کلبه خانم رحیمی نژاد (ورژن جدید شماره ۱) (کلبه حقیقت)

به نام خدا 

سلام 

خانم رحیمی نژاد قول داده اند با وقت آزادتری که اکنون دارند مطالب بیشتری برای ما بنویسند. 

برایشان آرزوی موفقیت می کنیم. 

 

ممنون 

 

آیا صدای باران را می شنوی؟!!

گوش کن...

ببین چه ندای اشنایی ما را به سوی خود می خواند!

گوش کن...

خدای دارد می خواند...

گوش کن...

آیا صدای باران را می شنوی؟!!

نظرات 206 + ارسال نظر
رحیمی نژاد شنبه 21 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:10 ب.ظ

به نام خدا
سلام
نا شناس عزیز! و احتمالآ شازده کوچولو
چه جالب امروز یک چیزی برای دل خودم نوشتم در همین حالو هوا بود:-) من گنجینه ی لغاتم محدوده و با زبان ساده نوشتن رو دوست دارم! مثل بچه ها حرف زدن رو دوست دارم!
البته عاشق استعاره و تشبیه هستم!
قشنگ بود و از این قسمتش خیلی خوشم اومد:
دستانم را بالا می برم و فریاد می زنم :« الله اکبر» «بسم الله الرحمن الرحیم»

و این گونه راز آفرینش آغاز می شود

« یکی بود ، یکی نبود ، غیر از خدای مهربون هیچکس نبود »

دوست داشتم!ممنون

سلام

رحیمی نژاد شنبه 21 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:07 ب.ظ

به نام خدا
سلام خانم طالبی عزیز
من هم علمم در حد شماست شایدم خیلی کمتر!
فقط میتونم بگم نمی تونم باور کنم و باور هم ندارم که خدا تاوان بگیره! خدا خیلی بزرگتر از این حرفاست. خدایی که میگه من همه ی گناهان رو می بخشم و کفر رو هم با توبه می بخشم چطور می تونه تاوان بگیره. خدایی که بارها گفته من مهربانم . توبه پذیرم. توبه کنندگان رو دوست دارم. چطور تاوان میگیره؟!!شاید بخاطر دوست داشتن مجازات کارمون رو در دنیا بهمون بده تا اون دنیا راحت باشیم. اما تاوان نمی گیره!
مصلحت؟!!من آخرش نفهمیدم مصلحت چیه:؟یعنی چی؟
مصلحت فقط یه معنی داره و اون در راه کمال قدم برداشتنه. کمال هم موفقیت در دنیا یا رسیدن به آرزو ها نیست!اگه میگیم مصلحت نبوده یعنی این که اون موضوع یا مارو از کمال دور میکرده یا لیاقت و ظرفیت چیز بهتر از اون رو داریم. و یا شاید هم به اون حد خودمون رو پرورش نداده باشیم که لایق این مسیر طی کمال بشیم. و باید بیشتر تلاش کنیم!

خانم طالبی می فهمم که پای عاطفه قلب و احساس در میانه. اما یک بار هم شده به معنای واقعی بگیم خدایا توکل بر تو . خدایا من باورت دارم و می دونم که مهربانی و بدخواه بنده هات نیستی. اگه راه درست بود و منو به کمال میرسونداین عذاب و ناراحتی که دارم تحمل می کنم رو بر من نمی پسندیدی چون تو مهربانترین مهربانانی. من می دونم مسیر قشنگی رو برام ترسیم کردی و قشنگی مسیر من نه به داشتن پول و ثروت ونه به داشتن موقعیت و مقام و حتی نه به داشتن شریک زندگی و فرزنده مسیر من جاده ی صاف با حاشیه های سر سبز نیست؛ قشنگی مسیر من به حضور توست . به این که وقتی می افتم تو داری نگام می کنی . وقتی قلبم ضخمی میشه تو داری نگام می کنی . وقتی خسته میشم و گریه می کنم تو داری نگام میکنی . همیشه با منی همیشه تو قلب منی. همیشه نگات گرمو مهربونه. من به خاطر دنیا این نگاهو از دست نمی دم خدایا تا هر کجا می خوای امتحانم کن اما من نمی رم و فقط تو رو می خوام .(شاید این قسمتشو دوست نداشته باشی خانم طالبی اما من حتی از این آیه هم خوشم می آد)خدایا مگه نگفتی زن ها موجودات ضعیفی هستن که حتی قادر به دفاع از حق خودشون نیستن. تو که ضعیف نوازی. کس بی کسانی. تو که می دونی منو لطیف خلق کردی . ازم امتحان سخت نگیر.
خودت کمکم کن که همیشه داشته باشمت مگه نگفتی خدا هر که را بخواهد هدایت می کند. دوست دارم خدایا.

خانم طالبی خدا بی خود نگفته صابران را دوست دارد! صبور باشید و به خدا اعتماد داشته باشید . یه شوخی هم با خدا بکنیم:-) خانم طالبی خدا مشکل روحی روانی نداره که بخواد آزارمون بده کیفشو ببره:-) صبر کنی و فقط به وظایفی که داری درست عمل کنی و مسیری که درش قرار گرفتی رو با آرامش حاصل از توکل به خداطی کنی سر بلندی! مطمئن باش بعدش می خندی و به خودت افتخار میکنی!

حرفام گرچه بوی شعار میده اما شعار نیست من به این نتیجه ها رسیدم. سعی در عمل هم دارم اما تازه شروع کردم. و راه بسیار سخت است . از خود خدا مدد می جویم.
خدا آخر عاقبت همه ی ما رو ختم به خیر کنه.
براتون آرزوی یک قلب مطمئن و آرام رو دارم
در پناه خدا



شازده کوچولو یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:29 ق.ظ

سلام استاد
تسلیم!
بله من بودم. شرمنده
آخه می دونبد نمی خواستم ریا بشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام خانم رحیمی نژاد
مرسی

سلام

ریاکاران دروغگوی لافزن را مهمترین مشخصه ترس از نقدپذیری است و این دلیل اصلی پنهان شدنشان در پشت نامها و اعداد است! و این ترس را با بهانه های مختلف توجیه می کنند.
شما که هویتتان بر خواننده آشکار است ریاکار نمی شوید.

شازده کوچولو یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:41 ق.ظ

باز هم سلام
محتاج نظر و راهنمایی!!!!!!!!!!

لحظه لحظه نور را
از لب پنجره ی یاد تو بر می چینم
به شب و آیه قسم
وبه پاکی سحر
که قفس شکستنی ست
و پرنده پر آوای بهار
و غم و غصه به پایان نرسد
مگر آنکه تو به من نظر کنی
هستیم
خود بهار
من تو را خواهم خواند
و به فریاد نشینم
گر تو یادم نکنی
ای خدای خوبم
من همه عشقم را
که تو هستی
تو فقط
می سپارم به خودت!

طالبی یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:16 ق.ظ

سلام استاد.
سلام خانم رحیمی نژاد.ممنون از راهنمایی و حرفاتون.صحبت هاتون خیلی دلنشین و آرامش بخش بود.

سلام
خوشحالم

مرتضی یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:53 ب.ظ

به نام خدا
سلام
خانم رحیمی نژاد اومدم بابت مطلب های قشنگتون مخصوصا احادیثی که از مولا میذارید تشکر کنم
اما با سوال خانم طالبی رو به رو شدم و دیگه نتونستم جلوی خودم رو بگیرم:

طرح سوال:
دختر بچه ای ۷ ساله از پدر و مادرش موتور سیکلت هزار میخواد٬ آیا واسش می خرن؟
اگه خریدن به نفع دختر کوچولو است یا به ضررش؟
بهتر بگم: به صلاحش (نه سلاح!!!) هست یا نه؟
آیا این پدر و مادر دستی سدتیدخترشون رو با کام مرگ نمیکشونن؟

حال تصور کنید پدر و مادر این وسیله رو نخریدن٬ چه اتفاقی میوفته؟
دختر بچه گریه میکنه؟
آیا نمیشه این گریه رو تاوان خواسته ی نامعقول و بیجای بچه کجاست؟


خانم رحیمی نژاد حرف درستی زد. ما بایستی در راه رسیدن به کمال مطلق الهی گام بداریم. همونطور که بری دختر ۷ ساله ای داشتن موور مساوی با به کمال نرسیدنه بعضی جدایی ها در زندگی نیز مانع از رسیدن به هدفمون (یا دیرتر و کندتر) میشه!!!

اگه اون دختر بچه یه لباس عروس قشنگ بچگونه بخواد پدر و مادر حتما براش تهیه میکنن
درسته؟؟؟

و هر عشقی که مارو از یاد خدامون دور کنه عشق نیست و خدای ما چون اینو نمی خواد خودش مستقیم دست به کار میشه و بین آدمها جدایی می اندازه


راستی اگه رابطه ای گناه آلود باشه طبیعی است که باید تاوان داد و چه بهتره که در همین دنیا تاوانش رو بدیم و به روز قیامت کشیده نشه.
توبه خوبه اما به نظرتون اگه کسی مثلا دزدی کرد و بعدش از عمق وجود توبه بکنه٬ زندانیش نمیکنن؟

ببخشید باید برم
ما بقیش باشه واسه بعد
یاعلی


داشت یادم میرفت
خانم رحیم نژاد احادیث مولا رو روی یه کاغذ یادداشت کردم و روی میز کارم چسبوندم

در پناه خدای یکتا

رحیمی نژاد یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 05:49 ب.ظ

به نام خدا
سلام

نامه 072-به عبدالله بن عباس


این نامه به عبدالله بن عباس نوشته شده است: پس از حمد و ثنای الهی و درود و تحیت برسید کائنات صلوات الله علیه. ای پسر عباس- بدان که تو هرگز بر مردن پیشدستی نخواهی کرد، و آنچه روزی تو نیست به تو نخواهد رسید. بدانکه روزگار دو روز است، روزی برتو و روزی با تو که گفته‏اند: یوم علینا و یوم لنا- موفقیت و محرومیت دنیا به هم آمیخته و پیوسته است. دنیا برای گردش دولتهاست، که دست به دست می‏دهند و خداوند هر روز از یکی می‏گیرد و به دیگری می‏سپارد، هنوز او کام دل نگرفته باید تحویل دیگری دهد. آنچه از دنیا برای توست و به سود تو می‏باشد، با همه ناتوانیت به تو میرسد. و آنچه به زیان توست و با همه توانائیت، قدرت جلوگیری از آن را نخواهی داشت، بنابراین چه بهتر که بر دنیا حریص نباشی و خود را به دست سرنوشت و تقدیر گذاری، و راضی به رضای خدا شوی، که آنچه او برای تو فرستاد سبب سعادت تو می‏گردد، و از خدا بخواه که تو راضی به قسمت خود باشی، دنیا رهگذریست که برای آخرت از آن می‏توان بهره برد و دنیاخواهان دل نبسته باید دل برکنند. بدنامی حیات دو روزی نبود بیش آنهم کلیم با تو بگویم چسان گذشت یکروز صرف بستن دل شد به این و آن
روز دگر به کندن دل زین و آن گذشت

سلام
دل های زنگار گرفته نیاز به جلا دارند. سخنان مولا جلا دهنده زنگار قلبهاست. باز هم بنویسید.

رحیمی نژاد دوشنبه 23 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 07:46 ق.ظ

به نام خدا
سلام

شازده کوچولوی عزیز شعرت قشنگه
لحظه لحظه نور را
از لب پنجره ی یاد تو بر می چینم
به شب و آیه قسم
وبه پاکی سحر
که قفس شکستنی ست
و پرنده پر آوای بهار
و غم و غصه به پایان نرسد
تا اینجاش رو خیلی دوست دارم اما مابقی رو نه!

خانم طالبی یاد خدا همیشه آرامش بخشه!انشا الله همیشه شاد زندگی کنید.

سلام به آقای صفر دوست بزرگوار خوشحال شدم تو کلبم دیدمتون.خوش آمدید.
و اما:
مثال موتور قشنگه و درست!اما گریه تاوان نیست. گریه وقتی تاوان بود که پدر و مادر بچه رو می گرفتن و چند تا کتک حسابی می زدن و یا یه داد بنفش هم روش می کشیدن!و اونو از چیز دیگری به خاطر یک خواسته ی غلط منع می کردن.
اما موضوع توبه:
توبه شرایط زیادی داره که همه حداقل یک بار شنیدیم!
این که تکرار نشه. پشیمونی قلبی باشه. سعی در جبران باشه.
اما باز معتقدم خدا تاوان نمی گیره. خدا مارو برای تاوان گرفتن خلق نکرده. داستان حضرت موسی رو هم شنیدید. این که برای باران به دعا می روند و به حضرت موسی وحی میشه که یک نفر گنه کاره و باید بره تا بارون بیاد. حضرت اینو به مردم میگه و اون شخص از خدا می خواد که ببخشدش و آبروش رو حفظ کنه. و بعد بارون اومد و حضرت به خدا گفت هنوز که کسی نرفته و خدا وحی کرد به پیامبرش که او توبه کرد. حضرت از خدا پرسید گفت اون شخص رو به من معرفی می کنی؟ خدا گفت بنده ی من تا گناه می کرد ما آبروشو نبردیم حالا که به سوی ما اومده چطور آبروش رو ببریم!!

یک چیزی رو هم نگم عذاب وجدان می گیرم:
این حرف های من به این معنی نیست که خودم مو به مو و کلمه به کلمه این کارارو انجام میدم. خودم هم کم طاقتم و توکلم کمه. اما به جرئت میگم که دارم سعی می کنم. خدا خودش به راه راست هدایتمون کنه!

خوشحال شدم از احادیث استفاده کردید. مارو هم دعا کنید .

سلام استاد
چشم


سلام

رحیمی نژاد دوشنبه 23 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:44 ق.ظ

به نام خدا
سلام
امام علی (ع):چه خوب است که تمام صحبتها و سخنان شما ذکر خدا و قرائت قرآن باشد که چون از پیامبر پرسیدند:در نزد خدا کدام عمل برتر است؟ فرمودند: قرائت قرآن و اینکه در حالی بمیری که زبانت به ذکر خدا مشغول باشد. الحیاه جلد 2 صفحه 113

سلام

رحیمی نژاد دوشنبه 23 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:01 ق.ظ

به نام خدا
قابل توجه خانم طالبی
امام علی (ع) :چون دیدی که خداوند پیاپی بر تو بلا فرستاد سپاس و شکر او را به جای آور و چون ملاحظه کردی که خداوند در پی گناهانت پی در پی به تو نعمت داد از مکر او با خودت بترس . آثار الصادقین جلد 13 صفحه 210

خدا هنوز دوستمون داره:-) حرف مولا که دیگه دروغ نیست :-)

شازده کوچولو چهارشنبه 25 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 03:28 ب.ظ

« الفبای موفقیت »

الف : اشتیاق برای رسیدن به نهایت آرزو

ب : بخشش برای تجلی روح و صیقل جسم

پ : پویایی برای پیوستن به خروش حیات

ت : تدبیر برای دیدن افق فرداها

ث : ثبات برای ایستادن در برابر بازدارنده ها

ج : جسارت برای ادامه زیستن

چ : چاره اندیشی برای یافتن راهی در گرداب اشتباه

ح : حق شناسی برای تزکیه نفس

خ : خویشتن داری در برابر ، تهمت ها و ناسزاها

د : دور اندیشی برای تحول زندگی

ذ : ذکر گویی برای اخلاص عمل

ر : رضایتمندی برای احساس شعف

ز : زیرکی برای مغتنم شمردن دم ها

ژ : ژرف اندیشی برای شکافتن علت ها

س : سخاوت برای گشایش در کارها

ش : شایستگی برای لبریز شدن در اوج

ص : صداقت داشتن

ض : ضرر را تحمل کردن

ط : طهارت و پاک بودن نیت در راهی که قدم برداشته ایم

ظ : ظلم نکردن و مظلوم نبودن

ع : عمل به دانسته ها

غ : غیرت نسبت به اهداف

ف : فکر بزرگ در سر داشتن

ق : قدر شناسی نسبت به همه

ک : کمال گرایی

گ : گذشت

ل : لزوم ایمان به قدرت لایزال

م : مشکلات را شکلات دیدن

ن : نداشتن ترس و هراس از تلاش

و : وابسته پنداشتن موفقیت خود فقط به دو نفر : خــــــدا و خودمـــــان

هـ : هدف دقیق و مناسب داشتن

ی : یافتن راه درست برای رسیدن به هدف

به نام خدا

سلام سلام به همه
ممنون
ببخشید ۴ روز نبودم (داوری طرحهای نخبگان استانهای گلستان-مازندران-گیلان و سمنان در گرگان)
ممنون که شما بودید.

رحیمی نژاد شنبه 28 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:37 ق.ظ

به نام خدا
سلام

فروردین



متولدین این ماه، طبع گرم و پرشور و حرارت شما قابل تحسین است! شما در هر جا آتشی پرشور راه می اندازید و هر چند به زودی به سردی میگراید. مانند کربن با اکسیژن به بهترین شکل ترکیب می شوید و این چنین آتشی ناگهان سراسر وجود شما را تبدیل به گردی نرم رنگ به نام خاکستر می کند. شما معدن عناصر قدرتمند از جمله اورانیوم هستید و در هنگام عصبانیت قدرت ویرانگری کره ی زمین را دارید و اما اگر انفجار شما کنترل شده باشد شما را به فعالیت فراوان وادار می کند. به طوری که مرکز قدرت می شوید و موفقیت را از آن خود می کنید. انسانهای متولد ماه حمل معولاَ به موفقیت های زیادی در زندگی دست می یابد. تنها اگر از راکتوری مناسب که بیشتر گرما را به جریان برق تبدیل کند استفاده بکند. زندگی شما محلول غلیظی از امیدواری و خوشبختی را تشکیل می دهد که عده ا ی معتقدند بدون این اکسیر جادویی زندگی فروردینیان نابود خواهد شد. شما حتی وقایع تلخ را به خوبی برای خود تفسیر می کنید که به همین علت شیمیاگران به شما لقب کیمیاگر را داده است چون از هر فلزی برای خود طلا درست میکنید. تفاوتتان با کربن درتعداد پیوندتان است. شما بر خلاف کربن تنها توانایی تشکیل یک پیوند را دارید و بس! یعنی در آن واحد دو شخص را نمی توانید در قلب خود حل کنید! که این نشانگر وفاداری شما هست. اگر چه گاهی این وفاداری باعث انجماد می شود. غلظت حسادت در وجودتان کمی بیشتر از حد نرمال است. به خصوص اگر در ده روز اول به دنیا آمده باشد. دراین صورت به همه چیز احساس تعلق می کنید و فکر می کنید دنیا فقط برای شما شکل گرفته است؟ شبه فلز بودن از وجودتان به کل خط خورده است چون هرگز نمی توانید ویژگی های متفاوت را با هم داشته باشید. آری! از هر چه آب زیر کاه بودن است مبّرا هستید و به همین علت بسیار رک گویید.



در کل شما پرانرژی، موفق، پایبند، وفادار، خوش بین، حسادت طلب و قدرت طلب هستید.







اردیبهشت



زاده ی اردیبهشت ماه، فردی مهربان، صبور و باتحمل و با قلبی به بزرگی عدد آووگادرو است. او شباهت عجیبی به عناصر پرتوزا دارد و دائمآ در حال ساطع کردن محبت به اطرافیان است. معمولآ آرام ،خونسرد و ساکت است اما اگر در معرض شکستن غرور و یا تحقیر دیگران قرار بگیرد، مانند هیدروژن در مجاورت اکسیژن انفجاری عظیم راه می اندازد. اگر شما متولدین این ماه هستید از نصیحت بیزارید. همانگونه که خودتان اهل نصیحت کردن و موعظه کردن نیستید. شما در بیشتر مواقع مانند عناصر واسطه هستید و خیلی مواقع نیمه پر شدن هم شما را ارضا می کند. در هر صورت هرگز غر نمی زنید و از زندگی ناله نمی کنید و بلکه برعکس با پشتکارتان آن را به دلخواه خود در می آورید. شمَ اقتصادی به صورت خاص با درصد بالایی در وجودتان یافت می شود. به همین علت است که برای بیشتر کارهای خود برنامه ریزی دقیقی دارید. در کارهایتان موفق هستید و با دیگران صمیمی و در بعضی موارد کنترل خود را از دست می دهید و در این مواقع است که اورانیم شما در معرض بمباران نوترونی قرار می گیرد. هشدار: از افراد خود رای و ایرادگیر به شدت دوری گزینید. زمین دوست ندارد از انفجارتان نابود شود. اما بیشتر مواقع حاضرید مثل فسفر اکسید شوید. بسوزید تا به د یگران پرتوهای الطاف خود را نشان دهید به همین خاطر در دست و دلبازی نمونه ای کامل هستید. شما عاشق موسیقی هستید. نمی توان گفت چه عناصری در شکل گرفتن این علاقه نقش داشته اند. تجربه نشان داده است که زیاد با اکسیژن پیوند برقرار نمی کنید و به همین علت در بعضی موارد همچون گاز نجیب استوار هستید و بدین ترتیب است که در تحمل و صبر نمونه اید و یک انسان نجیب یا به قول فرنگی ها جنتلمن به تمام معنایید .



در کل شما آرام ،مهربان ،شکیبا،موفق،عاشق موسیقی و غیره هستید.







خرداد



وجود زاده ی این ماه از عناصر گوناگون است. چه بسا که هنوز بسیاری از آن عناصر کشف نشده اند. متولدین این ماه رفتارهای گوناگون و بدون استمراری دارند که همین باعث جذابیتشان می شود. برخی شبه فلز بودن را به این دسته از انسان ها نسبت داده اند. چون هیچوقت نمی توان معین کرد که فلز اند یا نا فلز. ولی آنها ممکن است گاه مانند گاز نجیب، آرام و متین، گاه مانند فرانسیم پر جنب و جوش و گاهی مثل هیدروژن عجیب و غریب جلوه می کنند. که نهایتا شیمیاگران به این نتیجه رسیدند که زاده ی خرداد در هیچ خانه ای از جدول تناوبی به طور مطلق قرار نمی گیرد. اگر شما متولد جوزا هستید بدون شک در بیشتر موارد شاد و سرزنده هستید و در ضمن تشعشعات محبت به کرات در شما دیده می شود. تمایل به استقلال با غلظت بالایی در روحتان حل شده است. و بدین علت است که از نصیحت و دستور به شدت نفرت دارید.



IQ بالا و هوش سرشار یکی از خصوصیات بارزتان است که در لحظه ی اول آشنایی، از شما به دیگران تشعشع می شود. شما در نظر دیگران بسیار هیدروژن صفت هستید. یکی از این خصوصیات هیدروژنی آن، تمایل به دعواست. حتی اگر خودتان دعوا و جرو بحث نکنید، حاضرید با یک بسته تخمه و چیپس جر و بحث دیگران را تماشا کنید. فعالیت ترکیبی شما بالاست که از این امر مانند سزیم، با دیگران سریع رابطه بر قرار می کنید. حتی هزاران دوست هم شما را ارضا نمی کند و به همین خاطر هست که بیشتر مردان متولد خرداد دو زنه هستند.در هر حال چیزی که واضح است این است که اسید و جوشش پیوندهای شما را با هیچ بازی نمی توان خنثی کرد. یعنی تنهایی برایتان محال است. محلول عجیب روحتان عاری از حسادت است و این یکی از ویژگیهای جالبتان است.



در کل شما عاشق تحول، باهوش ،خوش صحبت و مهربان هستید.







تیر



اگر متواد سرطان هستید، بدون شک چون گازهای نجیب، آرام، ساکت و متین هستید. به طور کامل مملو از نجابتید. بیشتر اوقات، در مهمانی ها سر به زیر و مبانی آداب هستید و شاید همین علت است که با دیگران کم رابطه برقرار می کنید و فعالیت شیمیایی بالایی ندارید. که این هم به وجود گازهای بی اثر در وجودتان یرمی گردد. به همین علت است که خیلی مواقع ، به نظر دیگران، جذاب و متین هستید. چیزی که خیلی ها از آن غافلند. البته تغییر و تحولات، در زادگان این ماه بسیار به چشم می خورد و گاهی در نیمه ی ماه یک فلوئور به تمام معنا می شوند. یکی از خواص شیمیایی دیگر شما نفرت از انتقاد، معذرت خواهی و اعتراف کردن است. که علت آن هنوز کشف نشده است. ولی به طور حتم ترکیبی ناشناخته در سرشتتان است که مانع از درست شدن این کارها می شود. شما چون آهن ،محکم و صبور هستید. شما بی حتم شبه فلزید و در ماه خواصتان از فلز بودن به نافلز بودن تغییر می کند و به همین علت است که بسیار متعددید و در هر لحظه، تفکّرتان متفاوت است .



در کل شما فردی نجیب، آرام، غیر قابل پیش بینی، مرتب، آینده نگر، اخمو و شکیبا هستید.







مرداد



متولدین برج اسد چون طلا زیبا، گرانقیمت و شیک پوش هستند و به ظاهر خود بسیار اهمیت می دهند و بدین علت است که در نظر اطرافیان بسیار جذاب هستند. تجملّات و زیبایی یکی از خصوصیات بارز این افراد است. اگر شما زاده ی این ماه هستید، میل تر کیبی بالایی با اطرافیان خود دارید که درست مانند فلوئور با بسیاری از انسانها پیوند شیمیایی برقرار می کنید. این فلز در سرشت شما به فراوان یافت می شود و باعث بالا رفتن فعالیت شیمیایی تان می شود. شاید به خیلی از آدم ها آرامتر از کریپتون که یکی از عناصر گروه هیجدهم است بیایید ولی این تنها ظاهر شماست. زیرا در حال حاضر هزاران ترکیب و تجزیه ی شیمیایی در وجودتان در حال انجام است. شما در پیوندهایتان همیشه اهل ریسک هستید و گاهی اصلاَ اهمیت نمی دهید که تر کیباتتان با بعضی ها منجر به گازهای سمی یا حتی منجر به سوختنان می شود. این ریسک گاهی بسیار پر خطر است. شیمیاگران معتقدند که زاده ی این ما ه چون باز قوی ای همه ی عوامل محیط را در کنترل خود درآورده است و به همین علت می تواند جزو بهترین رهبرها باشد. به طوریکه معمولاَ موفقیت را از آن خود می کندولی هر بازی، اسیدی هم داردکه می تواند او را اسیر خود کند و قدرتش را خنثی کند. اسید شما تنها کسی است که حسادتتان را بر انگیزد. آن وقت است که قدرت را به سرعت از دست می دهیدو چون نمکی میل ترکیب و یا هر گونه فعالیت را از دست می دهید. الکترون های زیادی در مدار قلبتان در حال حرکت است که حاصلش آنیونی قوی است که قدرت جذب بسیاری از کاتیون ها را دارد و سرانجام شما مرکز توجه و جذب انسانهای دیگر می شوید. در سرشت شما عنصر پرتوزایی رادیم دیده شده است که بدین خاطر است پرتوهای کمک خود را به سوی دیگران منتشر می سازید و در این کمک ها اندکی ولخرج هستید. گاهی هسته ی خود را به کل فراموش می کنید و دست دیگران را می گیرید و این اصلاَ برای بقای شما خوب نیست .



در کل شما جذاب ،خوش پوش،خوش مشرب، ولخرج و رهبری ایده آل هستید.







شهریور



متولد شهریور وفادارترین عنصر در ترکیبات شیمیایی است و همیشه به نمکهایی ختم می شود که شکستن آن را مطمئناَ باید در خواب دید. اما در عین حال خیلی دیر حاضر به پیوند برقرار کردن هستید و بیشتر زادگان این ماه چون نئون حاضر به ترکیب شدن نیستند. به همین خاطر است که تعداد انسانهای مجرد متولد شهریور زیاد است. اگر شما در این ماه به دنیا آمده اید الحق والانصاف مانند نئون نجیب و آرام هستید و شرم و حیای شما، خیلی زود نظر دیگران را به خود جلب می کنید. ولی برانگیختن احساساتتان چون ذوب کردن نمک احتیاج به دما و فعالیت زیادی دارد. اگر چه طبع شما آرام است، ولی در عین حال، گاه چون آتشفشان خروش می کنید و یک سرزمین را در ماگمای خشم خود می سوزانید. شما باید بیشتر مواظب عصبانیتتان باشید، چون گاه بسیار پر خطر می شود. قابل توجه است که چندین عنصر از دسته ی اکتینید ها، که به پرتوزایی معروفند در وجودتان به فراوان یافت می شود که این باعث پرتوزایی و ایثار زیادتان است. به طوریکه خودتان را از یاد می برید و هسته تان را، تنها به خاطر دیگران رو به نابودی می گذارید. که اینها همه و همه به خاطر قلب پر محبتتان است. شما همیشه طرفدار اصلاح طلبی هستید و هر عنصری که باشید، میل به کامل کردن الکترون های لایه ی والانس و رسیدن به آرایش الکترونی گاز نجیب دارید. در هر حال همیشه به سوی کمال در حرکتید. به همین خاطر هم از دیگران فرو گذار نمی کنید و خیلی مواقع از آنها انتقاد می کنید. روحتان اشباع از دقت است و باعث حواس جمعتان می شود. در ضمن وسواس نیز در وجودتان حل شده است. به همین علت چه در لباس پوشیدن چه در خرید و چه در مرتب کردن اتاقها، دقت و وسواس فراوان نشان می دهید و از کثیفی بیزارید. براستی که کسی نمی داند این خواص ها از چه ترکیباتی سرچشمه گرفته است، ولی مسلماَ در پشت هر یک از خصوصیات، عنصر ترکیبی وجود دارد که هنوز از کشف آن عاجز اند شاید شما روزی آن ترکیبات ناشناخته را به ثبت رسانید!



در کل شما آرام، نجیب، پاک، وفادار، اصلاح طلب، دقیق و وسواسی هستید .







مهر



زاده ی هفتمین ماه سال چون فلز واسطه نقره، برّاق و زیبا است و درخشندگی را در همه ی محافل به خود اختصاص می دهد. او فردی خوش لباس و با سلیقه است و تجملات با درصد بالایی در سرشتش یافت می شود. اگر شما متولد سنبله هستید، بی شک چون فلز قلیایی لیتیم، آرام بخش خوبی برای اطرافیان هستید و نه تنها دیگران را آرام می کنید بلکه خیلی موارد سعی در حل مشکلات آنها دارید. که شاید به خاطر غلظت بالای محبت در وجودتان باشد. شما چون فلزات قلیایی، میل ترکیبی زیادی دارید. شما دارای محلولی منحصر به فرد و اعلاء هستید و آن چیزی نیست جز هوشمندی و نکته سنجی شما! شاید کسی هنوز این محلول را در شما کشف نکرده باشد ولی چیزی غیر قابل انکار است، اینست که همیشه، همه چیز را با استدلال بالای خود درک می کنید و اگر مشکلی داشته باشید، حلال آن را سریع پیدا خواهید کرد. شما خانواده ی کربن، اصلاَ دل خوشی ندارید چون به نظرتان فوق العاده کثیف و چرک هستند. اما با الماس که جزو آن خانواده هست، رابطه ی خوب دارید. این تنها به خاطر اینست که شما از سیاهی و چرک متنفرید. در ترکیب های خود، همیشه پایبند ید و هر گاه دوستی را آغاز کنید بدون شک تا آخر عمر آن را حفظ می کنید. پیوند شما همیشه قطبی بوده است و به همین خاطر نیروی زیادی برای گسستن رابطه ی دوستی تان رادارد. اطرافیان از داشتن چنین دوستی عاقل و وفادار، همیشه خدا را شکر می کنند و در کل شما را بسیار دوست دارند. عنصر دیگری که در شما یافت می شود اکتینیم است. که باعث پشتکار فراوانتان می گرددکه این خود نعمتی بزرگ است.



در کل شما خوش لباس، نکته سنج، عادل، تمیز، مهربان و پایبند به دوستی های خود هستید.







دی



عنصر وجود: خاک



قدرت شما قابل ستایش است. شما مانند یک اسید قوی همه چیز را در خود حل می کنید و همه را مجبور به اطاعت و فرمانروی می کنید. پادشاهان زیادی زاده ی این ماه بوده اند و شما هم در حال حاضر یک حاکم قوی هستید. عنصر وجود شما خاک هست و خاک مسلمآ سرشار از فلزات قلیایی خاکی است. شیمیاگران زیادی معتقدند که باریم در وجودتان بیشتر از عناصر دیگر است که این نشانگر فعالیت خوب شما در زمینه ی زندگی و دوستیابی است. که البته اگر با نا فلزات روبرو شوید پیوندی محکم بوجود می آورید و در هر حال در ازدواج موفقید. اما در خاک وجود شما عناصر زیادی وجود دارند به همین علت شما قادر نیستید احساسات واقعی خود را نشان دهید بلکه این احساسات تنها در قلب شما یافت می شود و بس! شما مانند باریم منظم هستید و نظم و انضباط شما معمولآ دیگران را به تعجب وا می دارد از تعریف و تمجید دیگران لذت می برید، هر چند این لذت را انکار می کنید. در نظر مردم خونسرد مانند خاک هستید ولی در واقع در وجودتان هزاران واکنش گرما اتفاق می افتد که نتیجه اش شور و محبت بسیار شماست. متولدین جدی اندکی مغرور و لجباز هستند چون معتقدند نظراتشان بی عیب و نقص است که واقعآ همین گونه است. شما مانند فلز واسطه ی نقره جذاب، زیبا، شیک پوش هستید و به همین علت خیلی ها را به خود جذب می کنید. در عین حال ترس از آینده محلول در افکار شما شده است که باید حتمآ راهی برای جدا کردنش بیاید چون شما با افکار همه جانبه ی خود هرگز نیازی به ترس نخواهید داشت. شما در هر حال موفقید! در بعضی مواقع از سال همانند گازهای نجیب، گوشه گیر، ساکت و منزوی می شوید و گاهی اوقات دچار بیماری ناامیدی می شوید ولی آن هم گذرا است. زیرا موفقیت شما غیر قابل انکار است.



در کل شما قدرت طلب، لجباز، جذاب، شیک پوش هستید.







اسفند



عنصر وجود: آب



صبوری، دوست داشتنی، زنانگی، احساساتی، رؤیایی، شهرت و ثروت، درک فراوان. آفرین بر شما! خیلی ها به وجودتان افتخار می کنند و آن به خاطر ویژگی بارز شما است که چیزی نیست جز صبر شما. از این نظر بسیار به فلزا ت واسطه شبیه هستید و می دانید با هر کس چگونه به بهترین نحو برخورد کنید. بسیاری از متولدین اسفند به اکتینیدها شبیهند و پرتوهای عشق را از اعماق وجود به طرف دیگران ساطع می کنند. شما بسیار احساساتی هستید به طوری که اگر قلبتان بشکند مانند اورانیوم چنان انفجار سنگینی به بار می آورید که زمین را به لرزه وا میدارد. البته پرتوزایی زیبای شما به هیچ کس اجازه ی شکستن قلبتان را نمی دهد و باعث می شود همه را به سو ی خود جلب کنید. بیشتر شاعران یا نقاشان متولد ماه حوت بوده اند و آرامش و صبوری خود را به هنر گره می زنند. بله، هنر هم طریقه ای از پرتوزایی این انسانهاست که همه را به تحسین وا می دارد. یکی از خصوصیات بارز شما استحکام در پیوندهای دوستی و زنا شویی است به طوری که عده ای معتقدند بنیاد شما سرشار از فلزات قلیایی است. شما به راحتی با دیگران پیوند دوستی برقرار می کنید و نمکی به وجود می آورید که نیروی زیادی برای شکستن آن لازم است. در نتیجه میل ترکیب پذیری زیادی دارید به طوریکه هیچ کس را دشمن خود نمی دانید. عده ای معتقدند که متولد اسفند یک آهنربای به تمام عیار است که خاصیت جذب کنندگی فراوان دارد و مانند آب چنان مهربان و صبور است که سنگ صبور همه است. شما را به تنهایی نمی توان یافت بلکه در اکثر اوقات به صورت ترکیب با عناصر دیگر ظاهر می شوید. در هر حال شما یک فرانسیم به تمام معنایید و وجود شما وقتی معنا دارد که پیوند برقرار کنید. به همین علت است که به دیگران متکی هستید و روی پیوندها حساب باز می کنید.



در کل شما موجودی هنرمند، رؤیایی، صبور، احساساتی، زیبا، متکی به دیگران هستید.

به نام خدا

سلام سلام به همه
ممنون
ببخشید ۴ روز نبودم (داوری طرحهای نخبگان استانهای گلستان-مازندران-گیلان و سمنان در گرگان)
ممنون که شما بودید.

شمسی شنبه 28 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:56 ب.ظ

باز پاییز است و آوای فرو افتادن هر برگ
باغ و باد و پچ پچ برگ چنار از دور
پنجه های التماس هر درخت خشک
آسمان و چشمه های فواره هایش کور
عصر و از آهنگ غم سرشار
باد و قیچی های ناپیدای او در کار
هر فرو افتادن برگی پیام مرگ
باز پاییز است و آوای فرو افتادن هر برگ

سلام
ان شاالله ۴ شنبه ۲ آذر دکتر زلفی گل مبدع سیلیکاسولفوریک اسید ودانشمند جهانی شیمی برای ما در سمنان سخنرانی دارند.
لطفا اطلاع رسانی کنید.
لطفا سری به دفترم بزنید

ممنون

رحیمی نژاد دوشنبه 30 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:10 ق.ظ

به نام خدا
سلام
شازده کوچولوی عزیز ممنون که سر می زنی .
طیبه ی عزیز ممنون از حضورت.

سلام

رحیمی نژاد سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:15 ق.ظ

به نام خدا
سلام

الْجِنّ


﴿ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴾
قُلْ أُوحِیَ إِلَیَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا ﴿1﴾ یَهْدِی إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَن نُّشْرِکَ بِرَبِّنَا أَحَدًا ﴿2﴾ وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا ﴿3﴾ وَأَنَّهُ کَانَ یَقُولُ سَفِیهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطًا ﴿4﴾ وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ کَذِبًا ﴿5﴾ وَأَنَّهُ کَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا ﴿6﴾ وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا کَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن یَبْعَثَ اللَّهُ أَحَدًا ﴿7﴾ وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِیدًا وَشُهُبًا ﴿8﴾ وَأَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا ﴿9﴾ وَأَنَّا لَا نَدْرِی أَشَرٌّ أُرِیدَ بِمَن فِی الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا ﴿10﴾ وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِکَ کُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا ﴿11﴾ وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن نُّعجِزَ اللَّهَ فِی الْأَرْضِ وَلَن نُّعْجِزَهُ هَرَبًا ﴿12﴾ وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَن یُؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا یَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا ﴿13﴾ وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُوْلَئِکَ تَحَرَّوْا رَشَدًا ﴿14﴾ وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا ﴿15﴾ وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْنَاهُم مَّاء غَدَقًا ﴿16﴾ لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَمَن یُعْرِضْ عَن ذِکْرِ رَبِّهِ یَسْلُکْهُ عَذَابًا صَعَدًا ﴿17﴾ وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا ﴿18﴾ وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللَّهِ یَدْعُوهُ کَادُوا یَکُونُونَ عَلَیْهِ لِبَدًا ﴿19﴾ قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّی وَلَا أُشْرِکُ بِهِ أَحَدًا ﴿20﴾ قُلْ إِنِّی لَا أَمْلِکُ لَکُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا ﴿21﴾ قُلْ إِنِّی لَن یُجِیرَنِی مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَدًا ﴿22﴾ إِلَّا بَلَاغًا مِّنَ اللَّهِ وَرِسَالَاتِهِ وَمَن یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ﴿23﴾ حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا یُوعَدُونَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ نَاصِرًا وَأَقَلُّ عَدَدًا ﴿24﴾ قُلْ إِنْ أَدْرِی أَقَرِیبٌ مَّا تُوعَدُونَ أَمْ یَجْعَلُ لَهُ رَبِّی أَمَدًا ﴿25﴾ عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَى غَیْبِهِ أَحَدًا ﴿26﴾ إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا ﴿27﴾ لِیَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَیْهِمْ وَأَحْصَى کُلَّ شَیْءٍ عَدَدًا ﴿28﴾



به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

بگو: به من وحى شده است که جمعى از جن به سخنانم گوش فراداده‏اند، سپس گفته‏اند: «ما قرآن عجیبى شنیده‏ایم... (1)

که به راه راست هدایت مى‏کند، پس ما به آن ایمان آورده‏ایم و هرگز کسى را شریک پروردگارمان قرارنمى‏دهیم! (2)

و اینکه بلند است مقام باعظمت پروردگار ما، و او هرگز براى خود همسر و فرزندى انتخاب نکرده است! (3)

و اینکه سفیه ما (ابلیس) درباره خداوند سخنان ناروا مى‏گفت! (4)

و اینکه ما گمان مى‏کردیم که انس و جن هرگز بر خدا دروغ نمى‏بندند! (5)

و اینکه مردانى از بشر به مردانى از جن پناه مى‏بردند، و آنها سبب افزایش گمراهى و طغیانشان مى‏شدند! (6)

و اینکه آنها گمان کردند -همان‏گونه که شما گمان مى‏کردید- که خداوند هرگز کسى را (به نبوت )مبعوث نمى‏کند! (7)

و اینکه ما آسمان را جستجو کردیم و همه را پر از محافظان قوى و تیرهاى شهاب یافتیم! (8)

و اینکه ما پیش از این به استراق سمع در آسمانها مى‏نشستیم; اما اکنون هر کس بخواهد استراق سمع کند، شهابى را در کمین خود مى‏یابد! (9)

و اینکه (با این اوضاع) ما نمى‏دانیم آیا اراده شرى درباره اهل زمین شده یا پروردگارشان خواسته است آنان را هدایت کند؟! (10)

و اینکه در میان ما، افرادى صالح و افرادى غیر صالحند; و ما گروه‏هاى متفاوتى هستیم! (11)

و اینکه ما یقین داریم هرگز نمى‏توانیم بر اراده خداوند در زمین غالب شویم و نمى‏توانیم از (پنجه قدرت) او بگریزیم! (12)

و اینکه ما هنگامى که هدایت قرآن را شنیدیم به آن ایمان آوردیم; و هر کس به پروردگارش ایمان بیاورد، نه از نقصان مى‏ترسد و نه از ظلم! (13)

و اینکه گروهى از ما مسلمان و گروهى ظالمند; هر کس اسلام را اختیار کند راه راست را برگزیده است، (14)

و اما ظالمان آتشگیره و هیزم دوزخند! (15)

و اینکه اگر آنها ( جن و انس) در راه (ایمان) استقامت ورزند، با آب فراوان سیرابشان مى‏کنیم! (16)

هدف این است که ما آنها را با این نعمت فراوان بیازماییم; و هر کس از یاد پروردگارش روى گرداند، او را به عذاب شدید و فزاینده‏اى گرفتار مى‏سازد! (17)

و اینکه مساجد از آن خداست، پس هیچ کس را با خدا نخوانید! (18)

و اینکه هنگامى که بنده خدا ( محمد (ص)) به عبادت برمى‏خاست و او را مى‏خواند، گروهى پیرامون او بشدت ازدحام مى‏کردند!» (19)

بگو: «من تنها پروردگارم را مى‏خوانم و هیچ کس را شریک او قرار نمى‏دهم!» (20)

بگو: «من مالک زیان و هدایتى براى شما نیستم!» (21)

بگو: «(اگر من نیز بر خلاف فرمانش رفتار کنم) هیچ کس مرا در برابر او حمایت نمى‏کند و پناهگاهى جز او نمى‏یابم; (22)

تنها وظیفه من ابلاغ از سوى خدا و رساندن رسالات اوست; و هر کس نافرمانى خدا و رسولش کند، آتش دوزخ از آن اوست و جاودانه در آن مى‏مانند! (23)

(این کار شکنى کفار همچنان ادامه مى‏یابد) تا آنچه را به آنها وعده داده شده ببینند; آنگاه مى‏دانند چه کسى یاورش ضعیفتر و جمعیتش کمتر است! (24)

بگو: «من نمى‏دانم آنچه به شما وعده داده شده نزدیک است یا پروردگارم زمانى براى آن قرارمى‏دهد؟! (25)

داناى غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمى‏سازد، (26)

مگر رسولانى که آنان را برگزیده و مراقبینى از پیش رو و پشت سر براى آنها قرار مى‏دهد... (27)

تا بداند پیامبرانش رسالتهاى پروردگارشان را ابلاغ کرده‏اند; و او به آنچه نزد آنهاست احاطه دارد و همه چیز را احصار کرده است!» (28)

سلامممنون
-----------------------------------------
به نام خدا امروز 5 شنبه 16 خرداد 92 است: خدایا آیاتت چه عمیقند! به حق محمد ص و آلش ما را از گمراهان قرار نده. ممنون از خانم رحیمی نژاد برای این انتخاب

رحیمی نژاد سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:27 ق.ظ

به نام خدا
امام حسین (ع) پس از دریافت نامه های مردم کوفه نامه ای در پاسخ به آنان مرقوم فرمودند و نماینده ای از طرف خود برای بررسی اوضاع و سنجش مردم آن شهر و روحیه آنها به کوفه فرستاد. به این منظور مسلم بن عقیل عمو زاده خود را نیز به عنوان پیام رسان و نماینده اعزامی خود به شهر کوفه انتخاب نمود. متن ترجمه نامه امام حسین علیه السلام به نقل از شیخ مفید و طبری به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

نامه ای از حسین بن علی به گروه مومنان و مسلمانان.

اما بعد همانا هانی و سعید نامه های شما را به من رساندند. این دو آخرین فرستادگان شما بودند، و من همه آنچه داستان کرده اید و یادآور شده اید دانستم. سخن بیشتر شما این بود که برای ما امام و پیشوای نیست پس به سوی ما بیا، شاید خداوند به وسیله تو ما را بر حق و هدایت گرد آورد. من هم اکنون برادرم و پسر عمویم و آن کس که مورد اطمینان و وثوق من میان خاندانم می باشد مسلم بن عقیل را به سوی شما گسیل داشتم. تا اگر مسلم برای من نوشت که رای و اندیشه گروه شما و خردمندان و دانایان همانند سخن فرستادگان شما و آنچه من در نامه هایتان خواندم می باشد، انشاء‌الله به زودی به نزد شما خواهم آمد. به جان خودم سوگند امام و پیشوا نیست جز آن کس که به کتاب خدا میان مردم حکم کند، و به دادگستری و عدالت به پا خیزد و به دین حق دینداری کند و خود را در آنچه مربوط به خداست نگهداری کند.

والسلام


محرم نزدیکه
اگه خدا بخواد و امام حسین هم اجازه بده پایان ارشد میرم کربلا یعنی با تمام وجود می خوام . موانع زیادی سر راهم وجود داره اما اگه خودش بخواد و اجازه بده حتمآ میشه. یک سال گذشت و یک سال دیگه باید صبر کنم. به امید خدا

رحیمی نژاد سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:45 ق.ظ

به نام خدا
امام علی (ع) :صحبت کردن غیر ضروری با زنان نامحرم انسان سالم را گرفتار بلاها و مصیبت ها می سازد و قلب انسان را به انحراف و مریضی می کشاند.تفسیر نور الثقلین جلد 5 صفحه 532

رحیمی نژاد سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:52 ق.ظ

به نام خدا
امام علی (ع) :هرکس عاشق چیزی شود محبت آن چیز چشم و گوش او را از حقیقت کور و کر می سازد پس شخص عاشق نگاه میکند با چشمی که سالم نیست و گوش میکند با گوشی که شنوائی درستی ندارد و شهوات پرده عقل او را پاره کرده. نهج البلاغه خطبه 198

رحیمی نژاد سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:54 ق.ظ

به نام خدا
امام علی (ع) : به سبب اعمال زشتی که انجام می دهید ما را از شفاعت خود در قیامت درمانده نکنید همانا چه زشت است که مومن به بهشت رود و پرده دریده و بی آبرو باشد. تحف العقول صفحه 98

انشاالله هممون آبرومند باشیم.

ان شاالله

رحیمی نژاد سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:56 ق.ظ

به نام خدا
امام علی (ع) : هرکه میخواهد بداند نزد خدا چه مقامی دارد پس بنگرد در نزد گناهان چگونه است . تحف العقول صفحه 108

این هم جواب سوالی که خیلی وقت بود دنبالش می گشتم. اگه کار های خطامونو توجیه نکنیم واقعآ خودمون راحت می تونیم بگیم چه جایگاهی پیش خدای خودمون داریم.

رحیمی نژاد سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:59 ق.ظ

به نام خدا
امام علی (ع) : انواع بلا را با دعا برطرف کنید سوگند به آنکه دانه را شکافت و جاندار را جان داد بلاء شتابان تر است به مومن از سیلی که از سرازیری تپه پایین رود و در دعا هایتان عافیت از بلاء ها و سختی ها را بخوانید. تحف العقول صفحه 106

شکر نعمت یادتون نره.
بترسید که ممکنه از دست برن.
با شکر نعمت حفظشون کنید.

ممنون

شمسی پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:24 ب.ظ http://www.chemistry881semnan.blogfa.com/


خدایا...
عجب بخشنده ای هستی!
آنوقتی که در دنیایی زندگی می کنم پر از منت،
ذره ای به رخم نمی کشی بخشندگیت را
و من چه زود فراموشت می کنم...

شمسی پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:47 ب.ظ http://www.chemistry881semnan.blogfa.com/

باز باران،
با ترانه،
با گهر های فراوان
می خورد بر بام خانه.

من به پشت شیشه تنها
ایستاده
در گذرها،
رودها راه اوفتاده.

شاد و خرم
یک دو سه گنجشک پر گو،
باز هر دم
می پرند، این سو و آن سو

می خورد بر شیشه و در
مشت و سیلی،
آسمان امروز دیگر
نیست نیلی.

یادم آرد روز باران:
گردش یک روز دیرین؛
خوب و شیرین
توی جنگل های گیلان.

کودکی ده ساله بودم
شاد و خرم
نرم و نازک
چست و چابک

از پرنده،
از خزنده،
از چرنده،
بود جنگل گرم و زنده.

آسمان آبی، چو دریا
یک دو ابر، اینجا و آنجا
چون دل من،
روز روشن.

بوی جنگل،
تازه و تر
همچو می مستی دهنده.
بر درختان میزدی پر،
هر کجا زیبا پرنده.

برکه ها آرام و آبی؛
برگ و گل هر جا نمایان،
چتر نیلوفر درخشان؛
آفتابی.

سنگ ها از آب جسته،
از خزه پوشیده تن را؛
بس وزغ آنجا نشسته،
دم به دم در شور و غوغا.

رودخانه،
با دو صد زیبا ترانه؛
زیر پاهای درختان
چرخ میزد، چرخ میزد، همچو مستان.

چشمه ها چون شیشه های آفتابی،
نرم و خوش در جوش و لرزه؛
توی آنها سنگ ریزه،
سرخ و سبز و زرد و آبی.

با دو پای کودکانه
می دویدم همچو آهو،
می پریدم از لب جو،
دور میگشتم ز خانه.

می کشانیدم به پایین،
شاخه های بید مشکی
دست من می گشت رنگین،
از تمشک سرخ و مشکی.

می شندیم از پرنده،
داستانهای نهانی،
از لب باد وزنده،
رازهای زندگانی

هر چه می دیدم در آنجا
بود دلکش، بود زیبا؛
شاد بودم
می سرودم
“روز، ای روز دلارا!
داده ات خورشید رخشان
این چنین رخسار زیبا؛
ورنه بودی زشت و بیجان.

این درختان،
با همه سبزی و خوبی
گو چه می بودند جز پاهای چوبی
گر نبودی مهر رخشان؟

روز، ای روز دلارا!
گر دلارایی ست، از خورشید باشد.
ای درخت سبز و زیبا!
هر چه زیبایی ست از خورشید باشد.”

اندک اندک، رفته رفته، ابر ها گشتند چیره.
آسمان گردید تیره،
بسته شد رخساره ی خورشید رخشان
ریخت باران، ریخت باران.

جنگل از باد گریزان
چرخ ها می زد چو دریا
دانه ها ی [ گرد] باران
پهن میگشتند هر جا.

برق چون شمشیر بران
پاره میکرد ابر ها را
تندر دیوانه غران
مشت میزد ابر ها را.

روی برکه مرغ آبی،
از میانه، از کرانه،
با شتابی چرخ میزد بی شماره.

گیسوی سیمین مه را
شانه میزد دست باران
باد ها، با فوت، خوانا
می نمودندش پریشان.

سبزه در زیر درختان
رفته رفته گشت دریا
توی این دریای جوشان
جنگل وارونه پیدا.

بس دلارا بود جنگل،
به، چه زیبا بود جنگل!
بس فسانه، بس ترانه،
بس ترانه، بس فسانه.

بس گوارا بود باران
به، چه زیبا بود باران!
می شنیدم اندر این گوهر فشانی
رازهای جاودانی، پند های آسمانی؛

“بشنو از من، کودک من
پیش چشم مرد فردا،
زندگانی – خواه تیره، خواه روشن -
هست زیبا، هست زیبا، هست زیبا.”

طالبی شنبه 5 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:44 ق.ظ

باز محرم رسید، ماه عزای حسین
سینه‌ی ما می‌شود، کرب و بلای حسین
کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه
تا که بگیرم صفا، من ز صفای حسین.

فرا رسیدن محرم حسینی تسلیت باد.التماس دعا.

طالبی شنبه 5 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:45 ق.ظ

ز ایام نامور که همه ثبت دفتر است

امروز دیگر و دگر ایام دیگر است

تاریخ چیست؟ صفحه ای از عالم بزرگ

امروز با بزرگی عالم برابر است

امروز را به خون شهیدان نوشته اند

روز حسین کشتۀ تیغ ستمگر است

روز علی سرآمد و روز حسین گشت

روز پسر چو روز پدر، حیرت آور است

امروز کربلا را بی حد بود قتیل

امروز دشت ماریه را کشته بی مَر است

هر جا قدم نهی سر بی تن بپای تست

هر سو نظر کنی تن بیدست و بی سر است

این نیست کربلا که بلا خیز شد چنین

این صحنه قیامت و صحرای محشر است

این ماهی شناور در موج بحر نیست

این نعش اکبر است که در خون شناور است

این مرغ بال و پر زده صید پریده نیست

این تیر خورده کودک نوزاد اصغر است

صادق سرمد

طالبی شنبه 5 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:49 ق.ظ

یک روز صبح از خواب بیدار شدم و همه شان را بخشیدم. نه به خاطر این که آدم بزرگواری هستم؛ از “دوست نداشتن” خسته شدم

طالبی شنبه 5 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:51 ق.ظ

خدایا کمکم کن ؛ قبل از اینکه در مورد راه رفتن کسی قضاوت کنم، قدری با کفشهای او راه بروم.

طالبی شنبه 5 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:54 ق.ظ

خدایا تنها به یاری تو امید دارم... رشته ی امیدم را مگسل...
مردم اغلب بی انصاف، بی منطق و خودمحورند...

ولی آنان را ببخش...

اگر مهربان باشی، تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند...

ولی مهربان باش...

اگر شریف و درستکار باشی،فریبت می دهند...

ولی شریف و درستکار باش...

نیکیهای امروزت را فراموش میکنند...

ولی نیکوکار باش...

بهترینهای خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچگاه کافی نباشد،

و در نهایت می بینی که هر آنچه هست همواره میان "تو و خداوند" است

نه میان تو و مردم...

"دکتر علی شریعتی"


سلام خانم رحیمی نژاد.حدیث هاتون از حضرت علی(ع) خیلی زیبا بودند مخصوصا :

امام علی (ع) :چون دیدی که خداوند پیاپی بر تو بلا فرستاد سپاس و شکر او را به جای آور و چون ملاحظه کردی که خداوند در پی گناهانت پی در پی به تو نعمت داد از مکر او با خودت بترس .
خیلی دلنشین و قشنگ بود.

شازده کوچولو شنبه 5 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:39 ب.ظ

سلام استاد
سلام خانم رحیمی نژاد خوبین؟
شرمنده دیر اومدم.
دلتنگتون بودم اما . . .
بگذریم بهانه تراشی نکنم.
یه دوبیتی می نویسم براتون

دفتر شعر دلم گم شده باز
چشم دل غرق ترنم شده باز
این صدای دل تنهای من است
گریه کن دل که محرم شده باز

ایام سوگواری سید الشهدا تسلیت.
مابین دعاهاتون واسه آبرومندی ما پیش خدا و ارباب بی کفن هم دعا کنید
یا حق

سلام

رحیمی نژاد یکشنبه 6 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:05 ق.ظ

به نام خدا
سلام به استاد گرامی
سلام به همه ی دوستان عزیز

طیبه جان
و من چه زود فراموشت می کنم...

((من به پشت شیشه تنها
ایستاده
در گذرها،
رودها راه اوفتاده.

رودخانه،
با دو صد زیبا ترانه؛
زیر پاهای درختان
چرخ میزد، چرخ میزد، همچو مستان.

بشنو از من، کودک من
پیش چشم مرد فردا،
زندگانی – خواه تیره، خواه روشن -
هست زیبا، هست زیبا، هست زیبا))

یاد خاطره ی استاد افتادم:-)

خانم طالبی
ممنون
منم به همه تسلیت میگم

ز ایام نامور که همه ثبت دفتر است
انشاالله آبرومند توی هر دو دنیا باشیم

خانم طالبی یه چیزی رو قبلنا میگفتم اما الان تا حدی عمل هم میکنم: همه مشکل دارن همه گرفتارن هرکی یه جور آدم بی رنج و درد وجود نداره همدیگه رو درک کنیم خودخواه نباشیم


خدایا تنها به یاری تو امید دارم... رشته ی امیدم را مگسل...
مردم اغلب بی انصاف، بی منطق و خودمحورند...

ولی آنان را ببخش...

اگر مهربان باشی، تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند...

ولی مهربان باش...

اگر شریف و درستکار باشی،فریبت می دهند...

ولی شریف و درستکار باش...

نیکیهای امروزت را فراموش میکنند...

ولی نیکوکار باش...

بهترینهای خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچگاه کافی نباشد،

و در نهایت می بینی که هر آنچه هست همواره میان "تو و خداوند" است

نه میان تو و مردم...

"دکتر علی شریعتی"

خیلی قشنگ بود دلم نیومد قسمتی از اون رو بیارم.
من و خدا . خیلی حرفه ها سخته به چنین جایی رسیدن.

خانم طالبی عزیز یاد آوری این حدیث برام لازم بود .ممنون


سلام شازده کوچولو
خوبم
شما خوبی؟
منم منتظر شما بودم
زیبا بود
منم تسلیت میگم
چشم انشاالله خدا همه ی ما رو به راه راست هدایت کنه و کمک کنه حرفای خوب بزنیم و باطل نگیم و سخنران هم نباشیم عمل کنیم به تک تک گفته هامون. و آبرو مند در دو دنیا باشیم. نعمت های دنیا رو هم از ما دریغ نکنه و ما هم شکر گذار باشیم.یک کلام خوب بنده ای باشیم دیگه. شرمنده ی ۱۴ معصوم که دم از محبتشون می زنیم نشیم.
آخرت خدا نگامون کنه رو بر نگردونه.

گذشت خیلی قشنگه. به خاطر این ماه عزیز که میگیم با دوستان امام حسین دوستیم و با دشمنانش دشمن از ته ته دلم تمام کسانی رو که بهم خواسنه یا ناخواسته بد کردن یا ناراحتم کردن می بخشم.
برای همشون دعای خیر میکنم. انشاالله همشون و من عاقبت بخیر بشیم.
خدا کنه من هم بخشیده بشم.











سلام

رحیمی نژاد دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:21 ق.ظ

به نام خدا
سلام
در نگاه کسی که پرواز را نمیفهمد هر چه بیشتر اوج بگیری کوچکتر خواهی شد

سلام
ممنون

رحیمی نژاد دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:53 ق.ظ

به نام خدا
سلام
آنکه دانست زبان بست،

وانکه می گفت ندانست،

چه غم آلوده شبی بود،

وان مسافر که در آن ظلمت خاموش گذشت،

و بر انگیخت سگان را به صدای سم اسبش بر سنگ،

که فرود آرد شب را ، گویی

همه رویای تبی بود،

چه غم آلوده شبی بود......

سلام

رحیمی نژاد دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:07 ق.ظ

به نام خدا
سلام
در این زمانه ی بی های و هوی لال پرست

خوشا به حال کلاغان قیل و قال پرست

چگونه شرح دهم لحظه لحظه ی خود را

برای این همه نا باور خیال پرست

به شب نشینی خرچنگ های مردابی

چگونه رقص کند ماهی زلال پرست

رسیده ها چه غریب و نچیده می افتند

به بای هرزه علفهای باغ کال پرست

رسیدن به کمالی که جز انا الحق نیست

کمال دان برای من کمال پرست

هنوز زنده ام و زنده بودنم سنگیست

به تنگ چشمی مردم زوال پرست

سلام

شازده کوچولو دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:11 ب.ظ

خدایا به بعضی از آنهایی که ایمان آورده اند یادآوری کن که تو خدا هستی ، نه آنها ...





آفرین

امین دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:23 ب.ظ http://miniboo3.blogfa.com/

سلام استاد
سلام خانم رحیمی نژاد پارسال دوست امسال... حالتون خوبه؟
راستی درس ارشد تموم شد؟ دانشگاه از دست شما و شما از دست دانشگاه راحت شدید یا نه؟ماه محرم را تسلیت می گم.
و اما اگر از امروزم بپرسی باید بگویم.....

مجنونم و در اداره شاغل شده ام
یک آدم سربه راه عاقل شده ام
خیلی عوضی شدم خودم می دانم
انگار شدیدا متحول شده ام!

------------------
از این اوضاع شرم آور حکایت همچنان باقی است
بمیری زودتر بهتر! حکایت همچنان باقی است
پدر شد از خجالت آب و پشتش از مصیبت خم
و از پشتش سرش خم تر، حکایت همچنان باقی است
تو بدبختی و من مفلس و او بیمار بی درمان
دودستی خاک ها بر سر، حکایت همچنان باقی است
و مردی جنب میدان بزرگ انقلاب شهر
مبدل شد به خاکستر، حکایت همچنان باقی است
پدر دنبال نان سنگک، پسر دنبال نان سنگک
و خالی دست نان آور، حکایت همچنان باقی است
نمی بارد دگر باران به پشت خانه هاجر
که اوکرده کنون شوهر، حکایت همچنان باقی است!
... نوشتیم و نوشتیم و نوشتیم و نوشتیم و...
به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقی است
-------------------

سلام امین

رحیمی نژاد سه‌شنبه 8 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:43 ق.ظ

به نام خدا
سلام
شازده کوچولو ممنون از حضورت.

آقای ابراهیمیان سلام
شما خوب هستید ؟
زیارت قبول.
روزگار است دیگر !
فعلآ در خدمت دوستان هستم.
ممنون.خدا را شکر به خودش امید داریم. پس خوبیم.
ترم ۳ هستم.
ممنون از شعر های زیباتون.
باز هم سر بزنید خوشحال میشم .



سلام

رحیمی نژاد سه‌شنبه 8 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:02 ق.ظ

به نام خدا
سلام
فرسوده پای خود را چششم به راه دور

تا حرف من پذیرد آخر که: زندگی

رنگ خیال بر رخ تصویر خواب بود.



دل را به رنج هجر سپردم، ولی چه سود،

پایان شام شکوه ام

صبح عتاب بود.



چشمم نخورد آب از این عمر پر شکست:

این خانه را تمامی پی روی آب بود.



پایم خلیده خار بیابان.

جز با گلوی خشک نکوبیده ام به راه.

لیکن کسی، ز راه مددکاری،

دستم اگر گرفت، فریب سراب بود.



خوب زمانه رنگ دوامی به خود ندید:

کندی نهفته داشت شب رنج من به دل،

اما به کار روز نشاطم شتاب بود.



آبادی ام ملول شد از صحبت زوال.

بانگ سرور در دلم افسرد، کز نخست

تصویر جغد زیب تن این خراب بود.

طالبی چهارشنبه 9 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:28 ق.ظ

یک حرف......
یک زمستان آدم را.......
گرم نگه می دارد .....
و گاه یک حرف.....
یک عمر آدم را.......
سرد می کند!.....
حرف ها چه کارها که نمی کنند......

[ بدون نام ] چهارشنبه 9 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:29 ق.ظ

بزرگی را گفتند زندگی چند بخش است ؟

گفت:دو بخش. کودکی و پیری

گفتند پس جوانی چه شد؟

گفت: با عشق ساخت / با بی وفایی سوخت / با جدایی مرد

ممنون خانم طالبی

طالبی چهارشنبه 9 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:39 ق.ظ

هر قدم که با تو همراه می شوم

با یاد تو

با نام تو

عطر حضورت مشام جانم را معطر می کند

کاروانی رها از سیاهی ها

فریب ها

زشتی ها

آن دم که در عرفات عشق زار زدی

آن دم که رنج همه امت را یک تنه بر دوش خود بار نمودی

آن دم که یک تن شدی و هزاران شمشیر و من مات و مبهوت

از تو

از عشق تو

از شور مستی تو

از گلگونی چهره ات که هر چه وقت تنگ تر می شد انگار ...

مرا با خود ببر

ممنون خانم طالبی

شمسی پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:28 ب.ظ

تو را شاید حکمتی است
بر گزینش آنچه پیرامونت رخ می دهد.
صبر پیشه کن و پیش برو
در بهترین طریقی که می شناسی .
آنگاه در یک لحظه حکمتش را در خواهی یافت.

رحیمی نژاد جمعه 11 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:49 ق.ظ

به نام خدا
سلام استاد
سلام مقدسه جان
سلام طیبه جان
خوبید؟
خوشید؟
سلامتید ؟
ممنون که هستید و میاید سر میزنید خیلی خوشحال میشم.
تمام کامنت هاتون رو خوندم خیلی قشنگ بودند ممنون.


سلام

استاد یکشنبه 13 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 04:07 ق.ظ

مرگ یعنی...
...به شعور دیگران توهین کردن

رحیمی نژاد یکشنبه 13 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:51 ق.ظ

به نام خدا
سلام استاد
واقعآ استاد. گاهی خندم میگیره از این که بعضی ها هر کاری می کنن و فکر میکنن تو اصلآ نمی فهمی و بارها هم ازت می پرسن چرا؟!!!
به نظر من همه به رفتار خودشون آگاهن . حالا هر کاری می خوان بکنن عیبی نداره ولی وقتی ناراحتی نگن چرا؟!!!! واقعآ آدم خندش میگیره:-)

سلام
آفرین

استاد دوشنبه 14 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:48 ق.ظ

سلام
از سایت ۹۰

مهدی میرابی – تهران؛

حسین(ع) بیشتر از آب، تشنه لبیک بود اما افسوس که به جای افکارش زخم‌های تنش را نشان‌‌مان دادند و بزرگ‌ترین درد او را بی‌‌«آبی» معرفی کردند «دکتر علی شریعتی»

حادثه کربلا و قیام حسین‌بن‌علی(ع) بر اندیشه مردم جهان، حتی غیرمسلمانان تاثیر زیادی داشته است. عظمت قیام، اوج فداکاری و ویژگی‌های دیگر امام و یارانش سبب شده که اظهارنظرهای بسیاری درباره این نهضت و حماسه‌آفرینان عاشورا وجود داشته باشد. نقل سخنان همه آن افراد در این مقال نمی‌گنجد به ویژه که برخی از نویسندگان غیرمسلمان درباره این حادثه مطالب زیادی نوشته‌اند. در ادامه به تعدادی از این اظهارنظرها می‌پردازیم.

مهاتما گاندی (رهبر استقلال هند): اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز شود باید از زندگی امام حسین پیروی کند.

محمدعلی جناح (قاعد اعظم پاکستان): به عقیده من تمام مسلمین باید از سرمشق (امام حسین) این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربانی کرد، پیروی کنند.

توماس کارلایل (فیلسوف و مورخ انگلیسی): بهترین درسی که از واقعه کربلا می‌گیریم، این است که حسین و یارانش، ایمان استوار به خدا داشتند.

پروفسور ادوارد براون (شرق‌شناس انگلیسی): آیا قلبی پیدا می‌شود که وقتی درباره کربلا سخن می‌شنود، آغشته به حزن و اندوه نشود؟

موریس دو کبری (اندیشمند فرانسوی): بیایید ما هم از زیردستی یزیدیان به نوعی خلاصی یابیم و مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح دهیم، زیرا مرگ باعزت و شرافت بهتر از زندگی باذلت است.

پروفسور ماربین (فیلسوف و خاورشناس آلمانی): من معتقدم که رمز بقا و پیشرفت اسلام و تکامل مسلمانان به خاطر شهید شدن حسین(ع) و آن رویدادهای غم‌انگیز می‌باشد.

بولس سلامه (نویسنده و شاعر مسیحی لبنانی): شب‌هایی که بیدار بودم یک بار برای مدتی طولانی به جهت علاقه‌ای که به آن دو بزرگوار – امام علی(ع) و امام حسین(ع) داشتم، گریستم سپس شعر علی و حسین را سرودم.

عباس محمود عقاد (نویسنده و ادیب مصری): جنبش حسین، یکی از بی‌‌نظیرترین جنبش‌های تاریخی است که تاکنون در زمینه دعوت‌های دینی یا نهضت‌های سیاسی پدیدار گشته است.

گابریل انگری (نویسنده فرانسوی): آرامگاه حسین در کربلا بعد از کعبه، بدون تردید دومین زیارتگاه مسلمانان است. جنایت کربلا وحشت‌انگیز و غیرانسانی بود.

عبدالرحمن شرقاوی (نویسنده مصری): حسین(ع)، شهید راه دین و آزادگی است. نه تنها شیعه باید به نام حسین ببالد، بلکه تمام آزادمردان دنیا باید به این نام شریف افتخار کنند.

ابن‌ ابی‌‌ الحدید (دانشمند و شاعر عراقی): مانند حسین چه کسی را سراغ دارید به راستی این مرد مافوق بشر کیست که لحظه‌ای پستی را نمی‌پذیرد و با اختیار خود برابر ستمگران سر تعظیم فرود نمی‌آورد.

رحیمی نژاد سه‌شنبه 15 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:23 ب.ظ

به نام خدا
سلام
شهادت امام حسین (ع) رو به همه تسلیت میگم.
ممنون استاد

سلام
ممنون

رحیمی نژاد پنج‌شنبه 17 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:24 ب.ظ

به نام خدا
سلام
امیر المو منین علی(ع)_ در لذتی که پشیمانی به دنبال دارد خیری نیست.

سلام
ممنون

رحیمی نژاد جمعه 18 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:29 ب.ظ

به نام خدا
سلام
گاهی دلم به اندازه ی دنیا می گیرد:-(


تا پایان امتحان ها نیستم. از دوستانم عذر خواهی می کنم.
اگر عمری باقی بود ....
خداحافظ

سلام
موفق باشید

ممنون

شازده کوچولو شنبه 19 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:18 ق.ظ

خدای من!!!!
هرگز نگویمت دست مرا بگیر
عمریست گرفته ای،مبادا رها کنی

مرتضی شنبه 19 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:50 ب.ظ

به نام خدا
سلام خانم رحیمی نژاد
ببخشید نبودم
مریض شده بودم
ممنون که به کلبه خودتون سر میزنید
جوابتون رو دادم، برید بخونید
انشالله که باز هم امتحاناتون رو به خوبی پشت سر بذارید

یه مطلبی آورده بودم که ترسیدم و کلا بی خیالش شدم

موفق و موید باشید
یا علی

سلام مرتضی
رسیدن به خیر
بلا به دور ان شاالله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد