت و بیماری و در هر حال بیازمایمشان .

هر که را به واسطه آنچه می‌کند سوال خواهم کرد

حسین دهقان سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:33 ب.ظ

سلام به همه

چند تا درس کوچولوی زندگی :

یادت باشد گاهی اوقات بدست نیاوردن آنچه می خواهی نوعی شانس و اقبال است.

هرگز موفقیتت را پیش از موقع عیان نکن.

راحتی و خوشبختی را با هم اشتباه نکن.

شغلی را انتخاب کن که روحت را هم به اندازه حساب بانکی ات غنی سازد.

طوری زندگی کن که هر وقت فرزندانت خوبی، مهربانی و بزرگواری دیدند، به یاد تو بیفتند.

فراموش نکن که خوشبختی به سراغ کسانی می رود که برای رسیدن به آن تلاش می کنند.

در حمام آواز بخوان!

یا حق

آخریش منو کشته!

یا حق!

محمدمنسوبی فرد سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:43 ب.ظ

سلام مرتضی و منتظر
بابا انقدر از ما تعریف نکنین... بخدا میترسم خودمو گم کنم
خیلی از ما آدما فقط ظاهر خوبی داریم...خدا از باطنمون خبر داره...کاش قلبمون و نیتمونم بخوبی ظاهرمون بود
تشکر

مرتضی سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:43 ب.ظ

به نام خدا
سلام استاد
سلام بچه ها
ممنون از سروران گرامی که در همه حال چه در شادی و چه در غم همراهمان هستند
سپاسگذارم از اونهایی که زنگ زدن و اونهایی که پیامک دادن و اونهایی که کامنت گذاشتن
و تشکر ویژه دارم از منتظر و مادر عزیزش که سختی راه را به جون خریدن و خودشون رو به مراسم رسوندن!

تشیع جنازه امروز بود چون پزشک قانونی جنازه رو دیروز تحویل نداد و عجب تشیع ای بود٬ عجب جمعیتی بود٬ عجب صبری پدر و مادرش داشتن.

خوشا به حال مجتبی که جام شهادت را یکجا سر کشید
این دومین تشیع جنازه ی شهیدی بود که توش شرکت داشتم
اولیش شهید صیاد شیرازی بود

مرده پرستم اما امروز دلم به حال خودم سوخت و اشک ریختم. واقعا مرگ ما چگونه است؟
آیا شهادتی که آرزوی ماست نصیبمون میشه؟

بگذریم٬ اگه امکان داره یه فاتحه برای شهید محمد جواد ناصر شریعتی (شهید انقلاب) و مجتبی ناصر شریعتی (سرباز شهید اسلام) بخونید

دیگه باید برم به مراسم شام غریبان شهید مجتبی برسم

راستی محسن همه ی اونهایی رو که وصفشان را بارها گفتم٬ برای شادی روح شهید عزیزم بخشیدم و بالکل فراموش کردم. دیگه به قول تو فحششان نمی دهم. البته پسر جون وصف یک صفت به منزله فحش دادن نیست. مثلا اگه بگم از آدم های تنبل و شلخته متفرم فحش دادم؟
ای کاش تمام کامنت هایم را می خواندی.

یا علی

ارمز سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:52 ب.ظ

به نام خدا
سلام به آقای صفردوست و منتظر عزیز
تسلیت بنده رو هم بپذیرید.
خداوند به شما و خانوادشون صبر جمیل عطا کند.

منتظر چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:46 ق.ظ

هوالحی

سلام استاد عزیز

سلام به همه دوستان عزیزم در صندوقچه
خوب هستید؟
ممنونم از همتون

سلام مرتضی عزیزم
خوبی؟
ما کاری نکردیم این وظیفه ما بود.

باز هم بهت تسلیت میگم.
من فقط یکبار پسر دائی عزیزت رو دیده بودم.
واقعا سخته
برای مادر پدرش خیلی سخته.
خدا بهشون صبر بده.

استاد عزیز
تشییع پیکرش شبیه اون چیزی بود که از تشییع پیکر شهدای جنگ تحمیلی برای ما تعریف کرده بودن.
استاد عزیز
شما پدر هستید خوب می تونید حال پدرش رو درک کنید براش دعا کنید.
این پدر حتی یک قطره هم اشک نریخت
خودش پسرش رو تو قبر گذاشت.
خودش به همسرش و پسرهای دیگرش آرامش و دلداری می داد. فقط خدا از دلش خبر داره.
همه بهش دلداری میدادن اما فکر کنم تنها چیزی که می تونست آرومش کنه این بود که پسرش شهید شده و او حالا پدر شهیده و الا چی می تونه درد از دست دادن پسر رو برای پدر کم کنه.کافیه پدر به این فکر کنه که دیگه مجتبی پسر کوچکش بر نمی گرده ...

خدا بیامرزتش و به خانواده اش صبر بده برای ما که خیلی سخت بود چه برسه به آنها.

یا علی

سلام

خدایش با شهدا محشور کناد.
و به مادر و پدر عزیزش صبر و اجر دهاد.



ان شاالله

۱۳ چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:10 ق.ظ

به نام خدا

خوش به حال شهدا

این کمترین هم به شما عزیزان داغدار هم تسلیت و هم تبریک میگم.از خداوند قادر متعال خواهشمند علو درجات این شهید وصبر برای صاحبان عزا هستم

یا علی

مرتضی چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:13 ب.ظ

به نام خدا
سلام
این حدیث بسیار زیبا تقدیم به همه ی اهالی صندوقچه

امام جواد (ع) می فرمایند:

کسی که آگاه به ظلم است و کسی که کمک کننده بر ظلم است و کسی که راضی به ظلم است ، هر سه شریکند.

مرتضی چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:28 ب.ظ

فضیلت های ماه رجب

ماه رجب از ارزش و شرافت بسیار بالایی برخوردار است و این شرافت و ارزش بدان دلیل است که این ماه یکی از ماههای حرام و یکی از زمانهای ویژه‌ دعا است. بر پایه برخی از روایات این ماه، ماه حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است.

همانگونه که ماه شعبان ماه حضرت رسول و ماه رمضان ماه خداست در این ماه پر فضیلت روزه و شب زنده‌ داری بسیار مورد تأکید و سفارش قرار گرفته است به خصوص در نخستین شب آن که یکی از شبهای چهارگانه‌ای است که درباره احیا وشب زنده‌ داری آن سفارشات فراوانی بیان شده است.

از شرافت‌های دیگر این ماه روز بیست و هفتم این ماه است که روز بعثت رسول اعظم (صلی الله علیه و آله) است، روزی که رحمت رحیمیه خداوند در آن به طور کامل و تمام تجلی پیدا کرده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در مورد شرافت ماه رجب می‌فرمایند: رجب شهر الله الاصم است و بدان سبب آن را اصم نامیدند که هیچ ماهی به پایه عظمت آن نمی‌رسد. مردم زمان جاهلیت به رجب حرمت می‌نهادند و آنگاه که اسلام درخشیدن گرفت بر حرمت آن افزود. بدانید که رجب ماه خدا، شعبان ماه من و رمضان ماه امت من است.

در این زمینه امام کاظم (علیه السلام) نیز می‌فرمایند: رجب نام نهری در بهشت است که از شیر سفیدتر و از عسل شیرین‌تر است. بنابراین هر کس یک روز از ماه رجب را روزه بدارد خداوند از آن نهر به او خواهد نوشاند.

همچنین در روایت دیگری نیز می‌فرمایند: رجب ماه عظیمی است که خداوند اعمال نیک را در آن چند برابر می‌فرماید و گناهان را در آن محو می‌کند.

امام صادق (علیه السلام) نیز در مورد کرامت و فضیلت این ماه می‌فرماید: آن گاه که قیامت بر پا شود منادی الهی فریاد می‌زند أین الرجبیون؟ کجایند آنان که ماه رجب را گرامی داشتند و از آن بهره‌ها بردند از آن انبوه جمعیت، گروهی برخیزند که نور جمالشان محشر را روشن کند بر سر آنان تاج‌های شاهی که مرصع به در و یاقوت است قرار دارد و در طرف راست هر نفر از آنان هزار فرشته و در سمت چپ نیز هزار فرشته به او کرامت و تعظیم الهی را تبریک گویند؛ از جانب الهی ندا آید:

بندگانم و کنیزانم به عزت و جلالم سوگند، شما را جایگاه و مقام گرامی و عطایای فراوان دهم و شما را در جایی جای دهم که از زیر آن نهرها جاری است و شما در آن جاوید خواهید بود زیرا شما داوطلبانه برای من در ماهی که من بزرگش داشتم روزه گرفتید پس خطاب به فرشتگان فرماید: فرشتگان من بندگان و کنیزان من را به بهشت داخل کنید در اینجا امام فرمودند این پاداش برای کسانی است که یک روز از اول یا وسط یا آخر ماه رجب را روزه بدارند.

پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) نیز در بیان عظمت و اهمیت ماه رجب می‌فرمایند: خداوند متعال در آسمان هفتم فرشته‌ای به نام داعی قرار داده است هرگاه ماه رجب فرا رسد آن فرشته دعوت کننده هر شب تا به صبح گوید: خوشا به حال کسانی که به ذکر الهی مشغولند خوشا به حال کسانی که با میل و رغبت تمام رو به سوی درگاه خدا آرند و خداوند می‌فرماید: من همنشین کسی هستم که با من همنشین باشد و مطیع کسی هستم که فرمان مرا ببرد و آمرزنده‌ام کس را که از من طلب آمرزش کند این ماه رجب ماه من، بنده هم بنده من و رحمت هم از آن من است. هر کس مرا در این ماه بخواند پاسخ مثبت دهم و هر کس از من چیزی بخواهد به او عطا کنم و هر کس از من هدایت جوید هدایتش کنم و من این ماه را وسیله ارتباط بین خود و بندگانم قرار داده‌ام پس هر کس به آن چنگ زند به من می‌رسد.

مرتضی چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:38 ب.ظ

لیله الرغائب ...

گرچه تمام ماه رجب نزد خداوند و اولیاء گرامیش عزیز و ارجمند است لیکن برخی از اوقات آن، فضیلت ویژه‌ای دارد.

اولین شب جمعه ماه رجب از فضیلت بیشتری برخودردار است و لیله الرغائب نام دارد پیامبر اسلام در این باره می‌فرمایند: از اولین شب جمعه ماه رجب غافل نشوید فرشتگان آن را لیله الرغائب می‌نامند. چرا که وقتی یک سوم از شب گذشت هیچ فرشته‌ای نیست مگر اینکه در کنار کعبه شریف آید آنگاه خداوند نظر مرحمت به آنان کند و فرماید: فرشتگانم هر چه خواهید از من بخواهید فرشتگان گویند: بار الها حاجت و خواسته ما آن است که روزه داران ماه رجب را بیامرزی خداوند خداوند متعال فرماید: آمرزیدم.



فضیلت روزه در ماه رجب

در مورد ثواب روزه ماه رجب در کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) چنین نقل شده است: بدانید کسی که یک روز از ماه رجب را از روی ایمان و به خاطر پاداش روزه بگیرد مستوجب رضایت خداوند می‌گردد. و اگر کسی به اندازه تمام زمین طلا انفاق کند برتر از روزه یک روز آن نخواهد بود.

همچنین اگر کسی دو روز از ماه رجب را روزه بدارد هیچ کس از اهل زمین و آسمان نمی‌تواند کرامتی را که نزد خداوند دارد توصیف کند و پاداشی مانند ده تن از راستگویان را دارد که در طول عمر خود دروغی نگفته باشند. و در روز قیامت همانند کسانی را که آنان شفاعت نموده‌اند شفاعت می‌کنند و با آنان و در گروهشان محشور می‌شوند و تا وارد بهشت گردد و از دوستان آنان باشد. و پس پیامبر ثواب سه چهار پنج تا سی روز از روزه ماه رجب را تک تک با توضیح کامل بیان فرموده‌اند.

امام موسی کاظم (علیه السلام) نیز در روایتی زیبا در مورد فضیلت روزه ماه رجب می‌فرمایند: رجب ماه عظیمی است که خداوند اعمال نیک را در آن چند برابر می‌فرماید و گناهان را در آن محو می‌کند پس هر کس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد به اندازه مسیر یکسال از جهنم دور می‌شود و هر کس سه روز از آن ماه را روز بدارد بهشت بر او واجب می‌شود.

امام صادق (علیه السلام) نیز فرموده‌اند:

براستی که نوح در روز اول رجب سوار کشتی شد و به همراهان خود گفت که این روز را روزه بگیرند و فرمود کسی که این روز را روزه بگیرد جهنم به اندازه مسافت یکسال از او دور خواهد شد و کسی که هفت روز از این ماه را روزه بگیرد درهای هشتگانه بهشت برای او باز می‌شود و کسی که پانزده روز از این ماه را روزه بگیرد حاجتش داده خواهد شد و کسی که بیشتر روزه بگیرد خدای عزوجل ثواب بیشتری به او عنایت خواهد کرد

مرتضی چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:43 ب.ظ

سیزده رجب

روز ولادت مولای متقیان امیر المومنین علی علیه السلام است در این روز مناسب است مومنین نعمت وجود علی ابن ابی طالب را شکر گذار باشند و نعمت پیروی از آن وجود مقدس را از خدا بخواهند.

نیمه رجب

این روز نیز از روزهای ویژه و ارجمند و گرامی است. در این باره در کتاب شریف اقبال آمده است: حضرت آدم از خداوند پرسید خدایا محبوب‌ترین روزها و گرامی‌ترین زمانها نزد تو کدام است. خداوند وحی فرمود: محبوب‌ترین روزها نزد من نیمه رجب است. ای آدم در این روز بکوش تا با قربانی کردن، میهمانی دادن، روزه داشتن، نیایش کردن، بخشش خواستن‌، لا اله الا الله گفتن به من تقرب و نزدیکی جویی.

ای آدم من چنین تقدیر کردم که فرزندی از فرزندان تو را به پیامبری برانگیزم و روز نیمه رجب را به او و به امت ویژه سازم که در آن روز چیزی از من نخواهند جز اینکه بدانان ببخشم و عفو و گذشت نخواهند جز اینکه از گناهانشان درگذرم ای آدم آنکه نیمه رجب را روزه دارد ذکر گوید، خضوع و خشوع کند و صدقه دهد، نفس خویش را پاس دارد پاداشی جز بهشت نخواهد داشت ای آدم به فرزندانت گوشزد کن که در ماه رجب نفس خویش را پاس دارند و از کج راهی بپرهیزند که گناه در این ماه بس بزرگ است.

اما از اعمال نیمه رجب خواندن دعای استفتاح، زیارت امام حسین (علیه السلام) به جای آوردن چهار رکعت نمازی که حضرت امیر در این روز به جای می‌آورد و پس از آن خواندن دعای یا مذل کل جبار و سپس خواستن نیازهای خویش از خدا، به جای آوردن نیمه دوم نماز سلمان و روز را با توسل به صاحبان روز به پایان بردن.


دیگر اعمال ماه رجب

از دیگر اعمال مهم و ارجمند این ماه خواندن اذکار دعاهایی است که از سوی معصومین (علیهم السلام) روایت شده است. از جمله آنکه:

1ـ در طول ماه هزار بار خواندن این دعا: استغفرالله ذوالجلال و الاکرام من جمیع الذنوب و الاثام.
شیخ صدوق در این باره روایت کرده است که هر کس این دعا را در رجب هزار بار بخواند خداوند به او می‌گوید: اگر تو را نیامرزم خدای تو نیستم، خدای تو نیستم.

2ـ خواندن سوره توحید ده هزار یا هزار بار که هر کس در رجب این سوره را هزار بار بخواند در قیامت پاداشی برابر عمل هزار پیامبر و هزار فرشته خواهد داشت و هیچ کس از او به خدا نزدیکتر نخواهد بود جز آنکه پیش از این سوره را خوانده باشد.

3ـ گفتن هزار بار لا اله الا الله و روایت شده هر کس در رجب هزار بار لا اله الا الله بگوید خداوند صد هزار حسنه برای او می‌نویسد و صد کاخ بهشتی به او می‌دهد.

4ـ صدبار خواندن این دعا: استغفرالله الذی لا اله الا هو وحده لا شریک له و اتوب الیه که روایت شده هر کس این دعا را صد بار بگوید و پس از آن صدقه انفاق نماید خداوند کارش را با بخشش و آمرزش پایان دهد و اگر همان را چهارصد بار بگوید خداوند پاداش صد شهید را به او می‌دهد.

5ـ به پیروی از امام سجاد (علیه السلام) در همه ماه در سجده‌های خود این دعا را بخواند: عظم الذنب من عبدک فلیحسن العفو من عندک.

6ـ از جمله اعمال دیگر ماه رجب که دارای فضیلت بی شماری است خواندن دعای یا من ارجوه لکل خیر بعد از هر نماز واجب است این دعا در مفاتیح الجنان ذکر شده و برای فرد فضیلت‌های بی شماری را به همراه دارد.

7ـ خواندن دعای اللهم انی اسالک صبر الشاکرین لک در هر روز. در کتاب اقبال در مورد این دعا آمده است که معلی از حضرت امام صادق (علیه السلام) خواست تا دعایی به او بیاموزد که تمام معارف شیعه را در برداشته باشد امام خواندن این دعا را به او توصیه کرده است.

8ـ هر روز این دعا را خواندن: یا من یملک حوائج السائلین.

9ـ خواندن دعای اللهم انی اسألک بمعانی جمیع ما یدعوک به ولاة امرک که از دست خط حضرت ولی عصر نقل شده است و دعایی است با مضامین بسیار بلند و نیکو که درهایی از علم و معرفت را به روی آنکه اهل آن باشد می‌گشاید.

10ـ خواندن دعای ارجمند و پر مضمون اللهم یا ذالمنن السابغه...

11ـ زیارت حضرت امام حسین (علیه السلام) در آغاز و در میان ماه.

12ـ به جای آوردن نمازهای ویژه ماه.

13-توجه به اعمال روز 13-14-15 رجب که به ایام البیض مشهور است.

ممنون مرتضی

استاد چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:57 ب.ظ

خدا را شکر که لافزنان ریاکار را حافظه ای ضعیف قرار داده که زود رسوا می شوند.
پررویی یکی از خصایص لازم برای کار برخی است.

خدایا ما را از شر دروغ و ریا در امان نگه دار.
آمین

رحیمی نژاد چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:04 ب.ظ

به نام خدا
سلام به آقا و خانم صفردوست
منم تسلیت میگم خدا رحمتشون کنه

یه یه سلام!

طالبی چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:32 ب.ظ

اى آنکه در نگاهت حجمى زنور دارى

کى از مسیر کوچه قصد عبور دارى؟

چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابى

اى آنکه در حجابت دریاى نور دارى

من غرق در گناهم، کى مى‏کنى نگاهم؟

برعکس چشمهایم چشمى صبور دارى

از پرده‏ها برون شد، سوز نهانى ما

کوک است ساز دلها، کى میل شور دارى؟

در خواب دیده بودم، یک شب فروغ رویت

کى در سراى چشمم، قصد ظهور دارى؟


دعاکنیم همه باهم
االهم اعجل لولیک الفرج
چرا که با این دعا همگی به آرزوهای خود خواهیم رسید. انشاالله.التماس دعا.

رحیمی نژاد پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:08 ق.ظ

به نام خدا
سلام استاد
ببخشید:-)
تو کلبه ی خودم میخواستم نظر بذارم نوشتم اما دیدم باز دارم از امتحان مینالم پشیمون شدم پاکش کردم اونجا یه سلام علیک و احوالپرسی گرم کرده بودم بازم ببخشید یه کم بی ادبی شد ناخواسته بود:-)
استاد دلم برای وبلاگ و به خصوص شما و بویژه کلاسای درستون تنگ شده .
شما بهترین استاد دنیایید
در پناه خدا باشید همیشه

به نام خدا
سلام
ممنونم

شما لطف دارید اما برای اطلاع برخی دوباره و چند باره تکرار می کنم هر کس برای خود اصولی دارد و خوشبختانه با داشتن حق انتخاب هر کس آزاد است انتخاب خود را داشته باشد. لافزنان پرمدعا این بدیهی ترین حق انسانی را هم بر نمی تابند. آنها که تصور می کنند کرند یا وصل به کرند برای همه تعیین تکلیف می کنند. آه که چقدر از این اخلاق بیزارم.

بگذریم لطفا فاتحه ای برای مرحوم جوادیان بخوانید.


ممنون
استاد

مرتضی جمعه 20 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:11 ب.ظ

به نام خدا
سلام به همه
حالو احوال چطوره؟

اول از همه یه اصلاحیه بدم، "مرده پرست نیستم" به اشتباه "مرده پرستم" تایپ شده بود!!!

چون تعداد زیاده اسم نبردم. از تک تکتون ممنونم بابت تسلیت های دلگرم کننده ای که گفتین
به قول بزرگترهام، خاک سرده و فراموشی میاره
و شکر خدای بزرگ رو که چنین چیزهایی رو واسه آسایش و آرامش ما مقرر کرده
یه جوونی رو ازمون می گیره و صبر و طاقتش رو هم بهمون میده

امروز مفتخر که فرزند و داماد جانباز و خواهرزاده ی و عمه زاده شهید هستم و ایمان دارم که به خدا انقدر دوستم داشته که منو در زیر سایه ی چنین خانواده ای پرورش داده
شکر شکر شکر
قطعا بواسطه ی این عزیزان لطف و عنایت خدای بزرگ شامل حال خودم و همسر عزیزم می شه

دیشب لیله الرغائب بود، همه تون رو در حد خودم دعا کردم، برای همتون عاقبت به خیری رو آرزو کردم
و محتاج دعای خیر همتون هستم

یا علی

سلام
ممنون

نیما شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:08 ق.ظ

سلام نیما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد