کلبه مولا ع (به پیشنهاد ۱۳)

به نام خدا

سلام استاد عزیز

اول از شما و بقیه عزیزان به خاطر حضور کم رنگم در این چند روز معذرت خواهی می کنم

استاد یک پیشنهاد داشتم.به نظر من خیلی خوبه که در روز تولد مولای متقیان حضرت علی (ع) صندوقچه به بازدید کنندگان گرامیش یک ویژه نامه در مورد این امام همام تقدیم کند.اگر موافقید لطفا اعلام کنید.
واینکه این ویژه نامه برای اینکه تمامی هالی صندوقچه از آن استفاده کنند در صفحه اول صندوقچه اجرا شود

خودم خوب میدانم که شما صاحب اختیار این جا هستید و در اینجا فصل الخطاب را شما میزنید.

با تشکر فراوان از شما

به نام خدا

سلام
چه چیزی بهتر از این! اما
اما!
اگر چنان که باید و شاید ادا نکنیم چه؟


من خودم بارها و بارها به مظلومیت او اندیشیده ام و می اندیشم
و به خود لرزیده ام و می لرزم

آیا عدالتش را تاب می آوردم؟

آیا؟
و هزار آیای دیگر

من دو روزی نیستم

بسم ا...
این شما و این کلبه مولا.

نظرات 61 + ارسال نظر
۱۳ جمعه 3 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:37 ق.ظ

به نام خدا



تقدیم به عاشقان مولا



حیدرا یک جلوه محتاج توأم *** دار برپا کن که حلاج توأم

جلوه ای کن تا که موسایی کنم *** یا به رقص آیم مسیحایی کنم

یک دو گام از خویشتن بیرون زنم *** گام دیگر بر سر گردون زنم

گام بردارم، ولی با یاد تو*** سر نهم بر دامن اولاد تو

شیعه یعنی شرح منظوم طلب *** از حجاز و کوفه تا شام و حلب

شیعه یعنی یک بیابان بی کسی *** غربت صد ساله بی دلواپسی

شیعه یعنی صد بیابان جستجو *** شیعه یعنی هجرت از من تا به او

شیعه یعنی دست بیعت با غدیر *** بارش ابر کرامت بر کویر

شیعه یعنی عدل و احسان و وقار*** شیعه یعنی انحنای ذوالفقار

از عدالت گر تو می خواهی دلیل *** یاد کن از آتش و دست عقیل

جان مولا حرف حق را گوش کن *** شمع بیت المال را خاموش کن

این تجملها که بر خوان شماست *** زنگ مرگ و قاتل جان شماست

شیعه یعنی وعده ای با نان جو *** کشت صد آیینه تا فصل درو

شیعه یعنی قسمت یک کاسه شیر*** بین نان خشک خود با یک اسیر

گر چه قرآن را مرتب خوانده ایم *** از قلم نقش مرکب خوانده ایم

سوره ها خواندیم بی وقف و سکون *** کس نشد واقف به سر "یسطرون"

تا به کی در لفظ مانی همچو من *** سیر معنا کن چو هفتاد و دو تن

شیعه یعنی عشقبازی با خدا *** یک نیستان تکنوازی با خدا

شیعه یعنی هفت خطی در جنون *** شیعه توفان می کند در کاف و نون

شیعه یعنی تندر آتش فروز *** شیعه یعنی زاهد شب، شیرروز

شیعه یعنی شیر، یعنی شیر مرد *** شیعه یعنی تیغ عریان در نبرد

شیعه یعنی تیغ، تیغ موشکاف *** شیعه یعنی ذوالفقار بی غلاف

شیعه یعنی سابقون السابقون *** شیعه یعنی یک تپش عصیان و خون

شیعه باید آبها را گل کند *** خط سوم را به خون کامل کند

خط سوم خط سرخ اولیاست *** کربلا بارزترین منظور ماست

شیعه یعنی بازتاب آسمان *** بر سر نی جلوه رنگین کمان

شیعه یعنی امتزاج نار و نور *** شیعه یعنی رأس خونین در تنور

شیعه یعنی هفت وادی اضطراب *** شیعه یعنی تشنگی در شط آب

شیعه یعنی دعبل چشم انتظار *** می کشد بر دوش خود چل سال دار

شیعه باید همچو اشعار کمیت *** سر نهد برخاک پای اهل بیت(ع)

یا فرزدق وار در پیش هشام *** ترک جان گوید به تصدیق امام

مادر موسی که خود اهل بلاست *** جرعه نوش از باده جام بلاست

در تب پژواک بانگ الرحیل *** می نهد فرزند بر دامان نیل

نیل هم خود شیعه مولای ماست *** اکبر اوییم و او لیلای ماست

۱۳ جمعه 3 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:52 ق.ظ

به نام خدا


برخی از فضائل و مناقب امیرالمومنین


ابن عباس می گوید از رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم شنیدم:
در شب معراج که مرا به آسمان بردند؛ با هیج گروهی از فرشتگان ملاقات نکردم مگر اینکه در مورد علی بن ابی طالب علیه السلام سوال کردند؛ که من گمان کردم اسم علی علیه السلام در آسمان ها مشهورتر از اسم من است!
به آسمان چهارم که رسیدم ؛ملک الموت را دیدم از من سوال کرد : ای محمد!علی علیه السلام چه می کند؟
گفتم : ای حبیب من تو ارز کجا علی علیه السلام را می شناسی؟
عرض کرد: ای محمد! خداوند تعالی خلقی را نیافریده مگر اینکه من با دست خود او را قبض روح می کنم؛ مگر شما و علی بن ابی طالب علیه السلام , همانا خداوند تعالی شما را به قدرت خود, قبض روح می فرماید.
به زیر عرش که رسیدم، علی بن ابی طالب علیه السلام را دیدم که زیر عرش پروردگار ایستاده است. گفتم : یا علی! آیا شما از من (در عروج به آسمان ها و عرش) سبقت گرفته ای؟
جبرئیل عرضه داشت: ای محمد! با چه کسی سخن می گویی؟
گفتم: علی بن ابی طالب علیه السلام
جبرئیل عرض کرد: ای محمد! این، شخص علی بن ابی طالب علیه السلام نیست! بلکه ملکی از ملائکه خداوند متعال است که او را به صورت علی بن ابی طالب علیه السلام می شویم،این ملک را زیارت می کنیم، و این به خاطر کرامتی است که علی بن ابی طالب علیه السلام نزد خداوند سبحان دارد، و آنگاه برای شیعیان آن حضرت، از خداوند طلب مغفرت می نماییم




ابن عباس و سلمان نقل شده: رسول خدا صلی الله علیه واله و سلم فرمودند:
در شب معراج به قدری به پروردگارم نزدیک شدم که فاصله ی من با او به اندازهی دو کمان، بلکه کمتر شد، و خداوند متعال در بین دو کوه عمیق با من سخن گفت، سپس فرمود: ای احمد! تو و علی را از نور خودم خلق کردم و این دو کوه عقیق را از نور صورت علی بن ابی طالب علیه السلام خلق نمودم،پس به عزت و جلالم قسم، این دوکوه را به عنوان نشانه ای بین خلق خودم خلق کردم، تا مومنین به واسطه ی آن شناخته شوند، و به عزتم قسم،من بر خود واجب کرده ام ، بر کسی که انگشتر عقیق به دست کند و ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام را داشته باشد ،آتش را حرام کنم.




حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند:
روزی هنگام صبح ، جبرئیل بر من نازل شد ، در حالی که بسیار خوشحال و مسرور بود، به او گفتم:حبیب من، جبرئیل ! چه شده که تو را امروز شاد و مسرور می بینم؟
عرض کرد: ای محمد! چگونه شاد نباشم؟ در حالی که چشم من روشن شد به آنچه حداوند اکرام نمود به آن، برادر و وصی تو و امام امت تو، علی بن ابی طالب علیه السلام را.
گفتم: خداوند سبحان مباهات کرد نزد ملائکه و حاملان عرش، به عبادت شب گذشته علی علیه السلام و فرمود: ای فرشتگان من و ای حاملان عرش من! بنگرید به حجت من بعد از پیامبر من، که چگونه صورت خود را به خاک می ساید، به خاطر تواضعی که در مقابل عظمت من دارد.
شما را شاهد می گیرم که اوست امام خلق من و مولای بندگان من




فضائل و مناقب امیرالمؤمنین (4)
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: خلق الله من نورِ وجهِ علی بن ابی طالب علیه السلام سَبعینَ أَلفَ مَلَکٍ یَستَغفِرونَ لَهُ و لِشیعَتِهِ وَ لِمُحبّیهِ الی یَوم القیامةِ
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: خداوند از نور جمال علی بن ابی طالب علیه السلام هفتاد هزار ملک خلق نموده که تا روز قیامت برای او شیعیان و محبینش استغفار می کنند.

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم :"اللهم اجعل لی وزیراً مِن أَهل السّماءِ و وزیراً من أهل الارضِ.
فَأَوحیَ الله تعالی الیه: انی قَد جَعَلتُ وَزیرُک مِن اهل السماء جبرئیلَ، و وزیرک من اهل الارضِ علیَّ بنَ ابی طالب علیه السلام"
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: خداوندا! برای من وزیری از اهل آسمان و وزیری از اهل زمین قرار بده.
پس خداوند تعالی وحی نمود: همانا من از اهل آسمان ها جبرئیل علیه السلام، و از اهل زمین علی بن ابی طالب را وزیر تو قرار دادم.
قال رسول صلی الله علیه و آله و سلم: "العلم خمسةُ أجزاءٍ ،و أُعطی علی بن ابی طالب علیه السلام من ذلک اربعةُ اجزاءٍ، و اعطی سائر الناس جزءٌ واحداً و الذی بعثنی بالحقِّ بشیراً و نذیراً، لعلیٌّ بجزءِ الناس أعلم من الناس بجزئِهم"
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: علم پنج جزء دارد، که چهار جزء آن به علی بن ابی طالب عطا شده است و بقیه ی مردم فقط یک جزء (از علم) داده شده است
قسم به آن خدایی که مرا به حق، بشیر و نذیر مبعوث فرمود، علی علیه السلام به همان یک جزء مردم نیز عالم تر از خود آنها به آن است.
قال رسول الله صلی الله علیه و آله سلم: " اذا کانَ یَوم القیامة ینادی علی بن ابی طالب علیه السلام بسبعَةِ اسماءٍ، أوّلها: یا صدیقُ، یا دالّ ُ، یا عابدُ ، یا هادیُّ ، یا مهدیُّ ، یا فتی، یا علیُّ ، مُر أنتَ و شیعَتُک الی الجَنَّةِ بغیر حسابٍ"
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: هنگامی که روز قیامت فرا رسد، علی بن ابی طالب علیه السلام را به هفت اسم ندا کنند: اولین اسم "ای درست کردار و راست گفتار" است و سپس " ای دلالت کننده (راهنما)"، "ای عبادت پیشه"، "ای هدایت کننده"، "ای هدایت شده"، "ای جوانمرد"، "ای علی"؛(سپس خطاب می شود): تو وشیعیانت بدون حساب وارد بهشت شوید.





حضرت امام صادق علیه السلام از پدر بزرگوارشان ،از جابربن عبدالله انصاری نقل می فرمایند:
شنیدم از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: اولین کسی که از بین پیامبران و صدیقین داخل بهشت می شود، علی بن ابی طالب علیه السلام است.
در این هنگام ابودجانه برخواست و عرض کرد: ای رسول خدا! آیا شما در گذشته از قول خداوند متعال به ما خبر نداده بودید که: بهشت بر انبیا حرام است تا شما داخل شوی؟ و بر امت های گذشته نیز حرام است تا امت شما اخل شوند؟
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:آری، اما آیا نمی دانی حامل پرچم هر قومی، پیشاپیش آن قوم حرکت می کند؟
و علی علیه السلام در روز قیامت حامل پرچم "حمد" می باشد که پیشاپیش من حرکت می کند و اوست صاحب پرچم من، پس او قبل از من وارد بهشت می شود در حالی که علم با اوست و من به دنبال او می روم.
در این هنگام علی علیه السلام از جای برخاست و در حالی که صورت مبارکش از شادی برافروخته شده بود، عرض کرد: ای رسول خدا! خدا را حمد و سپاس می گویم که ما را به واسطه شما شرافت عنایت فرمود



منبع:(با کمی تلخیص) پایگاه مذهب نیوز

به نظر قطعه ای در جمله زیر جا افتاده است.

...بلکه ملکی از ملائکه خداوند متعال است که او را به صورت علی بن ابی طالب علیه السلام... می شویم،این ملک را زیارت می کنیم،...

۱۳ جمعه 3 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 09:23 ب.ظ

به نام خدا

سلام استاد

بله حق باشماست من هم فکر میکنم احتمالا باید قطعه ای جا اقتاده باشد.ولی متاسفانه در خود سایت اصلی همین طور بود


سلام

ویحتمل این است:

...خداوند خلق کرده است و هرگاه دلتنگ روی علی ع می شویم...

آشنا شنبه 4 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:20 ق.ظ

سلام به همه
گزیده ای از حکمت های وارده در کتاب نهج البلاغه، ترجمه مرحوم محمد دشتی
"و درود خدا بر او فرمود"
روش برخورد با جوان مردان: از لغزش جوانمردان در گذرید ، زیرا جوانمردی نمی لغزد جز آنکه دست لطف خداوند، او را بلند مرتبه می سازد.

ارزش ها و ضد ارزش ها: ترس با ناامیدی، و شرم با محرومیت همراه است، و فرصت ها چون ابر میگذرند، پس فرصت های نیک را غنیمت شمارید.

ضرورت عمل گرایی: کسی که کردارش او را به جایی نرساند ، افتخارات خاندانش او را به جایی نخواهد رسانید.

شناخت ضد ارزش ها: آن که جان را با طمع ورزی بپوشاند خود را پست کرده، و آن که راز سختی های خود را آشکار سازد خود را خوار کرده ، و آن که زبان را بر خود حاکم کند خود را بی ارزش کرده است.

ارزش های اخلاقی و ضد ارزش ها: ناتوانی، آفت، و شکیبایی، شجاعت، و زهد، ثروت است، و پرهیزکاری سپر نگه دارنده است و چه همنشین خوبی است، راضی بودن و خرسندی.

ارزش راز داری: سینه خردمند صندوق راز اوست،و خوشرویی وسیله دوست یابی ، و شکیبایی ،گورستان پوشاننده عیب هاست.

شگفتی های تن آدمی: از ویژگی های انسان در شگفت مانید،که با پاره ای "پی" می نگرد، و با"گوشت" سخن می گوید،و با "استخوان"می شنود،و از "شکافی" نفس می کشد!!.

آیین دوست یابی: ناتوان ترین مردم کسی است که در دوست یابی ناتوان است، و از او ناتوان تر آن که دوستان خود را از دست بدهد.



استاد یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 06:27 ق.ظ

یعطف الهوى على الهدى اذا عطفوا الهدى على الهوى و یعطف الرأى على القرآن اذا عطفوا القرآن على الرأى»

«هنگامى که مردم هدایت را پیرو هواهاى نفسانى خود قرار دهند مهدى موعود (علیه السلام) مى‏آید و هواهاى نفسانى را مغلوب هدایت مى‏نماید و نیز هنگامى که مردم قرآن را برآراء و نظریات و تمایلات شخصى خود تطبیق نمودند آن حضرت آراء و نظریات را تابع قرآن قرار مى‏دهد برنامه آن حضرت حکومت قرآن و هدایت است»

آشنا دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:27 ب.ظ

امام علی (ع): حق را با اشخاص نمی توان نشناخت، حق را بشناس تا پیروان آن را بشناسی.

ممنون آشنای پرکار

ارمز دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:14 ب.ظ

خدایا، در دنیای انسانها، آدمی بزرگتر وکاملتر و بهتر از
علی(ع) نمی شناسم؛ ولی حتی ا و را در مبارزات حیات پیروزی نبخشیدی
و حکومت عدل و دادش را زیر تازیانه های ظلم و ستم و فساد معاویه خرد کردی،
و اجازه ندادی که نهال عدل و آزادی و انسانیت بشکفد و
حکومت حق لااقل به دست علی، بر ظلمت و کفر و جهل و ظلم پیروز گردد …
هیهات من چه میگویم؟ چه انتظار بیجایی دارم؟ چه آرزوهای
شگفت، چه ادعاهایی عجیب!
خدایا آرزو داشتم که پرچم علی را بر فرق زمین بکوبم، پرده های چرکین و سیاه تهمت و حسد و حق دو دروغ و کینه و تزویر را که ستمگران تاریخ بر روی علی کشیده اند، پاره کنم و
وجود پاک و درخشانش را با افتخار و عشق به تشنگان حقیقت و عدالت بنمایانم
و انسانیت را در راه کمال به دور شمع وجودش جمع کنم.

علی نمونه ای نشان داد که:
١. در موارد تنهایی، از ورای قرن ها و کره ها و دریاها، ما را
به علی متصلّ می کند .درعالم تنهایی خود را در او مییابیم،
در عالم تنهایی با او به وجد می رسیم.
٢. در موارد درد و غم و شکنجه روحی او را به یاد می آوریم و
تحمل دردها را بر ما آسان می کند.
٣. در موارد مظلومیت، تهمت ها، ا فترا، شایعه، ا و را به یاد
می آوریم و آرامش می یابیم.
٤. در عشق و ایمان به او توجه میکنیم و از او روح می گیریم و
طلب همت میکنیم.
٥. در فداکاری و جهاد و شجاعت او را مقتدا قرار می دهیم و از
او پند میگیریم، و یا از او تجربه می آموزیم.
٦. در مبارزه با ظلم و استقرار عدالت راه او را دنبال میکنیم.
٧. در مقام شهادت، هنگامی که دیگر زندگی برای زیستن تنگ می شود و مرگ شرافتمندانه بر زندگی ننگین هزاربار ارجح است، او را به یاد می آوریم و از او طلب همت می کنیم.
علی، زندگی اش، شهادتش، مکتبش و خاطره اش برای ما منبع خیر
و برکت است، به ما روح می دهد، ما را به خدا نزدیک می کند، ما
را به معراج می برد و از او طلب همت می کنیم.

شهید دکتر چمران

محسن سه‌شنبه 7 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:30 ق.ظ

سلام استاد
خوب هستید؟
استاد جای مطالب شما تو این کلبه خالیه؟

سلام محسن
خدا را شکر

الحمد للله دوستان هستند. من هم سعی می کنم. چشم.

۱۳ سه‌شنبه 7 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:05 ب.ظ

به نام خدا

سلام بر همگی مخصوصا استا عزیز و جناب ارمز عزیز و هالی محترم صندوقچه

یک سوال اساسی داشتم خواهشا به صورت مبسوط جواب بدین
سوال در مورد این متن است
(خدایا، در دنیای انسانها، آدمی بزرگتر وکاملتر و بهتر از
علی(ع) نمی شناسم؛ ولی حتی ا و را در مبارزات حیات پیروزی نبخشیدی
و حکومت عدل و دادش را زیر تازیانه های ظلم و ستم و فساد معاویه خرد کردی،
و اجازه ندادی که نهال عدل و آزادی و انسانیت بشکفد و
حکومت حق لااقل به دست علی، بر ظلمت و کفر و جهل و ظلم پیروز گردد …
هیهات من چه میگویم؟ چه انتظار بیجایی دارم؟ چه آرزوهای
شگفت، چه ادعاهایی عجیب)

خب کسی مثل شهید چمران چه منظوری از این مطلب داشته؟آیا از خدا طلبکار بوده؟ وایا اینکه ایا از خدا شکایت کرده؟

مگر غیر از این است که همگی بنده فقیر محتاج ذلیل عریان و... در محضر حق هستیم.مگر نه این است که هیچ کسی هیچ حقی بر گردن خدا ندارد ؟
پس چرا شهید چمران اینگونه حرف زده؟ مگر غیر از این است که هرکس برای خدا کار کند به هیچ وجه شکست نخورده؟و...


اما خوب است نظر خود امام علی (ع) را در مورد خدا جل جلاله بدانیم

الهی کفی بی عزن ان اکون لک عبدا و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا انت کما احب فاجعلنی کما تحب:

خداوندا این عزت مرا بس که بنده تو باشم و این افتخار مرا بس که تو پروردگار من باشی.تو آنگونه هستی که من دوست دارم مرا آنگونه قرار ده که تو دوست داری



به نام خدا
سلام
اگر خدا می خواست همه شما هدایت می شدید.

این سوال به تاریخ بحث جبر و تفویض است. این درد دل شهید است (و همان مسایلی که گفتم در شعر-یا نثر ادبی-حق کمی ظاهرا کفر گویی هم داریم که واقعا کفر هم نیست) گلایه ای است با خدا و بعد چون جواب را می دانیم بلافاصله اصلاح می کنیم. اگر جبر می بود که مقام انسان برتر از فرشته نبود. بود؟

این است که انسان عمیق گاهی با خدا نیز بحث می کند حال یا متاسفانه به بیراه می رود مثل پوچگراها یا ایمانش تقویت می شود مثل شهید چمران.

۱۳ چهارشنبه 8 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:22 ق.ظ

به نام خدا

سلام استاد

ممنون از پاسخ گوییتان.والله العالم

سلام

آشنا دوشنبه 13 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:51 ب.ظ

سپاس خداوندی را که سخنوران از ستودن او عاجزند، و حسابگران از شمارش نعمت های او ناتوان ، و تلاشگران از ادای حق او درمانده اند. خدایی که افکار ژرف اندیش ، ذات او را درک نمی کنند و دست غواصان دریای علوم به او نخواهد رسید.
پروردگاری که برای صفات او حد ومرزی وجود ندارد ، و تعریف کاملی نمی توان یافت و برای خدا وقتی معین ، و سرآمدی مشخص نمی توان تعیین کرد.
مخلوقات را با قدرت خود آفرید، و با رحمت خود بادها را به حرکت درآورد و به وسیله کوه ها اضطراب و لرزش زمین را به آرامش تبدیل کرد.(خطبه"1"نهج البلاغه)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد