کلبه خانم رحیمی نژاد (ورژن جدید شماره۲) (کلبه حقیقت)

به نام خدا 

سلام 

هر چند می دانیم سرتان شلوغ است اما امیدواریم از مطالبتان ما را بهره مند کنید. 

ممنون

نظرات 103 + ارسال نظر
استاد دوشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 03:46 ق.ظ

سلام
لطفا با من تماس بگیرید

استاد شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:18 ق.ظ

سلام
خانم حاجیان نژاد
ممنونم
اگر پیغام واقعا از خودتان بوده لطفا تماس بگیرید.
لافزنان هزار رنگ از نامها سوء استفاده می کنند تا خود را جا یزنند!

حاجیان نژاد چهارشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 04:50 ق.ظ

سلام استاد عزیز . دوست داشتم بچه های صندوقچه را می دیدم . گاها که خیلی دلم می گیرد سراغ صندوغچه شما می آیم و انرژی می گیرم البته در محضر چنین استاد گرانبهایی باید هم چنین باشد..... کاش زمان به عقب بر می گشت و کلاسهای درستان دوباره تکرار می شد.
امروز به این نیت آمدم که من را نصیحتی کنید استادانه و پدرانه.نمیدانم این حس درستی است یانه ولی فکر میکنم بعضی وقتها خداوند حرفهایش رااز زبان کسی به انسان الهام می گند. دوست دارم اون نفر شما باشید. التماس دعای زیاد. به خانواده سلام برسانید مخصوصا حسین آقای مدرسه ای !

سلام
اول ببخشید که این پیغام ۲۷ دی شما (همان که می خواستم مطمئن شوم) بود و باز نویسی کردم.
دوم خوشحالم دیشب صدایتان را شنیدم. دانشجویان قدیمی من. می دانید شما ها را خیلی دوست دارم در ایامی که دانشجو نداشتیم و فقط شیمی عمومی ۱ به مهندسی ها می گفتم می اومدم دامغان و یه شما درس تخصصی می دادم (خدا دکتر سلیمانی را خیر بده). آدمهای سالمی بودید مثل اکثر دانشجویان عزیزم. خدا نبخشد لافزنان بی بته ای را که محیط ها را آلوده نفاقشان می کنند.

بگذریم من هم خیلی توی صندوقچه دنبال خاطراتم می گردم. زمان به سرعت می گذره. به سرعت.

کم کم داره ترسم از مرگ کم می شه. بعنی به این فکر می کنم که دارم به خدا نزدیکتر می شم. مه از لحاظ گوش دادن به قرامیینش-گه وضعم خیلی خرابه-نه صرفا به جهت دیدارش و امیدوارم ما را با فضلش محاکمه کنه نه با عدلش! که تحمل عدلش را تدارم.
تو سختیها سخنان علی ع را بخونید. ببینید این مرد چی کشید و کی بود. ان شاالله آروم می شید.
باز هم ممنون و ببخشید که دیر شد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد