کلبه امین 2

به نام خدا 

سلام 

 

کلبه امین 2  

کلبه امین 2  

کلبه امین 2

نظرات 194 + ارسال نظر
امین چهارشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:33 ب.ظ

مرد یعنی نوکر بی ادعا
مرد یعنی زایمان ِ بی صدا
مرد می زاید ولی معلوم نیست
طفلکی زاییده یک یا چند تا
مرد یعنی پول ، سفته ، چک ، برات
یا که قبض برق وگاز و آبفا
مرد حس خوب بابا بودن است
آی بابا دست خالی توو نیا
آن قدیما گرچه بابا آب داد
لیک حالا می دهد کوکاکولا
تازه بابا آن قدیما اسب داشت
باید او حالا بگیرد زانتیا
مرد یعنی رستم دستان شدن
خوان او اما شده هفتاد تا
لنگ می انداخت رستم گر که بود
پیش مرد قهرمان شعر ما
مرد شمع است و به گرد نور او
اهل منزل پای کوبان ،پر صدا
هر یکی دارد تقاضایی جدید
از لباس و کفش تا پول وطلا
چون اجابت شد تقاضای همه
می روند از گرد او پروانه ها
مرد یعنی تاکسی سرویس زری
شوفر بی مزد آقا عرشیا
تابع فرمان مامان ِ پری
مجری احکام سخت مرتضی
مرد مثل یک چک واخورده است
خورده اما از صد و هفتاد جا

امین چهارشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:11 ب.ظ

یک جراح استخوان می گوید: به نظر من یک سری اعمال و حرکات وجود دارد که مغز انسان قادربه انجام نیست و یا اینکه برای آنها برنامه ریزی نشده است. تست زیر این نکته را ثابت‌می‌کند
تست زیر نمونه‌ی از حرکاتی است که با انجام آن مغز درگیر و گیج می‌شود.

حتی اگر بارها و بارها این عمل را انجام دهید، مغز با سرد گمی زیاد همان نتیجه را نشان خواهد داد و‌ هیچ تغییری بوجود نخواهد آمد.

یعنی شما نمی‌توانید، با سعی و تمرین مداوم پای تان را با هوش کنید. چرا که مغز شما از قبل برنامه ریزی شده است.

این تست بسیار هیجان انگیز تنها چند ثانیه طول می‌کشد. باور کردنی نیست، ولی کاملا صحت دارد. همین حالا آن را امتحان کنید:

1. در حالیکه مقابل مانیتورتان نشستید (هر جای دیگر مانند؛ صندلی، مبل...) پای راستتان را کمی بالا آورید و در جهت عقربه‌های ساعت بچرخانید.

2. در همین حال با دست راست شماره 6 را در هوا بنویسید (از بالا به پایین) .مسیر چرخش پای شما تغییر کرد نه؟!! یعنی پای شما خلاف عقربه‌های ساعت شروع به چرخیدن کرد. درسته؟!!

هنوز دانشمندان علتی برای این عکس العمل مغزپیدا نکرده‌اند. در نتیجه هیچ‌کاری برای تغییر آن نمی‌توان انجام داد. جالب بود نه؟!!.... شما می‌توانید بارها و بارها این آزمایش را انجام دهید و بارها و بارها همان نتیجه را مشاهده کنید

عالی بود امین

امین چهارشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:21 ب.ظ

وااااااااااااای خدااااااااااااااا

من یکی از هیجان انگیز ترین لحظات زندگیم رو تجربه کردم با عمل جراحی
حتما می گوئید چی؟!!
می خواهم شما رو وارد اتاق عمل کنم و ببرم سر عمل جراحی و خودتون جراحی رو انجام بدید البته یادتون باشه بعدش ازم تشکر کنین!
- چرا اینقدر تعجب کردید ، نترسید ، شما می توانید عمل رو انجام بدید .
- با اعتماد به نفس کامل و بدون ترس از خون و.. ، گان بپوشید و همراه من باشید .
در سایت زیر که لینک آن را گذاشته ام ، شما می توانید به صورت آنلاین وارد اتاق عمل شوید و به سر بیمار بروید و عمل جراحی رو انجام بدید . این عمل پروتز سر استخوان فمور ( ران ) است .
خب شروع کنید دیگه به سایت زیر رفته و عمل رو انجام بدید
چشم امید خیلی ها به عمل شماست ...
پس دقت کنید ...

http://www.edheads.org/activities/hip/index.htm

بوی فیروزه پنج‌شنبه 21 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:18 ق.ظ

سلام امین ابراهیمیان
قابلی نداشت نمی خوام بیشتر از این بحث کنم یا تیکه بگم چون از گریه ی شیر و ناله ی گرگ بدم میاد. تمثیله جدی نگیرید!!!


به قول بچه ها گفتنی :
علی علی

امین پنج‌شنبه 21 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:50 ب.ظ

ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت

دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت

مانند مرده ای متحرک شدم بیا

بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت

می خواستم که وقف تو باشم تمام عمر

دنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت

دنیا که هیچ,جرعه ی آبی که خورده ام

از راه حلق تشنه ی من مثل سم گذشت

بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایم

از خیر شعر گفتن,حتی قلم گذشت

تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم

یک گوشه بغض کرده,که این جمعه هم گذشت...

مولا شمار درد دلم بی نهایت است

تعداد درد من به خدا از رقم گذشت

[ بدون نام ] شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:41 ب.ظ

سلام وقت بخیر نماز و روزه هاتون قبول حق

امروز اومدم زکات علمم رو بدم و کمی از عنار مورد علاقه خانم ها بگم طلای زرد وطلای سفید و پلاتین

طلا بعلت آنکه فلزی بسیار نرم و چکش خـور می باشد بـاید بـا فــلزات دیگـری آمیـختـــه گـردد تــا استحکام لازم را بیابد. بغیر از طلای 24 عیار مـابقی آلیاژ طلا نامیده می گـردند. مس، نقره، نیکل و پالادیوم بــرای استحکام بیشتر و فلز روی به ایـن خـاطر بـه طـلا افــزوده می گردد تا اکسیژن هوا را جذ ب کــرده و از اکـسیـد شــدن مـس و نـقـره جـلوگیــری کنـــد.
طلای سفید طبیعی خاکستری روشن حاوی طلا ، نیکل، پالادیوم ، نقره و روی می بـاشد. بـه هـمـین خاطر برای سفید تر جلوه دادن آن از روکش رودیوم (RHODIUM) برای پوشش استفاده می کنند و از آنـجـایـی که رودیــوم پــس مدتی ( 12 الی 18 ماه ) ساییده می شود باید مجددا طلای سفید را روکش کرد.
گاهی در ترکیب طلای سفید 18 عیار به جای روی، پالادیم بکار می‌رود. در یک طبقه بندی دیگر برای تهیه طلای سفید با عیار 18 می‌بایست 750 قسمت آن را طلا، 50 قسمت را نقره و 200 قسمت را پالادیم درنظر گرفت یا اینکه 750 قسمت را طلا، 135 قسمت را نیکل و 85 قسمت را مس و 30 قسمت را روی انتخاب کرد.
طلا (درصد طلا بیشتر از مابقی) + مس + نقره = طلای زرد
طلا + نقره (درصد بیشتر از مابقی) + مس + روی = طلای سبز
طلا + مس (درصد بیشتر) = طلای قرمز (صورتی)
طلا + نیکل + پالادیوم + نقره + روی = طلای سفید

مقایسه پلاتین و طلای سفید
1- پلاتین سنگین تر ازطلای سفید می باشد.
2- پلاتین بطور طبیعی سفید بوده و درخشندگی و لومینانس بیشتری از طـلای سفید دارد.
3- از طلا کمیاب تر بوده از این رو گرانبها تر از طلا می باشد
4- پلاتین مقاومت بیشتری نسبت به کدر شدگی دارا می باشد.

سلام
در جمله اولتان غرور می بینم. اگر شوخی است عیبی ندارد.
ان شاا... که این طور نباشد در هر حال چون ناشناسید به جایی بر نمی خورد.

امین شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:36 ب.ظ

سلام ببخشید کامنت من بود و اگه اسمم رو ننوشتم یا ادبیاتم این جوری بود شرمنده منظورم هم فقط مطالبی بود که به واسطه کارم آموختم و از صدق سر انگ فلزات گرانبهایی مثل طلا و نقره دارم شاید از این به بعد گرایش های کامنتهام رو عوض کردم تا متحول شوم به هرحال شیرینی زیاد در ماه رمضون تشنمون می کنه قصد دارم کامنتهای طنزم کم کنم
البته غیر از موارد نادر

مغز ما اکسید گشت و سوختیم
بسکه شیمی تجزیه اموختیم

هی اسید و باز دعوا می کنند
خاک عالم بر سر ما می کنند

چون که شیمی با فیزیک همراه شد
چاله گود انرژی چاه شد

این شرودینگر مرا دیوانه کرد
تابع موجی مرا بیچاره کرد

درس دیگر درس شیمی معدنی است
پر ز اسرار عجیب و دیدنی است

هر اتم باشد مثال یک پیاز
می زند هی چرخ با آهنگ جاز

کمپلکس این فلز با آن لیگند
فهم آن مشکلتراز فتح سهند

شیمی آلی یکی درس حجیم
خواندنش هم مشکلی باشد عظیم

واکنشهایش همی پر رمز و سر
از دیلز- آلدر گرفته تا فیشر

بس که دیدم طیفهایی پر ز پیک
می کند مغزم چو ساعت تیک و تیک


جوهر طبعم بشد اینجا تمام
پس خداحافظ بود ختم کلام


آفرین امین

امین شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:41 ب.ظ

"توضیح دهید که چگونه می توان با استفاده از یک فشارسنج ارتفاع یک آسمان خراش اندازه گرفت؟"


سوال بالا یکی از سوالات امتحان فیزیک در دانشگاه کپنهاگ بود.

یکی از دانشجویان چنین پاسخ داد: "به فشار سنج یک نخ بلند می بندیم. سپس فشارسنج را از بالای آسمان خراش طوری آویزان می کنیم که سرش به زمین بخورد. ارتفاع ساختمان مورد نظر برابر با طول طناب به اضافه ی طول فشارسنج خواهد بود."

پاسخ بالا چنان مسخره به نظر می آمد که مصحح بدون تامل دانشجو را مردود اعلام کرد. ولی دانشجو اصرار داشت که پاسخ او کاملا درست است و درخواست تجدید نظر در نمره ی خود کرد. یکی از اساتید دانشگاه به عنوان قاضی تعیین شد و قرار شد که تصمیم نهایی را او بگیرد.

نظر قاضی این بود که پاسخ دانشجو در واقع درست است، ولی نشانگر هیچ گونه دانشی نسبت به اصول علم فیزیک نیست. سپس تصمیم گرفته شد که دانشجو احضار شود و در طی فرصتی شش دقیقه ای پاسخی شفاهی ارائه دهد که نشانگر حداقل آشنایی او با اصول علم فیزیک باشد.

دانشجو در پنج دقیقه ی اول ساکت نشسته بود و فکر می کرد. قاضی به او یادآوری کرد که زمان تعیین شده در حال اتمام است. دانشجو گفت که چندین روش به ذهنش رسیده است ولی نمی تواند تصمیم گیری کند که کدام یک بهترین می باشد.

قاضی به او گفت که عجله کند، و دانشجو پاسخ داد: "روش اول این است که فشارسنج را از بالای آسمان خراش رها کنیم و مدت زمانی که طول می کشد به زمین برسد را اندازه گیری کنیم. ارتفاع ساختمان را می توان با استفاده از این مدت زمان و فرمولی که روی کاغذ نوشته ام محاسبه کرد."

دانشجو بلافاصله افزود: "ولی من این روش را پیشنهاد نمی کنم، چون ممکن است فشارسنج خراب شود!"

"روش دیگر این است که اگر خورشید می تابد، طول فشارسنج را اندازه بگیریم، سپس طول سایه ی فشارسنج را اندازه بگیریم، و آنگاه طول سایه ی ساختمان را اندازه بگیریم. با استفاده از نتایج و یک نسبت هندسی ساده می توان ارتفاع ساختمان را اندازه گیری کرد. رابطه ی این روش را نیز روی کاغذ نوشته ام."

"ولی اگر بخواهیم با روشی علمی تر ارتفاع ساختمان را اندازه بگیریم، می توانیم یک ریسمان کوتاه را به انتهای فشارسنج ببندیم و آن را مانند آونگ ابتدا در سطح زمین و سپس در پشت بام آسمان خراش به نوسان درآوریم. سپس ارتفاع ساختمان را با استفاده از تفاضل نیروی گرانش دو سطح بدست آوریم. من رابطه های مربوط به این روش را که بسیار طولانی و پیچیده می باشند در این کاغذ نوشته ام."

"آها! یک روش دیگر که چندان هم بد نیست: اگر آسمان خراش پله ی اضطراری داشته باشد، می توانیم با استفاده از فشارسنج سطح بیرونی آن را علامت گذاری کرده و بالا برویم و سپس با استفاده از تعداد نشان ها و طول فشارسنج ارتفاع ساختمان را بدست بیاوریم."

"ولی اگر شما خیلی سرسختانه دوست داشته باشید که از خواص مخصوص فشارسنج برای اندازه گیری ارتفاع استفاده کنید، می توانید فشار هوا در بالای ساختمان را اندازه گیری کنید، و سپس فشار هوا در سطح زمین را اندازه گیری کنید، سپس با استفاده از تفاضل فشارهای حاصل ارتفاع ساختمان را بدست بیاورید."

"ولی بدون شک بهترین راه این می باشد که در خانه ی سرایدار آسمان خراش را بزنیم و به او بگوییم که اگر دوست دارد صاحب این فشارسنج خوشگل بشود، می تواند ارتفاع آسمان خراش را به ما بگوید تا فشارسنج را به او بدهیم!"

دانشجویی که داستان او را خواندید، نیلز بور، فیزیکدان دانمارکی بود.

و اول هم داشتند ردش می کردند.

امین شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:44 ب.ظ

هیدروژن با این که وجوه مشترکی با بعضی از گروه ها داشت نتوانست در هیچ یک از گروه‌های جدولی تناوبی اجازه‌ی اقامت کسب کند. ابتدا به سراغ قلیایی‌ها رفت و با آن‌ها اظهار قومیّت کرد. قلیایی‌ها چون او را مانند خود پوشیده در اوربیتال دیدند و به خصوص شنیده بودند گاه او را با عنوان کاتیون نام می‌برند وی را در گروه خود پذیرفتند. حتی لیتیم اتاق فوقانی را به او اختصاص داد. امّا بعد حرکاتی از هیدروژن سر زد که باعث گفتگوها و ایجاد شک و تردیدها گردید.
لیتیم به سدیم گفت او گاه برای برقراری پیوندها با ما اظهار تمایل می‌کند. کِی این رسم بین ما بود؟
سدیم: شنیده‌ام H کاملاً عریان است و هیچ پوششی از الکترون ندارد. واقعاً بی‌شرمی نیست؟
لیتیم: اگر الکترون هم پیدا کند. گاز می‌شود, فرار می‌کند. او بندبشو نیست. ما عنصر گازی نداشتیم؟
سدیم: اگر H در فعالیت‌های الکترولیتی مانند ما به کاتد می‌رود یک نیرنگ است. شنیده‌ایم گاه در چهره‌ی هیدرید H و به طور مذاب به آند می‌رود.
لیتیم: پیوند ما با عناصر دیگر از جمله هالوژن‌ها یونی است. کووالانسی نیست. امّا او پیوند کووالانسی برقرار می‌کند.
سدیم: بلی ما در خانواده‌ی خود عنصری این گونه دورو نداریم. او گاه کاتیون و گاه آنیون می‌شود.
لیتیم: فعالیت ما در حالت فلزی زبانزد خاص و عام است. برّاق و رسانای الکتریسیته هم هستیم او چه شباهتی به ما دارد؟
سدیم: درست است او از تبار ما نیست. ما کِی آنیون شده‌ایم؟ باید عذرش را خواست.
هیدروژن سراغ خانواده‌ی هالوژن‌ها می‌رود و خود را منسوب به آن‌ها معرفی می‌کند و می‌گوید: من مانند فلوئوروکلر گازی شکل هستم. حتی با همة کوچکی و سبکی حجمی برابر آن‌ها اشتغال می‌کنم (4/22 لیتر), شما بیشترین تمایل وصلت را با قلیایی‌ها دارید. من هم بی‌میل نیستم. من به صورت ملکولی مانند شما دو اتمی هستم.
آن‌ها او را پذیرفتند, امّا زمانی بعد احساس می‌کنند این یک وجبی آن‌ها را فریب داده است, چرا که او کاهنده است و آن‌ها اکسنده. او چه ربطی به آن‌ها دارد. عذرش را می‌خواهند.
هیدروژن سراغ خانواده‌ی کربن می‌رود و اظهار هم‌بستگی می‌کند و می‌افزاید لایه‌ی ظرفیت من مانند لایه‌ی ظرفیت شما نیمه‌پر است. ما الکترونگاتیویته مشابه داریم و به جای پیوند یونی پیوند کووالانسی برقرار می‌کنیم. اما الماس و سیلیسیم با آن وقار و داشتن شبکه وسیع کووالانسی از ابتدا نسبتی بین خود و آن جزء ناچیز ندیدند و بی‌اعتنا طردش کردند. بلی هیدروژن از آن به بعد گوشه‌ی تنهایی برگزید و دانست کسی که چند چهره دارد تنها می‌ماند.

آفرین امین

امین شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:45 ب.ظ

خبرگزاری فارس: مشکل حل نشدن روغن در آب به همت محققان ایرانی برطرف شد.



وحید نبوی مجری این طرح در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی فارس گفت: همیشه در دروس علوم خوانده‌ایم که روغن قابلیت حل شدن در آب را ندارد و تنها این دو ماده با هم مخلوط می‌شوند.
وی افزود: ما در این طرح تحقیقاتی خود توانسته‌ایم ماده‌ای را بسازیم که واسط حلالی آب و روغن است و با اضافه کردن این واسط در آب و روغن، این 2 ماده در هم حل می‌شوند و دیگر به شکل مخلوط و جدا از هم نیستند.
نبوی گفت: یکی از کاربردهای اصلی این طرح در رنگ‌های روغنی است که برای ساختمان‌ها به کار می‌رود، با اضافه کردن این واسط دیگر نیازی به استفاده از تینر در این روغن‌ها نیست و می‌توان به جای تینر از آب استفاده کرد که البته محققان ژاپنی هم در این زمینه فعالیت‌های خوبی را انجام داده‌اند.
وی ادامه داد: کابرد این واسط در صنایع پتروشیمی، رنگ و صنایع دیگر است، اما متأسفانه هنوز این طرح تجاری نشده و در مرحله تحقیقات باقی مانده است.

امین کمی از شیمی یکشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:21 ب.ظ

دوستان دودی
تا به حال خیلی در مورد سیگار و مضرات آن شنیده اید.
ولی آیا می دانستید آمونیاک می تواند جذب نیکوتین که یک آلکالوئید مخدر
موجود در سیگار است را توسط سلولهای مغز تا ۱۰۰برابر افزایش دهد.
ولی این مطلب برای شرکتهای بزرگ و سرمایه دار تولید کننده سیگار خیلی جالب به
نظر رسید.چرا که در تولیداتشان از این ایده بهره گرفتند و تا سالها آنرا به صورت یک
مطلب فوق سری نگه داشتند.ولی یک شیمیست از جان گذشته دستشان را رو کرد.


دوستان عینکی از عینک های فتو کرومیک چه می دانید؟

در عدسی این گونه عینک ها بلور های کوچک و شفاف کلرید نقره وجود دارد. این بلورها در برابر نور به اتم های نقره و کلر تجزیه می شود و ذرات نقره مانع عبور نور شده رنگ تیره ایجاد می کند . میزان تجزیه کلرید نقره به شدت نور بستگی دارد.
هر چه نور شدید تر باشد عمل تجزیه بیشتر و تیرگی عدسی زیادتر است ولی با کاهش نور واکنش برگشت انجام شده و رنگ عدسی روشن می شود


هیچ تا به حال دقت کرده اید که چرا برخی از شربتها یی که به صورت پودر وجود دارند
برای استفاده نیازی به شکر ندارند یا به اصطلاح suger free هستند.
و تنها اندکی از این پودر می تواند ۱.۵لیتر آب را شیرین کند.
این امر به این علت است که در این شربتها کریستالهای ریز ساخارین که ۳۰۰ برابر از
شکر شیرین تر اند وجود دارند.
آیا شنیده اید که ساخارین می تواند سرطانزا باشد (این امر بر روی موشها مثبت بوده است.)


امین یکشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:35 ب.ظ

سلام

استاد خواستم رنگ و بوی تازه ای کامنتهام بگیره گفتم بیام سمت شیمی و چه بهتر که در این زمینه درس پس بدهم

موش کاتالیزگر
پلاستیک در سال 1850 ودر شبی کشف شد که یک گربه موشی را روی میزهای آزمایشگاه دنبال می کرد. به خانه یک شیمیدان آلمانی آدولف اشپیتلر موش زده بود بنابراین او گربه اش را به خانه آورد. گربه به یک شیشه فرم آلدئید ?ماده بدست آمده از زغال سنگ-برخورد کرد. کمی از این فرمالدئید را روی پنیر متصل به تله موش پاشید. فردای آن روز اشپیتلر که ریخت وپاش را تمیز می کرد در یافت که پنیر مانند سنگ سخت شده است. او که کنجکاو شده بود،فرم آلدئید را با شیرمخلوط کرد. نتیجه این کار،کازئین بود یعنی نخستین پلاستیک جهان



تشکیل پوسته تخم مرغ نمونه بسیار جالبی از یک واکنش رسوبی در طبیعت است جرم میانگین پوسته یک تخم مرغ حدود 5 گرم که 40 درصد ان را کلسیم تشکیل می دهد بیشتر کلسیم پوسته یک تخم مرغ در یک دوره 16 ساعتی ,یعنی با سرعتی در حدود 125 میلی گرم در ساعت رسوب می کند.هیچ مرغی نمی تواند برای پاسخ گویی به این نیاز با چنین سرعتی کلسیم مصرف کند. در واقع مرغ باید برای هر نوبت تخم گذاری,حدود 10 درصد از کل کلسیم موجود در استخوان هایش را مصرف کند.

امین یکشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:49 ب.ظ

سلام
با اجازه استاد (استاد در صورتی که اشتباه عرض کردم تصحیح بفرمایند ممنون)

بچه ها می دونید که ماده سه حالت ندارد و شش حالت دارد

یونانیان باستان ، عالم را متشکل از چهار عنصر آتش ، خاک ، آب و هوا میدانستند. امروزه دانشمندان بکمک این عناصر ، تمام اجزای تشکیل دهنده جهان را آن طور که هست ، توضیح میدهند. آتش بیانگر انرژی بوده و سه عنصر دیگر نشان دهنده سه حالت از ماده جامد ، مایع و گاز میباشند. بر طبق این تقسیم بندی ، مواد جامد دارای شکل و ابعاد مشخصی بوده و همچنین جرم ، حجم و وزن مشخصی دارند.
مایعات و گازها شاره هستند، یعنی جریان مییابند. این اجسام شکل معینی ندارند و شکل ظرفی را که در آن قرار دارند بخود میگیرند، در حالیکه مقدار معینی دارند. مثلا مقدار آب ، دی اکسید کربن ، هوا ، شیر و غیره جرم قابل اندازه گیری و معینی دارند، اما نمیتوانند همانند جامدات با اعمال نیروی پس زنی کشانی ، در مقابل تغییر شکل ، مقاومت کنند.

بررسی حالات پنج گانه ماده و تحلیلی بر چیستی حالات تازه آن

تا کنون با سه شکل ماده آشنا شده اید: گاز، مایع و جامد.
ولی اینها تمام حالات ماده نیستند. اشکال ماده به طور کلی عبارتند از : جامد ,مایع ,گاز ,پلاسما و ماده چگال بونز -انیشتین(Booze-Einstein condensate) - و حالت تازه کشف شده یعنی ماده چگال فرمیونی(Fermionic condensate).

خیلی دوست داشتم که پلاسما و ماده چگال بونز -انیشتین و ماده چگال فرمیونی را توضیح بدهم اما مطلبی که من خوندم قابلیت خلاصه نداره اما search این مطلب از راه کلید واژه اسامی کار راحتی است ممنون

نمی دانم امین
فقط پلاسما را بلدم

امین یکشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:51 ب.ظ

انگشت نگاری پدیده ای شیمیایی

اغلب هنگامی که ما اجسام را لمس می کنیم ،آثاری بر روی آنها برجا ی می ماندکه آن را اثر انگشت می نامیم.برای آشکار کردن اثر انگشت،به فرایند شیمیایی نیازمندیم.باایجاد اثر انگشت بر روی کاغذ و پس از اجرای چند مرحله می توان اثر انگشت را قابل دیدن کرد. مواد مورد نیاز کاغذ مقوایی سفید یا کاغذ سفید بدون خط ،ید بلوری ، ارلن 250 یا 125 میلی لیتری ،چراغ گاز ،گیره، قیچی ،درهنگام کار از عینک ایمنی استفاده کنید . روش کار 1)از یک تکه کاغذ سفید ،نوار باریکی بطوری که بتوان آن رااز دهانه ی ارلن ،به درون آن هدایت کرد. 2)بایکی از انگشتان خود به انتهای نوار کاغذی محکم فشار دهید. 3)به اندازه ی نصف یک قاشق کوچک چای- خوری از بلورهای یددر انتهای ارلن بگذارید. پس به آرامی آنرا با شعله ی چراغ در زیر هود گرم کنید تا ید بخار شود.میتوانید از شعله پخش کن استفاده کنید .از تنفس بخارهای ید بپرهیزید. 4)به کمک گیره ،نوار کاغذی را به درون ارلن هدایت کنید.چه مشاهده می کنید؟ 5)با چسباندن نوار چسب شفاف بر رو ی اثرانگشت خود،از آن محافظت کنید. واکنش های شیمیایی چربی اسیدهای چرب و سدیم کلرید از جمله مواد شیمیایی هستندکه از منافذ پوست به صورت عرق خارج می شوند.ترشح این چربیها یک ساز و کار طبیعی برا ی نر م و مرطو ب نگه داشتن پوست است.هنگامی یک اثر انگشت به وجود می آیدکه مواد چرب موجود در آن بر جای بماند،ید در مواد چربی حل شده و با آنها واکنش شیمیایی میدهدو به رنگ قهوه ای در می آید.بنابر این اگر بخارهای ید بتوانند با چربی های به جا مانده از پوست دست تما س پیدا کنند،طرح اثر انگشت به صورت خطوط از سطح انگشت بر رو ی کاغذ سفید آشگار خواهد شد.

امین یکشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:53 ب.ظ

و اما سه حالت دیگه از ماده

پلاسما
حالت چهارم ماده پلاسما ,شبیه گاز است و از اتمهایی تشکیل شده است که تمام یا تعدادی از الکترون های خود را از دست داده اند (یونیده شده اند) .
بیشتر مواد جهان در حالت پلاسما هستند مانند خورشید که از پلاسما تشکیل شده است. پلاسما اغلب بسیار گرم است و می توان آن را در میدان مغناطیسی به دام انداخت.
اما در تعریفی کلی از پلاسما باید گفت که ؛ پلاسما حالت چهارمی از ماده است که دانش امروزی نتوانسته آنها را جزو سه حالت دیگر پندارد و مجبور شده آنرا حالت مستقلی به حساب آورد. این ماده با ماهیت محیط یونیزه ، ترکیبی از یونهای مثبت و الکترون با غلظت معین میباشد که مقدار الکترونها و یونهای مثبت در یک محیط پلاسما تقریبا برابر است و حالت پلاسمای مواد ، تقریبا حالت شبه خنثایی دارد. پدیدههای طبیعی زیادی از جمله آتش ، خورشید ، ستارگان و غیره در رده حالت پلاسمایی ماده قرار میگیرند.
پلاسما شبیه به گاز است، ولی مرکب از ذرات باردار متحرکی به نام یون است. یونها بشدت تحت تاثیر نیروهای الکتریکی و مغناطیسی قرار میگیرند. مواد طبیعی در حالت پلاسما عبارتند از انواع شعله ، بخش خارجی جو زمین ، اتمسفر ستارگان ، بسیاری از مواد موجود در فضای سحابی و بخشی از دم ستاره دنبالهدار و شفقهای قطبی شمالی که نمایش خیره کننده ای از حالت پلاسمایی ماده است که در میدان مغناطیسی جریان مییابد
بد نیست بدانید که دانش امروزی حالات دیگری از جمله برهمکنش ضعیف و قوی هستهای را نیز در دستهبندیها بعنوان حالات پنجم و ششم ماده بحساب میآورد که از این حالات در توجیه خواص نکلئونهای هسته ، نیروهای هستهای ، واکنش های هستهای و در کل ((فیزیک ذرات بنیادی)) استفاده میشود.

چگال بوز – اینشتین
حالت پنجم با نام ماده چگال بوز-اینشتین(Booze-Einstein condensate) که در سال ۱۹۹۵ کشف شد، در اثر سرد شدن ذراتی به نام بوزونها (Bosons)تا دماهایی بسیار پایین پدید میآید. بوزونهای سرد در هم فرومیروند و ابر ذرهای که رفتاری بیشتر شبیه یک موج دارد تا ذرههای معمولی ، شکل میگیرد. ماده چگال بوز-اینشتین شکننده است و سرعت عبور نور در آن بسیار کم است.

چگال فرمیونی
حالت تازه هم ماده چگال فرمیونی (Fermionic condensate) است. “دبورا جین” (Deborah Jin) از دانشگاه کلورادو که گروهش در اواخر پاییز ۱۳۸۲ ، موفق به کشف این شکل تازه ماده شده است، میگوید”: وقتی با شکل جدیدی از ماده روبرو میشوید، باید زمانی را صرف شناخت ویژگیهایش کنید. آنها این ماده تازه را با سرد کردن ابری از پانصدهزار اتم پتاسیم با جرم اتمی ۴۰ تا دمایی کمتر از یک میلیونیم درجه بالاتر از صفر مطلق پدیدآوردند. این اتمها در چنین دمایی بدون گرانروی جریان مییابند و این ، نشانه ظهور مادهای جدید بود.
در این حالت اتمهای پتاسیم بدون آنکه چسبندگی میان آنها وجود داشته باشد ، بصورت مایع جریان یافتند . حالت چگالیده فرمیونی تا حدی شبیه چگالش بوز- اینشتین است .
هر دو حالت از اتمهایی تشکیل شده اند که این اتم ها در دمای پایین به هم می پیوندند و جسم واحدی را تشکیل می دهند . در چگالش بوز- اینشتین اتم ها از نوع بوزون هستند در حالیکه در چگالش فرمیونی اتم ها فرمیون هستند.
تفاوت میان بوزون ها و فرمیونها چیست ؟
رفتار بوزون ها به گونه ای است که تمایل دارند با هم پیوند برقرار کنند و به هم متصل شوند . یک اتم در صورتی که حاصل جمع تعداد الکترون ، پروتون و نوترون هایش زوج باشد، بوزون است . بعنوان مثال اتمهای سدیم بوزون هستند زیرا اتمهای سدیم در حالت عادی یازده الکترون ، یازده پروتون و دوازده نوترون دارند که حاصل جمع آنها عدد زوج ۳۴ می شود . بنابراین اتمهای سدیم این قابلیت را دارند که در دماهای پایین به هم متصل شوند و حالت چگالیده بوز- اینشتین را پدید اورند اما از طرف دیگر فرمین ها منزوی هستند . این ذرات طبق اصل طرد پائولی هنگامی که در یک حالت کوانتومی قرار می گیرند همدیگر را دفع می کنند و اگر ذره ای در یک حالت کوانتومی خاص قرار گیرد مانع از آن می شود که ذره دیگری هم بتواند به آن حالت دسترسی یابد .
هر اتم که حاصل جمع تعداد الکترون ، پروتون و نوترون هایش فرد باشد فرمیون است . به عنوان مثال ، اتم های پتاسیم با عدد جرمی ۴۰ فرمیون هستند زیرا دارای ۱۹ الکترون ، ۱۹ پروتون و ۲۱ نوترون هستند و حاصل جمع این سه عدد برابر ۵۹ می شود . دکتر جین و همکارانش بر پایه همین خاصیت انزوا طلبی فرمیونها روشی را پیش گرفتند و از میدانهای مغناطیسی کنترل شونده ای برای انجام آزمایشها استفاده کردند . میدان مغناطیسی باعث می شود که اتمهای منفرد با هم جفت شوند و میزان جفت شدگی اتمها در این حالت با تغییر میدان مغناطیسی قابل کنترل است . انتظار می رفت که اتمهای جفت شده پتاسیم خواص همانند بوزونها داشته باشند اما آزمایشها نشان دادند که در بعضی از اتمها که میزان جفت شدگی ضعیف بود هنوز بعضی از خواص فرمیونی خود را از دست نداده بودند .
در این حالت یک جفت از اتمهای جفت شده می تواند به جفت دیگری متصل شود و این جفت شدگی به همین ترتیب ادامه یابد تا این که سرانجام باعث تشکیل حالت چگالیده فرمیونی شود .
دکتر جین شک داشت که جفت شدگی اتم های مشاهده شده همانند جفت شدگی اتمهای هلیوم مایع باشد که به آن ابر شارگی می گویند . ابرشاره ها نیز بدون اینکه خاصیت چسبندگی بین آنها باشد به راحتی جریان می یابند . وضعیت مشابه دیگر ، حالت ابر رسانایی است . در یک ابر رسانا الکترونهای جفت شده( الکترون ها فرمیون هستند ) به محض آنکه با مقاومت الکتریکی مواجه شوند به راحتی جریان می یابند . علاقه وافری به ابر رساناها وجود دارد زیرا از آنها برای تولید الکتریسیته پاک و ارزان می توان استفاده کرد در صورتی که استفاده از ابر رساناها در تکنولوژی میسر شود قطارهای برقی سریع السیر و کامپیوترهای فوق سریع با قیمت پایین روانه بازار خواهد شد اما متاسفانه استفاده از ابررساناها و حتی تحقیق در باره آنها دشوار است .
بزرگترین مشکل این است که حداقل دمایی که لازم است تا یک ابررسانا ایجاد شود ۱۳۵- درجه سلسیوس است . بنابراین نیتروژن مایع یا دستگاه سرد کننده دیگری لازمست تا سیمهای رابط و هر وسیله جانبی دیگری که الکترونهای جفت شده در ان محیط قرار می گیرند را نگه دارد . این فرایند هزینه زیادی می خواهد و به دستگاههای پر حجمی نیاز دارد . اما اگر ابررسانایی بردمای اتاق شود کار کردن با آن فوق العاده راحت می شود و استفاده ازآن به خاطر مزیت های یاد شده سریعا افزایش می یابد جین می گوید کنترل میزان جفت شدگی اتمهابا استفاده از تغییر میدان مغناطیسی همانند تغییر دما برای یک ابررسانا ست . این روند ما را امیدوار می کند که بتوانیم آموخته های خود از چگالش فرمیونی را به دیگر زمینه ها از جمله ابر رسانایی در دمای اتاق تسری دهیم.
ناسا کاربردهای زیادی را برای ابررساناهادر نظر گرفته است به عنوان مثال استفاده از ابر رساناها باعث خواهد شد که مدار ماهواره های چرخنده به دور زمین با دقت بسیاربالایی کنترل شوند . خاصیت اصلی ابر رساناها به دلیل نداشتن مقاومت الکتریکی امکان انتقال جریان الکتریکی – حجم کوچکی از ابررسانا است . به همین خاطر اگر به جای سیم های مسی از ابر رساناها استفاده شود ،موتورهای فضاپیماها تا ۶ برابر نسبت به موتورهای فعلی سبکتر خواهند شد و باعث می شود که وزن و فضاپیما بسیار کاهش یابد .
از دیگر زمینه هایی که ابررساناها می توانند نقش اساسی در آنها بازی می کنند می توان کاوش های بعدی انسان از فضا را نام برد . ابررساناها بهترین گزینه برای تولید وانتقال بسیارکارآمد انرژی الکتریکی هستند و طی شب های طولانی ماه که دما تا ۱۷۳- درجه سانتی گراد پایین می آید و طی ماه های ژانویه تا مارس دستگاه های MRI ساخته شده ازسیم های ابررسانا ، ابزار تشخیص دقیق و توانمندی در خدمت سلامت خدمه فضاپیما خواهد بود .

امین یکشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:04 ب.ظ

نامه ای از دوزخ

روزی مردی به سفر میرود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه میشود که هتل به کامپیوتر مجهز است . تصمیم میگیرد به همسرش ایمیل بزند . نامه را مینویسد اما در تایپ ادرس دچار اشتباه میشود و بدون اینکه متوجه شود نامه را میفرستد . در این ضمن در گوشه ای دیگر از این کره خاکی ، زنی که تازه از مراسم خاک سپاری همسرش به خانه باز گشته بود با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا اشنایان داشته باشه به سراغ کامپیوتر میرود تا ایمیل های خود را چک کند . اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند و بر زمین می افتد . پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را بر نقش زمین میبیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد:
گیرنده : همسر عزیزم
موضوع : من رسیدم
میدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی . راستش انها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا میاد میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته . من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم . همه چیز برای ورود تو رو به راهه . فردا میبینمت . امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه . وای که چه قدر اینجا گرمه !!!

رحیمی نژاد دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:02 ب.ظ

سلام آقا امین
یادمه قول داده بودم بیام به کلبه ی شما اما نشد!
گرچه بوی فیروزه جبران کردند ولی منم اومدم:-)
هنوز مطالبتونو نخوندم خوندم نظر می دم فعلآ گفتم با خبر اومدنم شادتون کنم:-)

امین دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:44 ب.ظ

سلام خانم رحیمی نژاد ممنون از تشریف فرماییتون لطف کردید

مرتضی سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:44 ق.ظ

سلام امین جان
اول از همه ایول داری
دوم چون زیاد اهل شعر نیستم نظر نمی دادم اما جدیدا زدی تو فاز شیمی به یاد روزهایی که واسه ارشد دوتایی درس می خوندیم پا به پات میام کمک!
سوم باز هم ایول داری

یا علی

امین شیشه ضد گلوله سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:55 ب.ظ

سلام داش مرتضای

خوشم میاد که از تکه زبون من خوشت میاد ایول داری عزیز و در ضمن در خدمتیم

شیشه ضد گلوله چیست؟

ابتدا ببینیم شیشه ضدگلوله چگونه اختراع شد.
نخستین بار یک شیمیدان فرانسوی به نام "بندیکتوس" در اوایل قرن بیستم بر اثر یک تصادف جالب توانست تکنیک اولیه ساخت نوعی شیشه نشکن و مقاوم را به دست آورد.
او روزی در آزمایشگاه خود مشغول جابجا کردن تعدادی از بطریهای حاوی مواد شیمیایی بود که ناگهان یکی از آنها از ارتفاع زیاد به زمین افتاد. وی با کمال تعجب مشاهده کرد که بطری شیشه ای با اینکه یک لیتر گنجایش داشت و سنگین هم بود در برخورد با کف آزمایشگاه نشکست.
"بندیکتوس" شیشه را مورد بررسی قرار داده و متوجه شد که محتویات شیشه محلول سلولزی بوده که به مرور زمان زمان تبخیر شده و فقط قشر نازکی از آن روی بدنه داخلی بطری رسوب کرده و همین رسوبات مانع شکستن شیشه شده است.

راز شیشه های ضدگلوله پلاستیک است که شیشه چند لایه گفته می شود و لایه هایی از پلاسنیک و شیشه است و از شیشه های معمولی ضخیم تر و پلاستیک درون لایه ها معمولا از مواد کربن دار می باشد. این شیشه ضخیم ولی شفاف است.
وقتی گلوله به شیشه ضدگلوله پرتاب می شود اولین لایه شیشه سوراخ می شود ولی لایه پلاستیکی فشار گلوله را می گیرد و آن را متوقف می کند. به این ترتیب گلوله نمی تواند به آخرین لایه شیشه برسد.

این نوع شیشه شامل چهار لایه 6 میلی متری و دو لایه پلاستیک ضخیم است. در هر مورد، ابتدا از طریق وصل کردن به خلاء، هوای بین لایه ها را خارج کرده، ضخامت شیشه و پلاستیک را به هم می چسبانند و بعد تحت فشار 13 اتمسفر در دمای 120 درجه سانتیگراد، به مدت سه ساعت نگه می دارند تا لایه ها کاملا به همدیگر بچسبند.

حال ببینیم مقاوم ترین شیشه ضد گلوله ساخت کجاست؟
در سال 2005 نیروی هوایی امریکا اعلام کرد ماده شفاف و مستحکمی تولید کرده که قادر است در برابر گلوله هایی که می توانند سپر محافظ سپر محافظ وسایط نقلیه زره پوش را سوراخ کنند مقاومت کند.
این ماده که از جنس اکسی نیترات آلومینیوم است و با نام تجاری آلون شناخته می شود می تواند جایگزین همه شیشه های کنونی بر روی وسایط نقلیه شود که به وسیله نیروهای پلیس و ارتش مورد استفاده قرار می گیرد. به نوشته هفته نامه نیو ساینتیست، در جریان آزمایش این ماده در دانشگاه دیتن در اوهایو این شیشه جدید توانست در برابر گلوله های تفنگ دورزن روسی ام 44 که کالیبر 30 دارد و تفنگ دورزن براونینگ که دارای کالیبر 50 است مقاومت کند. این شیشه همچنین در برابر رگبار گلوله های ضد سپر که دارای کالیبر 30 هستند مقاومت کرد

ممنون امین

امین اسید معده سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:58 ب.ظ

یک انسان بالغ روزانه بین 2تا3لیترشیره معده تولید میکند.شیره معده یک مایع گوارشی اسیدی ورقیق است که به وسیله ی غده های موجود دردیواره داخلی معده ترشح میشود.ازجمله موادی که دراین شیره وجود دارد,هیدروکلریک اسید است.PHشیره معده به دلیل وجود این اسیددرحدود1.5بوده وغلظت هیدروکلریک اسید درآن0.03مولاراست.اسیدی بااین غلظت میتواندفلزروی رادرخود حل کند!علت وجود محیطی بااین قدرت اسیدی چیست؟اگر مقداریونهایH+بیش ازاندازه باشد,چه روی میدهد؟H+محیط ازکجاتامین میشود؟دیواره داخلی معده ازبافت نفوذناپذیری تشکیل شده است که سلولهای سازنده آن بافتی تراوادارند.این غشااجازه میدهدکه آب ومولکولهای خنثی به سلول وارد یا ازآن خارج شوند.اما این غشامعمولا ازتبادل یونهای آب پوشیدهK+,Na,Cl,Hجلوگیری میکنند.یکی ازفراورده های پایانی سوخت وساز بدن گازCO2 است.براثرآبپوشی این گاز کربنیک اسید تولید میشود.ازیونش این اسید یونH+ تولید میشود.
این واکنشها درپلاسمای خون رخ میدهد.با عبور خون ازکنار سلولهای یاد شده یونهای H+ طی فرایندی به نام انتقال فعال ازمیان غشای این سلولها عبور کرده وارد معده میشود.آنزیم ها این فرایند را تسریع میکنند.
برای حفظ توازن الکتریکی به همان تعدادیونCl- نیز ازپلاسمای خون وارد معده میشود.
پس ازورود این یونها به معده ,غشای سلول ها از بازگشت دوباره آنها به پلاسما جلوگیری میکند.وجود محیط اسیدی قوی در معده برای هضم غذاوفعال کردن برخی آنزیم های گوارشی لازم است.
خوردن غذا موجب ترشحH+ به درون معده میشود.
دیواره داخلی معده به طور طبیعی مقدار کمی ازاین یونها رادوباره جذب میکند.این جذب دوباره به نابودی سلولهای سازنده دیواره معده می انجامد.در این شرایط درهر دقیقه حدود نیم میلیون سلول از بین میرود.به این علت دیواره داخلی معده ای که ازسلامتی کامل برخوردار باشدهر سه روز یک بار به طور کامل عوض میشود.اگر مقدار اسید معده بیش ازاندازه باشد تعداد یونهای H+ جذب شده افزایش می یابد در نتیجه ناراحتی هایی هم چون درد,ورم,التهاب,خونریزی وگرفتگی ماهیچه های معده بروز میکند.
یکی ازراههای کاهش غلظت اسید معده استفاده از ضداسیدهااست.نقش اصلی ضد اسیدها خنثی کردن اسید اضافی موجود در شیره معده است.شیر منیزی یکی ازمتداول ترین ضداسیدهاست ومنیزیم هیدروکسید جزء اصلی سازنده آن است.اما موادی مانندمنیزیم کربنات,الومینیوم هیدروکسید,کلسیم کربنات وسدیم هیدروژن کربنات نیز برای تهیه ضداسیدهابه کار میرود.

امین سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:18 ب.ظ

ماتیم ودوچشم خود به در دوخته ایم
در آتش زندگی خود سوخته ایم
خود سوخته ایم وبس مصیبت اینکه
بابای پسرهای پدر سوخته ایم

سلام سخته قبول بفرمایید سخته یه ور طنزه یه ور شیمی یه ور بعضی وقتها بحث فلسفی همشم از نظر خودم قشنگه به قول حافظ دستی به جام باده و دستی به زلف ژس من کدوم بحث رو عوض کنم؟

خــدایــا بــه حــق سر و پـا وگوش.. ....بـده خانه ای با دواستخر توش
بــــه حــــق دل پـــر زخـــون انــار.......کرم کن یـه ماشین ولو جاگوار
بــه چـشمـان اشــکی زبــوی پیاز..... بــه یــک گــونی پــول دارم نـیاز
بــه اشــک و بــه آه دل بــی زنــان .....عطا کن زنی با کلاس و مــامـان
نــخــواهــد زمــن مِهرو پول و طلا.... ..ولی خوشگل وخوب و ظالم بـلا
جــهازش مــهــیا وشــیـک وگــران......بــه مــانـنـد بـعـضی زمـا بهتران
بُــود شــاغــل و صـاحـب یک مقام......شوم راحت از کارو خوابـم مـدام
نــه کــم کــار وتنبـل نه اینکه عجول.....نه کم رو نه اینکه خورَد زود گـول
اگر داشــت مــادر نــبــاشد خـیــال.... به شرطی که باشدکر وکور و لال
وبــابـاش کـــه قـربـون شــکلشــم.....اگر توپ بود منت اش می کشـم
بــه شـرطـی که سنش فزون از نود.....چــه بــهتــراگـــر بــود بـالای صد
کــه پـاسپورت و ویزاش باشد اوکی.....کنــم راه صد سالـه یک روزه طی
ومــیــراث تــوپــی بــیارم به دست .... هاپولی کنم ارث او هرچه هست
سـپـس بــنده (شهرام) دیگر شوم .....غــلط گـفتم حتماً از او سر شوم
چنین گفت استاد ای خوش خیال..... کـه بـیهوده داری چنین قیل و قال
بــه ایـــن آرزوهــای صــد من یه غاز.... نــکــن اعـتـــنــا و دلــت را نــبـــاز
ز(گربــه) دعــا گـــر کــه مـقبـول بود 1...زبـــــاران کـــویــر نــمــک فول بود

شعر از جاوید

بوی فیروزه چهارشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:10 ق.ظ

واقعیتی مهم در مورد پول
با اون میشه یه خونه خرید،

ولی نمیشه باهاش محل آسایش خرید.

میتونی باهاش ساعت بخری،

ولی نمیتونی باهاش فرصت بخری.

من میتونم با پول برات مقام و درجه بخرم،

ولی احترام را نمی‌تونم واسه‌ت بخرم.

میتونم برات یه رختخواب بخرم،

ولی خواب خریدنی نیست!

میشه باهاش کتاب خرید.

ولی دانش و معرفت را نمیشه.

اون میتونه واسه تو دارو تهیه کنه،

اما تندرستی را نمیتونه.

با پول میشه خون تهیه کرد،

ولی زندگی خریدنـی نیست.

بنابراین میبینی که پول همه چیز نیست.

و اغلب هم باعث ایجاد رنج و زحمت میشه.

من اینا را بهت گفتم، چون من دوست تو هستم

و به عنوان یه دوست میخوام که

رنج و زحمت را ازت دور کنم.

پس
هر چی پول داری، بفرست واسه من.

و من رنج اون را به جای تو تحمل میکنم.
(لطفاً فقط وجه نقد باشه حوصله وصول چک ندارم )

امین پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:45 ب.ظ

هرچند که روزه است حاجی رمضان
تا خرخره می خورد حقوق دگران
یک ذره غبار اگر رود توی گلوش
از بابت روزه می شود دل نگران
...................................
چون ندارم چیز بهر خوردنم
ماه روزه ،روزه خواری می کنم
چون به پایان می رسد ماه صیام
از فراقش آه و زاری می کنم
...............................................
یک قطره نبرده از سحر آب به کام
یک ذره نخورده طفلکی گرچه طعام
خورده است طرف تمام سی روز ولی
صدها قسم دروغ و مال ِ ایتام
................................................
صد جور غذا و اشربه بر خوان است
البته که سفره ها همه الوان است
پس لب کلام بشنو ازپیر خرد
ماه رمضان عروسی مهمان است
...............................................
مهمان خداییم و خدا دل نگران
از پر خوری شدید مهمان حیران
می گفت شبی خدا به خود اینگونه
بگذر ز صیام و ماه شوال رسان

امین پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:38 ب.ظ

یک استاددانشگاه مازندران ازگرمای اگزوز خودرو، آب گرم بهداشتی تهیه‌کرد

مهندس"عبدالرحیم عراقی " عضو هیات علمی دانشگاه مازندران در بابل موفق به "تهیه آب گرم بهداشتی از طریق گرمای اگزوز خودروها" با هدف استفاده و مصارف شستشو در مسافرت‌ها شد.

داشتن آب گرم در ماشین برای شستشوی دست و صورت ، نظافت و یا شستن ظروف غذا در مسافرت برای رانندگان و یا سرنشینان می‌تواند مفید باشد که در این طرح آب گرم مصرفی را می‌توان از گرمای بدنه منبع اگزوز ماشین به‌صورت مجانی تهیه کنیم.

ابتدا دو منبع از جنس استیل ضد رنگ بهداشتی با گنجایش حداقل ده لیتر در دو طرف منبع اگزوز چسبیده به آن جاسازی می‌شود.

این دومنبع برای جاری شدن آب در هر دو منبع توسط یک لوله آلومینومی به هم متصل می‌شوند.

آب معمولی و تمیزازطریق منبع آب ذخیره‌شده درظرف بهداشتی با گنجایش مناسب در صندوق عقب خودروجاسازی شده و توسط لوله شیلنگ بهداشتی وارد لوله آلومینومی می‌شود.

این مخترع تصریح کرد: آب در هردو منبع استیل پر شده و توسط گرمای منبع اگزوز ماشین در حال حرکت به اندازه کافی گرم می‌شود.

عراقی بابیان اینکه آب گرم به هنگام نیازاز طریق شیرآب در انتهای منبع استیل مصرف می‌شود ، اظهار داشت: برای تنظیم درجه حرارت آب گرم مصرفی از دو عدد پیچ که می‌توان با تنظیم آن پیچها فاصله منبع‌های استیل را از بدنه منبع اگزوز تنظیم کرد، استفاده می‌شود. هنگامی که ماشین خاموش می‌باشد ، برای جلوگیری از سرد شدن آب گرم قسمت‌های بیرونی دو منبع استیل با عایق حرارتی مخصوص پوشانده می‌شود

و البته این را هم به عرض شما برسونم یکی از همکارام در اداره ۴ سال پیش توانسته بود از طریق اعمال جریان برق در دو صفحه مجزا و نزدیک به هم دو محفظه جداگانه را به یخچال و فلاکس چای تبدیل کند.

سلام امین
پس اون یخچال با فناوری جدید کار همکارت بود؟

امین Wolfram Alpha پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:45 ب.ظ

با سایت Wolfram Alpha آشنا هستید؟ اگر هستید که خوش به حالتان اگر هم آشنا نیستید به نفعتونه که آشنا بشید! شاید اگه همین الان به «این سایت» برید فکر کنید با چیزی شبیه یاهو یا گوگل آشنا شدید ولی ولفرام برای شما چیزی جستجو نمیکنه بلکه دقیقا به سوالهای شما جواب میده.

شما تو این سایت میتونید هر نوع اطلاعاتی که نیاز دارید رو بدست بیارید و مطمئن باشید که این اطلاعات تا حد زیادی درست هستن. شاید جالب ترین سوالهایی که این سایت بتونه جواب بده، حل هر نوع مساله ریاضی باشه. از ساده ترین مسائل ممکن تا انواع انتگرال های معین و نا معین. و جالب تر اینه که ولفرام فقط به شما جواب نمیده، راه حل هم میده! همین الآن تو سرچ باکس ولفرام بنویسید Integrate و جلوی اون سخت ترین تابعی که به ذهنتون میرسه رو بنویسید. جالبه نه! با کلیک بر روی Show Steps میتونید مراحل حل رو هم ببینید.

سوالهای دیگه ای هم دارین؟چرا از ولفرام نمیپرسین؟میتونین جواب انواع اطلاعات اقتصادی، سیاسی، جغرافی و علوم شیمی، فیزیک، ریاضی و … بدست بیارید. همین الآن امتحان کنید. اصلا شاید دلتون بخواد صورفلکی آسمون رو بشناسید یا بخواهید همه ی آمار تیم های فوتبال بارسلونا و رئال رو مقایسه کنید یا مقایسه نرخ تورم کشورها. Wolfram حتی میتونه تو حل کردن جدول و یا پیدا کردن وساده سازی نسبت های فامیلی هم کمکتون کنه

امین پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:50 ب.ظ

خدا: بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است.
بنده: خدایا !خسته ام!نمی توانم.
خدا: بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.
بنده: خدایا !خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم.
خدا: بنده ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان
بنده: خدایا سه رکعت زیاد است
خدا: بنده ی من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان
بنده: خدایا !امروز خیلی خسته ام!آیا راه دیگری ندارد؟
خدا: بنده ی من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله
بنده: خدایا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد!
خدا: بنده ی من همانجا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله
بنده: خدایا هوا سرد است!نمی توانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم
خدا: بنده ی من در دلت بگو یا الله ما نماز شب برایت حساب می کنیم

بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد

خدا:ملائکه ی من! ببینید من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابیده است چیزی به اذان صبح نمانده، او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است امشب با من حرف نزده
ملائکه: خداوندا! دوباره او را بیدار کردیم ،اما باز خوابید
خدا: ملائکه ی من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست
ملائکه: پروردگارا! باز هم بیدار نمی شود!
خدا: اذان صبح را می گویند هنگام طلوع آفتاب است ای بنده ی من بیدار شو نماز صبحت قضا می شود خورشید از مشرق سر بر می آورد
ملائکه:خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟
خدا: او جز من کسی را ندارد...شاید توبه کرد...

بنده ی من تو به هنگامی که به نماز می ایستی من آنچنان گوش فرا میدهم که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صد ها خدا داری.

به نام خدا
آفرین امین
برای من که تو را می شناسم
تویی که گاهی برخی مطالبت را من سانسور می کنم
تویی که جانماز آب نمی کشی
منم منم نمی کنی
خشک نیستی ریاکار هم نیستی
در یک کلام خودت را کر نمی دانی وبقیه را قلیل
حرفت به دل می نشیند

بلی خدا مهربان است
و در کمینگاه

مگر خودش به داد مابرسد

ممنون

امین چرا خانمها زود گریه می‌کنند پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:00 ب.ظ

پژوهشگران هلندی در بررسیهای خود نشان دادند علت اینکه بسیاری از افراد بسیار احساساتی بوده و با دیدن یک فیلم غم انگیز بلافاصله اشکهایشان جاری می شود ترشح پایین یک هورمون است.
افرادی هستند که همیشه مقداری اشک اضافی در جیب خود ذخیره دارند تا در روز مبادا (همین لحظه، همین حالا) از آن استفاده کنند. این افراد این بار که با دیدن یک فیلم غم انگیز مثل همیشه احساساتشان به شدت تحریک شد و قصد استفاده از اشکهای داخل جیبشان را داشتند می توانند همه تقصیرها با خیال راحت را به گردن هورمونی به نام "سروتونین" بیندازند.
سروتونین نوعی انتقال دهنده عصبی خلق و خو است که به گفته محققان مرکز پزشکی اراسموس در روتردام هلند، سطح پایین آن می تواند باران اشکها را با وزیدن کوچکترین نسیم احساسی جاری کند.
این محققان برای دستیابی به این نتایج 25 داوطلب زن را به دو گروه تقسیم کردند. به گروه اول یک دوز واحد از داروی رایج ضد افسردگی (پاروکستین) داده شد. این دارو می تواند به طور موقت سطح سروتونین را افزایش دهد. این محققان برای گروه دوم داروی بی اثر (پلاسیبو) تجویز کردند.
چهار ساعت بعد از آنها خواسته شد که یکی از دو فیلم غم انگیز پیشنهادی را تماشا کنند. در فیلم اول قهرمان داستان در اثر ابتلا به سرطان می‌مرد و فیلم دوم مربوط به خشونتهای خانوادگی بود.
براساس گزارش نیوساینتیست، نتایج این تحقیقات نشان داد که افزایش میزان سروتونین در مغز بیمارانی که یک دوز از پاروکستین را دریافت کرده بودند موجب کاهش گریستن در صحنه های غم انگیز شد.

و شاید دلیلش این باشد:

A little boy asked his mother, "Why are you crying?" "Because I'm a woman," she told him.
"I don't understand," he said. His Mom just hugged him and said, "And you never will."
Later the little boy asked his father, "Why does mother seem to cry for no reason?"
" All women cry for no reason," was all his dad could say.
The little boy grew up and became a man, still wondering why women cry.
Finally he put in a call to God. When God got on the phone
he asked, "God, why do women cry so easily?"
God said : " When I made the woman she had to be special.
I made her shoulders strong enough to carry the weight of the world,
yet gentle enough to give comfort.
I gave her an inner strength to endure childbirth and the rejection that many times comes from her children.
I gave her a hardness that allows her to keep going when everyone else gives up,
and take care of her family through sickness and fatigue without complaining.
I gave her the sensitivity to love her children under any and all circumstances,
even when her child has hurt her very badly.
I gave her strength to carry her husband through his faults
and fashioned her from his rib to protect his heart.
I gave her wisdom to know that a good husband never hurts his wife,
but sometimes tests her strengths and her resolve to stand beside him unfalteringly.
And finally, I gave her a tear to shed. This is hers exclusively to use whenever it is needed."
"You see my son," said God,
"the beauty of a woman is not in the clothes she wears, the figure that she carries,
or the way she combs her hair.
The beauty of a woman must be seen in her eyes,
because that is the doorway to her heart - the place where love resides

امین چرا باید به ایران افتخار کنیم پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:24 ب.ظ

چرا باید به ایران افتخار کنیم ؟



آیا میدانید : اولین مردمانی که سیستم اگو یا فاضلاب را جهت تخلیه آب شهری به بیرون از شهر اختراع کرد ایرانیان بودند .
آیا میدانید : اولین مردمانی که اسب را به جهان هدیه کردند ایرانیان بودند .
آیا میدانید : اولین مردمانی که حیوانات خانگی را تربیت کردند و جهت بهره مندی از آنان استفاده کردند ایرانیان بودند .
آیا میدانید : اولین مردمانی که مس را کشف کردند ایرانیان بودند .

آیا میدانید : اولین مردمانی که آتش را در جهان کشف کردند ایرانیان بودند . آیا میدانید : اولین مردمانی که ذوب فلزات را آغاز کردند ایرانیان بودند در شهر سیلک در اطراف کاشان .
آیا میدانید : اولین مردمانی که کشاورزی را جهت کاشت و برداشت کشف کردند ایرانیان بودند . آیا میدانید : اولین مردمانی که نخ را کشف کردند و موفق به ریسیدن آن شدند ایرانیان بودند .
آیا میدانید : اولین مردمانی که سکه را در جهان ضرب کردند ایرانیان بودند .
آیا میدانید : اولین مردمانی که عطر را برای خوشبو شدن بدن ساختند ایرانیان بودند .
آیا میدانید : اولین مردمانی که کشتی یا زورق را ساختند ایرانیان بودند به فرمان یکی از پادشاهان زن ایرانی.
آیا میدانید :

اولین ارتش سواره نظام در دنیا توسط سام ایرانی اختراع شد با 115 سرباز .

آیا میدانید : اولین مردمانی که حروف الفبا را ساختند در 7000 سال پیش در جنوب ایران ، ایرانیان بودند .
آیا میدانید : اولین مردمانی که شیشه را کشف کردند و از آن برای منازل استفاده کردند ایراینان بودند .
آیا میدانید : اولین مردمانی که زغال سنگ را کشف کردند ایرانیان بودند .
آیا میدانید : اولین مردمانی که مقیاس سنجش اجسام را کشف کردند ایرانیان بودند .
آیا میدانید : اولین مردمانی که به کرویت زمین پی بردند ایرانیان بودند . آیا میدانید : اولین مردمانی که قاره آمریکا را کشف کردند ایراینان بودند و کریستف کلب و واسکودوگاما بر اثر خواندن کتابهای ایرانی که در کتابخانه واتیکان بوده به فکر قاره پیمایی افتادند .
آیا میدانید : کلمه شاهراه از راهی که کورش کبیر بین سارد پایتخت کارون و پاسارگاد احداث کرد گرفته شده است .

آیا میدانید : کورش کبیر در شوروی سابق شهری ساخت به نام کورپولیس که خجند امروزی نام دارد .
آیا میدانید : کورش پس از فتح بابل به معبد مردوک رفت و برای ابراز محبت به بابلی ها به خدای آنان احترام گذاشت و در همان معبد که بیش از 1000 متر بلندی داشت برای اثبات حسن نیت خود به آنان تاج گذاری کرد .

آیا میدانید : اولین هنرستان فنی و حرفه ای در ایران توسط کورش کبیر در شوش جهت تعلیم فن و هنر ساخته شد .

آیا میدانید : دیوار چین با بهره گیری از دیواری که کورش در شمال ایران در سال 544 قبل از میلاد برای جلوگیری از تهاجم اقوام شمالی ساخت ، ساخته شد .

آیا میدانید : اولین سیستم استخدام دولتی به صورت لشگری و کشوری به مدت 40 سال خدمت و سپس بازنشستگی و گرفتن مستمری دائم را کورش کبیر در ایران پایه گذاری کرد .

آیا میدانید : کمبوجبه فرزند کورش بدلیل کشته شدن 12 ایرانی در مصر و اینکه فرعون مصر به جای عذر خواهی از ایرانیان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود ، با 250 هزار سرباز ایرانی در روز 42 از آغاز بهار 525 قبل از میلاد به مصر حمله کرد و کل مصر را تصرف کرد و بدلیل آمدن قحطی در مصر مقداری بسیار زیادی غله وارد مصر کرد . اکنون در مصر یک نقاشی دیواری وجود دارد که کمبوجیه را در حال احترام به خدایان مصر نشان میدهد . او به هیچ وجه دین ایران را به آنان تحمیل نکرد و بی احترامی به آنان ننمود .


آیا میدانید : داریوش کبیر با شور و مشورت تمام بزرگان ایالتهای ایران که در پاسارگاد جمع شده بودند به پادشاهی برگزیده شد و در بهار 520 قبل از میلاد تاج شاهنشاهی ایران رابر سر تهاد و برای همین مناسبت 2 نوع سکه طرح دار با نام داریک ( طلا ) و سیکو ( نقره ) را در اختیار مردم قرار داد که بعدها رایج ترین پولهای جهان شد .

آیا میدانید : داریوش کبیر طرح تعلمیات عمومی و سوادآموزی را اجباری و به صورت کاملا رایگان بنیان گذاشت که به موجب آن همه مردم می بایست خواندن و نوشتن بدانند که به همین مناسبت خط آرامی یا فنیقی را جایگزین خط میخی کرد که بعدها خط پهلوی نام گرفت . ( داریوش به حق متعلق به زمان خود نبود و 2000 سال جلو تر از خود می اندیشید . )

آیا میدانید : داریوش در پایئز و زمستان 518 - 519 قبل از میلاد نقشه ساخت پرسپولیس را طراحی کرد.

امین پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:26 ب.ظ

آیا میدانید اولین بار در جهان نازیها خون مصنوعی را اختراع کردند؟
آیا میدانید اولین بار در جهان نازیها گروه خونی را کشف کردند؟
آیا میدانید اولین بار در جهان نازیها عمل قلب باز انجام دادند؟
آیا میدانید اولین بار در جهان نازیها سرطان خون را درمان کردند؟
آیا میدانید اولین بار در جهان نازیها اشعه مادون قرمز را کشف کردند؟
آیا میدانید اولین بار در جهان نازیها طریقه گرفتن انرژی سالم از اتم را کشف کردند؟
آیا میدانید اولین بار در جهان نازیها هواپیمای جت را ساختند؟
آیا میدانید اولین بار در جهان نازیها سیستم بانکداری نوین را بنا نهادند؟
آیا میدانید اولین بار در جهان نازیها بودند که یک پخش زنده کامل تلوزیونی داشتند؟
آیا میدانید اولین بار در جهان نازیها به فضا پیام ارسال کردند؟
آیا میدانید اولین بار در جهان نازیها آلیاژهای جدید و پر کاربرد امروزی فولاد را کشف کردند؟
آیا میدانید اولین بار در جهان نازیها از آلومینیوم به صورت آلیاژی و گسترده استفاده کردند؟
آیا میدانید اولین بار در جهان نازیها یک کامپیوتر به معنی امروزی ساختند؟
آیا میدانید اولین بار در جهان نازیها زیردریاییهای نوین به شکل امروزی ساختند؟
آیا میدانید اولین بار در جهان نازیها تاکتیک حمله برق آسا به وسیله یک ارتش منظم را به اجرا گذاشتند؟
آیا میدانید اولین بار در جهان نازیها به صورت گسترده به اعماق بیش از 250 متری آب دست یافتند؟
آیا میدانید اولین ابزار دست ساز بشر که از کره خاکی خارج شد را یک نازی ساخته بود؟
آیا میدانید اولین بار نازیها موفق به رمزگشایی خطوط حک شده در تخت جمشید شدند؟
آیا می دانید اولین بار نازیها تخت جمشید این مایه افتخار ایرانیان را از زیر هزاران تن خاک بیرون کشیدند؟
پس یه لطفی کنید و اگر در دنیای مدرن زندگی می کنید به نازیها افتخار کنید.

ما به هر کس که به بشریت خدمت کرده افتخار می کنیم و از هر کس که به بشریت ظلم کرده متنفریم.

امین جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:20 ق.ظ

استاد از اینکه من را خوب دیده اید ممنونم

در تعیین خط متمایز ککنده افتخار و انزحارتون باید بگم من هم عقیده ام با شما اما نظرتون در مورد یه سوال کلیشه ای واسم شنیدنیه و اون اینکه ادیسون که به بشر خدمت کرد برای بشر و نه برای خدا به نظر شما جاش بهشت عدن است و یا جهنم لجن؟

بی شک که توست گیر عالم هستی
سرسلسله غم و ماتم هستی
اما صد حیف دیر فهمیدم من
سبزست چراغ دورویی و پستی
------------------------------------------------
بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند

از همان لحظه که از چشم یقین افتادند
چشم های نگران آینه ی تردیدند

نشد از سایه ی خود هم بگریزند دمی
هر چه بیهوده به گرد خودشان چرخیدند

چون به جز سایه ندیدند کسی در پی خود
همه از دیدن تنهایی خود ترسیدند

غرق دریای تو بودند ولی ماهی وار
باز هم نام و نشان تو زهم پرسیدند

در پی دوست همه جای جهان را گشتند
کس ندیدند در آیینه به خود خندیدند

سیر تقویم جلالی به جمال تو خوش است
فصل ها را همه با فاصله ات سنجیدند

تو بیایی همه ساعت ها و ثانیه ها
از همین روز، همین لحظه، همین دم عیدند

به نام خدا

سلام امین
جواب تو را یک کلمه ای نمی توانم بدهم اما جملاتی می گویم که بدانها ایمان دارم و شاید جوابت را بگیری:

۱- خداوندبا این که قادر مطلق است و هر کاری می تواند بکند ذره ای بی عدالتی نمی کند.
۲-برخی اعمال هر چند صوری اثرات خاص خودش را دارد. مثلا حتی با گفتن ظاهری شهادتین نیز اثراتی از آن بر تو مترتب می شود (اگر قلبی باشد که فبها) (البته در روز حسرت ظاهر سازان نیز به جزای خود می رسند)
۳-هر کس بسته به توان خود مسوول است و در چارچوب وسع خود تکلیف دارد.
۴-حسنات الابرار سیئات المقربین (یعنی بر اولیا شاید نماز شب واجب است اما بر من نه)
۵-می گویند حاتم طایی به خاطر کفرش در دوزخ است اما بادبزنی دارد (بخشندگی او در دنیا) که با آن آتش را از خود دور می کند
۶-فرق است بین کسی که دین کامل را شناخته و تمکین نکرده با کسی که نشناخته و تبلیغات نگذاشته اند نسیم حقیقت به او برسد. به همین صورت کسی که می توانسته و تحقیق نکرده است.
۷-همین مسایل به علاوه سوالات دیگری از این دست است که حقانیت شیعه را در اعتقاد به عدل اثبات می کند. امین استغفرا... خدایی که عادل نباشد خدا نیست
۸-خدا مهربان است. خدا قادر است رحمان است (عام) و رحیم است (احتمالا خاص)
۹-منافاتی نمی بینم اگر یکنفر خیلی زحمت بکشد اما اجرش کم باشد یا اجری نداشته باشد.
۱۰-نیت هم مهم است.

امین تورا خوب دیده ام و حوب دیده ام (تکرار عمدی است) برای همین دوست دارم باهات اصطلاحا چای بخورم همه را ابتدا خوب می بینم مگر خلافش ثابت شود
البته هر کس می تواند عوض شود.

امین اگر حالی بهت دست داد ما را هم دعاکن. خدا جای همه نداشتن ها را می گیرد.

ممنون
استاد

امین جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:27 ق.ظ


ای به امید کسان خفته! ز خود یاد آرید
تشنه‌کامان غنیمت! ز احد یاد آرید

سر به سر بادیه‌بازار هیاهو شده است
سنگ گور شهدا سنگ ترازو شده است

گر چه مرحب سپر انداخته، خیبر باقی است
بت مگویید شکستیم، که بتگر باقی است

ره دراز است، مگویید که منزل دیدیم
نیست، این پشت نهنگ است که ساحل دیدیم

ره دراز است، سبک‌تر بشتابیم، ای قوم!
خصم بیدار است، یک چشمه بخوابیم، ای قوم!

نه بنوشیم از این رود، که زهرآلوده است
غوطه باید زد و بگذشت که پل فرسوده است

وای اگر قصه ما عبرت تاریخ شود
خیمه قافله را دشنه ما میخ شود

وای اگر بر در باطل بنشیند حق ما
وای اگر پرده تزویر شود بیرق ما

خیمه بگذار و برو، بادیه توفان‌جوش است
کوه، آتش به جگر دارد اگر خاموش است

فتنه می‌بارد و سنگین، ز در و دیوارش
هر که اینجا خفت، سیلاب کند بیدارش

می‌رویم امروز با صاعقه هم‌پای سفر
گردبادیم و ز سر تا به قدم، پای سفر

برخی ابیاتش معرکه است
شعر از کیست

امین جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:24 ق.ظ

سلام استاد جوابتون عالی بود ممنون چای خوردن با شما برای من افتخار بزرگی است وتمام حرفهایم در کلام علی (ع) متجلی است
هر کس کلمه ای به من آموخت مرا بنده خود کرد

شاعر شعر قبل محمد کاظم کاظمی بود



چشمان تو و این همه دریا تناقض است

مهتاب در نگاه تو حتی تناقض است

لیلا نبوده‌ای که جنون را بپروری

مجنون شدن ـ نبودن لیلا؛ تناقض است

از پای تا به سر همگی محو دیدنم

عشقی چنین غریب، سراپا تناقض است

لبخند آتشین تو هم، قاتل من است

قتلی چنین قرین معمّا تناقض است

طوفان چشم‌های تو آرامش دل است

آرامشی میانۀ بلوا تناقض است

طوفان کن و میان دلم آسمان بکار

از من مپرس: "خواهشت آیا تناقض است؟!"

دریا تویی، ترانه تویی، مهربان‌ترین

بی تو ولی تمامی دنیا تناقض است
----------------------------------------------------
چرا عاقلان را نصیحت کنیم؟
بیایید از عشق صحبت کنیم

تمام عبادات ما عادت است
به بی‌عادتی کاش عادت کنیم

چه اشکال دارد پس از هر نماز
دو رکعت گلی را عبادت کنیم؟

به هنگام نیت برای نماز
به آلاله‌ها قصد قربت کنیم

چه اشکال دارد که در هر قنوت
دمی بشنو از نی حکایت کنیم

چه اشکال دارد در آیینه‌ها
جمال خدا را زیارت کنیم

مگر موج دریا ز دریا جداست
چرا بر «یکی» حکم «کثرت» کنیم؟

پراکندگی حاصل کثرت است
بیایید تمرین وحدت کنیم

«وجود» تو چون عین «ماهیت» است
چرا باز بحث «اصالت» کنیم؟

اگر عشق خود علت اصلی است
چرا بحث «معلول» و «علت» کنیم؟

بیا جیب احساس و اندیشه را
پر از نقل مهر و محبت کنیم

پر از گلشن راز از عقل سرخ
پر از کیمیای سعادت کنیم

بیایید تا عین عین القضات
میان دل و دین قضاوت کنیم

اگر سنت اوست نوآوری
نگاهی هم به از نو به سنت کنیم

مگو کهنه شد رسم عهد الست
بیایید تجدید بیعت کنیم

برادر چه شد رسم اخوانیه؟
بیا یاد عهد اخوت کنیم

بگو قافیه سست یا نادرست
همین بس که ما ساده صحبت کنیم

خدایا دلی آفتابی بده
که از باغ گل ها حمایت کنیم

رعایت کن آن عاشقی را که گفت
«بیا عاشقی را رعایت کنیم»
-------------------------------------------------

ممنون امین

امین جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:05 ق.ظ

همسایه ی دلمرده ی دیوار به دیوار
ما را چو یکی پنجره بسپار به دیوار

مصراع به مصراع همه سنگ و کلوخیم
ما را بنویسید به دیوار به دیوار

زان روز که فریاد تو در کوچه درو شد
روی من و این طبع گنهکار به دیوار

باید که در این کوچه ی بی شعر و ترانه
درد دل خود گفت به ناچار ... به دیوار ...

این آینه را مشکن و بگذار بماند
این قاب فرو رفته به زنگار به دیوار

تصویر من گمشده در خاطره ها را
با میخک افسوس نگهدار به دیوار

از آن همه فروردین امروز نمانده است
جز سایه ی یک مشت سپیدار به دیوار

مرشد بنشان پرده ی نقالی خود را
در غربت این شهر عزادار به دیوار ....
-------------------------------------------------
مستان خوشند امشب و هشیارها خوشند

دف ها به رقص آمده و تارها خوشند

یادش به خیر یک دم از این دشت رد شدی

خوش باش ای نسیم که نیزارها خوشند

این خشت ها چقدر ترک خورده اند ...آه

اینجا چه کوچه ای است که دیوارها خوشند

تا این کلاغ های سیه چرده زنده اند

با آن که ناخوشند سپیدارها خوشند ..!

آه ا ی چنار پیر در این بی کسی نمیر

عمری است با تنفس تو سارها خوشند

مارا برادران به کلافی فروختند

ما هم خوشیم چون که خریدارها خوشند

تنها پلنگ زخمی این کوهسارهم

امشب به خون نشسته و کفتارها خوشند ....

امین جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:19 ق.ظ

زلفْ مشکی، چشمْ آبی، خال خوبان قهوه ای ست

پس به این ترتیب گاهی حال انسان قهوه ای ست

قهوه ای شد عینک وکفش و کلاه و کیف تو

پس یقین دارم مد امروز ایران قهوه ای ست

چون تماشاگرنماها گِل به ما پاشیده اند

بعد از این پیراهن تیم سپاهان قهوه ای ست

بسکه فنجان بر سر مردان به نامردی شکست

رنگ و روی بعضی از این زن ذلیلان قهوه ای ست

شهر رفسنجان که سی سال است مغز پسته ای ست

در کنارش زاهدان مانند کرمان قهوه ای ست

شد سراپایش گِلی از بسکه در چاه اوفتاد

یوسف گمگشته چون آید به کنعان قهوه ای ست

بخت بعضی ها سپید و بخت خیلی ها سیاه

بخت ما در این میان اما کماکان قهوه ای ست

امین حکایت پس فرستادن ۳ بطری شراب جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:43 ق.ظ

سفارت اسرائیل در یونان، به‌عنوان هدیه‌ی سال نو، سه بطری شراب را ازطرف سفیر (علی یحیا) برای تئودوروس پانگالوس (نماینده‌ی مجلس یونان و وزیر امور خارجه‌ی اسبق این کشور) ارسال کرد. پانگالوس ضمن تشکر از سفیر در نامه‌ی زیر، هدیه را پس فرستاد.
این نامه در تاریخ ۳۰ دسامبر ۲۰۰۸، یعنی ۳ روز پس از شروع قتل‌عام غزه و ۲ روز پیش از شروع سال‌نوی میلادی نگاشته شده‌است. نامه به ‌همراه سه بطری شراب “اسرائیلی” که پانگالوس از پذیرفتن آن‌ها به‌عنوان هدیه‌ی سال‌نو امتناع ورزیده‌بود، برای سفیر اسرائیل فرستاده شد. نامه‌ی مذکور، نخست در وب‌سایت رسمی نگارنده به دو زبان یونانی و انگلیسی منتشر شده است:

جناب سفیر،
بابت سه بطری شرابی که به‌عنوان هدیه‌ی سال نو برای من ارسال کردید از شما تشکر می‌کنم. برای شما، خانواده‌تان و افراد سفارت سال خوشی را آرزو می‌کنم. سلامت و پیشرفت نصیبتان باد. متأسفانه، متوجه شدم شرابی که برایم فرستاده‌اید در بلندی‌های جولان درست شده‌است. از زمان خردسالی به من آموخته‌اند که نه دزدی کنم و نه ماحصل دزدی را قبول کنم. بنابراین نمی‌توانم این هدیه را بپذیرم و باید آن را به شما بازگردانم.
همان‌گونه که می‌دانید، کشور شما بلندی‌های جولان، که براساس قوانین بین‌الملل و تصمیمات متعدد جامعه‌ی بین‌الملل به سوریه تعلق دارد را به‌صورت غیرقانونی اشغال نموده‌است. تمایل دارم از این فرصت استفاده کرده، ابراز امیدواری نمایم تا اسرائیل به امنیت در درون مرزهای به‌رسمیت شناخته شده‌اش دست یابد و فعالیت‌های تروریستی علیه قلمرو اسرائیل ازجانب حماس یا هر ارگان دیگری محدود گشته، به‌طورکامل متوقف شود. اما همچنین امیدوارم که دولت شما از اعمال سیاست تنبیه دسته‌جمعی که ازطرف هیتلر و ارتش او در مقیاس گسترده‌ای به‌کار برده می‌شد، دست بردارد.
اعمال این‌روزهای ارتش اسرائیل در غزه، ما را به‌یاد هولوکاست یونانیان در کالاوریتا، دوکساتو، دیستومو و همچنین یقیناً گتوی ورشو می‌اندازد. با درنظر داشتن آن‌چه گفته‌شد، اجازه دهید تا بهترین آرزوهای خود را به شما، مردم اسرائیل و تمامی ساکنان این‌گوشه از دنیا ابراز دارم.

به نام خدا
البته فراموش نکنیم که در تملک همان سرزمینهای مورد تایید سازمان ملل نیز حرف و حدیث بسیار است. بسیاری از آنها را با زور و تهدید خریدند که معامله را باطل می کند. بسیاری را هم اشغال کردند که تکلیف معین است
اما در اشل دنیای استکبار امروز باید به این عمل ایشان آفرین گفت
آفرین

رحیمی نژاد جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:01 ب.ظ

سلام اقا امین
خوشم می آید از کوهی که کوه است: خیلی قشنگ بود
می گم اقا امین شعر هایی که خودتون می گید رو میشه مشخص کنید مثلآ آخرش بنویسید آقا امین ! میشه ها باور کنید :-) این جوری بهتر میفهمیم چه جور شاعری هستید (یعنی دوست داریم که بهتر بشناسیمت)
در جواب خانم رحیمی(نژاد):-): خیلی قشنگ بود ولی باور کنید هنوز هستند کسانی که شاعرها را دوست می دارند ! من که شخصیت کسایی که شعر می گن برام جالبه حداقل یه چیزی برا گفتن دارن مهمترین چیزی هم که دارن احساسه این کم چیزی نیست:-)
گرگ ها: قشنگ بود
زلف مشکی ،چشم آبی: باز خوبه که سیاه نیست !
من امدم شعر نوشتم و رفتم: خیلی خندیدم آفرین
فقط( گرچه خالی است شاخه ام از برگ/ سایه ی سردِ فصل پاییزم
باز اما به قول شعر فروغ:/"با همه پوچی از تو لبریزم") ناراحتم کرد
به مادرم بنویسید: خیلی قشنگ بود
به مادرم بنویسید از غم غربت
و بعد نیز بگویید بی گمان خوب است!
به مادرم بنویسید گرچه خواهم مرد
دلم خوش است که پایان داستان خوب است
دلخوش از آنیم که حج می رویم: خیلی خیلی عالیه
بد فراوان دیدم، اما باز خوبی می کنم
چونکه عزرائیل خواهد زد سری حتما" به من( کل شعرزیبا بود)
هاله: شوخی می کنم تا شما باشید چت نکنید:-)
من خام وعده وعیدت نمی شوم: عالی بود عالی ممنون
استاد 112برام جالب بود
وقتی که حتی سفره ای ارزان نداریم: خوب بود
اسب ها در ابتدا خر بوده اند :جالب بود
پیداست که نیست: بوی فیروزه قشنگ بود
آقا مرتضی این اخلاقت خیلی خوبه که دوستانتو فراموش نمی کنی
دیدم چروک صورت و گفتم: خیلی قشنگ بود ممنون
آقا امین آدم حتی گاهی دلتنگ آدمایی میشه که هر روز میبینتشون ! این جوری نیست؟
متاع بی معرفتی: زیبا بود
من میان مدرنیته ها گرفتار است و اینکه هستیم پیش هم خوب است: عالی بود عالی ممنونم آقا امین
زندگی:قشنگ بود بوی فیروزه
بارون و اسمون حرفاتون همیشه به دل میشینه
آقای رحمانی!:-) همشم طنز نیستا:-)
بازم جالب بود بوی فیروزه شما گلی گل:-)
آقا امین اینی که الان میگم حرفه دلمه : میدونید من خیلی تو این وبلاگ چرخیدم گاهی قدم زدم گاهی دویدم گاهی هم خسته شدم خوابیدم ولی یه چیزو خوب فهمیدم بیشتر کسایی که تو این وبلاگ موندگار شدن جنسشون خواستنیه منظورم اینه که صافن دورو نیستن اینجا اگه شوخی کنی نمی گن بد کرد اگه از شادی هات بگی باهات شادی می کنن و اگه هم از غم هات بگی باهات همدردی می کنن حتی اگه ناراحت بشی از دست کسی و بیان کنی تهش باز دوستی خواهد بود نه کینه و دشمنی . اینجا همه مردانگی رو بلدن . خوب نمی شناسم شما رو ولی تا حالا چیز بدی از شما ندیدم(نخوندم) وفکر می کنم شما هم اینجوری باشید. خلاصه این که پا دردو دلاتونم می شینیم:-)
نامه: و زود قضاوت نکنیم( مگه نه آقا مرتضی)
هی از استاداصرارو از ناشناس انکار:-) این لطفآ آخرتون آدمو به وحشت میندازه استاد:-)( خانم رحیمی نژاد قرار نیست در باره ی هر چیزی نظر بدید! چشم استاد):-)
تا اطلاع ثانوی : خیلی قشنگ بود آفرین
بیا که آینه ی روزگار:
بیا که آینه ی روزگار ، زنگاری است
بیا که زخم زبان های دوستان کاری است
خیلی زیبا بود ممنون
پدری با پسر: آفرین آقا امین خیلی جالب بود چه بابای دانایی.
بوی فیروزه به به ، به جمع سانسوری ها پیوستی که ! من فعلآ در جمع سانسوووووووری ها هستم به قدو قواره ی شما هنوز نرسیدم:-) آفرین ( استاد ببخشیدا ولی کلی دارم می خندم هی شما بگو سانسوری مطلب نذارید هی ما می ذاریم):-)
این آخرا هم که انگار کلآ کل کل بین خانم ها و آقایونه!
یه توضیح :آقا امین احتمالآ از من بزرگترید و من باید مراقب حرف زدنم باشم از کلماتی که به کار بردم تو نظرم ناراحت نشید( مثلآ آفرین:-)) خواستم راحت تر صحبت کنیم کلا ببخشید دیگه قصد بی ادبی نداشتم

بالاخره تا آخر خوندمش!

رحیمی نژاد جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:37 ب.ظ

سلام به استاد گرامی
استاد می دونم سخت بود
خسته نباشید
باور کنید آخریش بود :-)

به نام خدا
سلام

تازه ممنون شما هم باید باشیم
که این همه با دقت وقت گذاشته اید

امین امام علی و پیشگویی نابودی اسر جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:40 ب.ظ

در روایات متعددی ، موضوع تسلط یهود بر سرزمین‌های اسلامی و حوادث پس از آن پیشگویی شده است که در اینجا به مناسبت حوادث جاری در منطقه به دو مورد از آنها اشاره می‌کنیم:
در روایتی که از امیرمؤمنان(ع) نقل شده است در این زمینه چنین آمده است:
یهود برای تشکیل دولت خود در فلسطین، از غرب [ به منطقه عربی خاور میانه] خواهند آمد.
عرضه داشتند: یا اباالحسن! پس عرب‌ها در آن موقع کجا خواهند بود؟
فرمود: در آن زمان عرب‌ها نیروهایشان از هم پاشیده و ارتباط آنها از هم گسیخته، و متّحد و هماهنگ نیستند.

از آن حضرت سؤال شد: آیا این بلا و گرفتاری طولانی خواهد بود؟
فرمود: نه، تا زمانی که عرب‌ها زمام امور خودشان را از نفوذ دیگران رها ساخته و تصمیم‌های جدّی آنان دوباره تجدید شود آنگاه سرزمین فلسطین به دست آنها فتح خواهد شد، و عرب‌ها پیروز و متّحد خواهند گردید، ونیروهای کمکی از [طریق] سرزمین عراق به آنان خواهد رسید که بر روی پرچم‌هایشان نوشته شده است: «القوّة»1. عرب‌ها و سایر مسلمانان همگی مشترکاً برای نجات فلسطین قیام خواهند کرد [و با یهودیان خواهند جنگید] و چه جنگ بسیار سختی که در وقت مقابله با یکدیگر در بخش عظیمی از دریا روی خواهد داد که در اثر آن مردمان در خون شناور شده و افراد مجروح بر روی اجساد کشته‌ها عبور کنند.
آنگاه فرمود:
و عرب‌ها سه بار با یهود می‌جنگند، و در مرحلة چهارم که خداوند ثبات قدم و ایمان و صداقت آنها را دانست همای پیروزی بر سرشان سایه می‌افکند.
بعد از آن فرمود:
به خدای بزرگ سوگند که یهودیان مانند گوسفند کشته می‌شوند تا جایی که حتّی یک نفر یهودی هم در فلسطین باقی نخواهد ماند.2
* * *

آن حضرت در روایتی دیگر که «عباید اسدی» آن را نقل کرده است، می‌فرماید:
من در آینده در مصر منبری روشنی‌بخش بنیان خواهم نمود ...، و یهود و نصاری را از سرزمین های عرب بیرون خواهم راند، و عرب را با این عصای خود [به طرف حق] سوق خواهم داد.
عبایه می‌گوید: من عرض کردم: یا امیر المؤمنین! گویی شما خبر می‌دهید که بعد از مردن بار دیگر زنده می‌شوید و این کارها را انجام می‌دهید!
فرمود:
هیهات ای عبایه ! مقصود من از این سخنان آن گونه که تو خیال کردی نیست؛ مردی از دودمان من اینها را انجام خواهد داد.3

با امید به آنکه به زودی با ظهور امام مهدی(ع) شاهد نابودی صهیونیسم متجاوز و آزادی کامل سرزمین فلسطین و قدس شریف باشیم.

پی‌نوشت‌ها:
1 .ظاهرا اشاره به آیه «و أعدّوا لهم ما استطعتم من قوّه» (سورة انفال(8)، آیة 60) باشد.
2. عقائد الامامیه، ج1 ، ص270؛ به نقل از هاشمی شهیدی، سیداسداله، ظهور حضرت مهدی(ع) از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، ص .
3. بحارالانوار، ج53، ص59؛ معانی الاخبار، ص407؛ به نقل از همان، ص

امین جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:18 ب.ظ

سلام بزرگی به قد و قامت و سن نیست اگر مدینه فاضله بود به تقوا بود و بس من اینجا راحتم ادبیات خانم رحیمی نژاد رو هم کاملاْ می پسندم و در ضمن به قول استاد آدمیم دیگه خوشمون میاد زیاد نعریف نکنید باورمون میشه یه وقت تازه این یه بدی دیگه هم داره تعریف زیاد به مثابه هندونه های زیر بغل می مونه که دیگه دست آدمو میبنده و باید بگویم باور شنیدنی تر بودنم دیدنیتان میکند کل کل آقایون و خانم ها یه شوخی بود بین من و بوی فیروزه خانم که تموم شد و در آخر من شعر نمی بافم راستش بعضی وقتها تو لا به لای بعضی شعرها یه دو بیتی میام که تا حالا هر موقع چنین کاری کردم از صدق سر همون دو ببیتی کل کامنتم سانسووور شده آخریش همین امروز بود و البته من دوباره همان دو بیتی رو میگزارم با امید به اینکه اگر قرار بر حذف بود استثنائا این دفعه فقط این دوبیتی سانسوور شود ممنون از استادم
بی شک که توست گیر عالم هستی
سرسلسله غم و ماتم هستی
اما صدحیف دیر فهمیدیم
سبزست چراغ دورویی و پستی

نمی دونم تونستم منظورمو برسونم یا نه اما فقط می خواستم بگم دلیل غم نبودن دوست باز بودن جاده دورویی و پستیست در ضمن اینم بگم که فکر نمی کردم شعر "بخت قهوه ای " سانسور نشه احتمالا ً جزئ کامنتهاییست که استاد برای قراردادنش استخاره گرفته و خوب اومده ممنون استاد

راستی نظرتون در این مورد چیه که یه وبلاگی درست کنیم در کنار این وبلاگ با مدیریت یکی از دوستان استاد جهت کامنتهایی که سانسور می شوند تا بدین طریق کلام عزیزان شهید نشود؟

به نام خدا
۱-برم ببینم اون قهوه ایه چیه از دستم در رفته؟
اگه باید سانسورش کنم.
آخه بعضی ها تهدیدم کردن! و من هم ترسیدم!
یاد شعر ابن سینا بخیر که کفر چو منی...

۲-شما آزادید وبلاگ بزنید ولی تبلیغ نشانیش را از من نخواهید!!!

ممنون
استاد

امین جمعه 29 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:02 ب.ظ

و حالا یه جور استدلال کولاک توووپ

می خواهم اثبات کنم ۱=۲

برای این کار دو عدد متوالی آ و ب را در نظر می گیریم و به صورت زیر عمل می کنیم .

1- فرض می کنیم x = y .

2- طرفین را در x ضرب می کنیم . xy = x2

3- از طرفین y به توان ۲ را کم می کنیم . xy - y2 = x2 - y2

4- آن را تجزیه می کنیم : y(x-y)=(x+y)(x-y) .

5- طرفین را به x-y تقسیم می کنیم : y = x + y .

6- طبق رابطه 1 داریم : y = 2y .

7- طرفین را به y تقسیم می کنیم : 2 = 1 .

واما راهی دیگر برای اثبات ۱=۲

1 ) 2 = 1

این بر همه روشن است که : 4 – 6 = 1 – 3 .

اگر دو طف تساوی را در 1- ضرب کنیم داریم : 6 – 4 = 3 – 1 .

می توان به دو طرف تساوی مقداری را افـزود . بـرای نمونه نه چهارم .

پس هر دو طرف را می توان به صورت مربه یک دو جمله ای نوشت : یعنی در سمت چپ داریم : یک منهای دوسوم به توان دو و در طرف چپ داریم دو منهای سه دوم به توان دو .

حالا از دو طرف تساوی جذر گرفته و دو سوم را کم می کنیم .

داریم : 2 = 1


حتما یک جا تقسیم بر صفر یا یک غلط دیگه داری عزیز دل استاد!

سلمان رحمانی شنبه 30 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:25 ب.ظ

به نامخدا
سلام امین عزیز
خدا قوتت دهد
خیلی فعالی
شرمنده وقت نکردم همش رو بخونم
ولی کامنتی که در مورد ادیسون گفته بودی و پاسخ استاد به دلم نشست
به امید رحمتش
یا علی

امین شنبه 30 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:35 ب.ظ

نکته ای از انجیل
در Malachi (نام‌ یکی‌ از کتب‌عهد عتیق‌ )آیه 3:3 آمده است :

((او در جایگاه پالاینده و خالص کننده نقره خواهد نشست))

این آیه برخی از خانمهای کلاس انجیل خوانی را دچار سردرگمی کرد. آنها نمی‌دانستند که این عبارت در مورد ویژگی و ماهیت خداوند چه مفهومی می‌تواند داشته باشد. از این رو یکی از خانمها پیشنهاد داد فرایند تصفیه و پالایش نقره را بررسی کند و نتیجه را در جلسه بعدی انجیل خوانی به اطلاع سایرین برساند.
همان هفته با یک نقره‌کار تماس گرفت و قرار شد او را درمحل کارش ملاقات کند تا نحوه کار او را از نزدیک ببیند. او در مورد علت علاقه خود، گذشته از کنجکاوی در زمینه پالایش نقره چیزی نگفت.
وقتی طرز کار نقره کار را تماشا می‌کرد، دید که او قطعه‌ای نقره را روی آنش گرفت و گذاشت کاملاً داغ شود. او توضیح داد که برای پالایش نقره لازم است آن را در وسط شعله، جایی که داغتر از همه جاست نگهداشت تا همه ناخالصی‌های آن سوخته و از بین برود.
زن اندیشید ما نیز در چنین نقطه داغی نگه داشته می‌شویم. بعد دوباره به این آیه که می‌گفت: «او در جایگاه پالاینده و خالص کننده نقره خواهد نشست» فکر کرد. از نقره‌کار پرسیدآیا واقعاً در تمام مدتی که نقره در حال خلوص یافتن است، او باید آنجا جلوی آتش بنشیند؟
مرد جواب داد بله، نه تنها باید آنجا بنشیند و قطعه نقره را نگهدارد بلکه باید چشمانش را نیز تمام مدت به آن بدوزد. اگر در تمام آن مدت، لحظه‌ای نقره را رها کند، خراب خواهد شد.
زن لحظه‌ای سکوت کرد. بعد پرسید: «از کجا می‌فهمی نقره کاملاً خالص شده است؟» مرد خندید و گفت: «خوب، خیلی راحت است. هر وقت تصویر خودم را در آن ببینم.»

اگر امروز داغی آتش را احساس می‌کنی، به یاد داشته باش که خداوند چشم به تو دوخته و همچنان به تو خواهد نگریست تا تصویر خود را در تو ببیند.

این مطلب را منتقل کنید. همین حالا کسی محتاج این است تا بداند که خدا در حال نگریستن به اوست و او در حال گذراندن هر شرایطی که باشد، در نهایت فردی بهتر خواهد بود.«زندگی چون یک سکه است. تو می‌توانی آن را هر طور که بخواهی خرج کنی، اما فقط یک بار.»

به نام خدا
آفرین امین
هر چند شنیده بودم ولی باز انسان را تکان می دهد.
ادیان الهی از یک ریشه اند
خدا را شکر که به ما نعمت داشتن آخرین و کاملترین دین را ارزانی داشته است.
و خدا را شکر که ایرانی هرگز بت پرست نبوده
باشد که این سابقه سبب عاقبت بخیدی ما بشود.

[ بدون نام ] شنبه 30 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:37 ب.ظ

راستی این را بگویم استاد و دوستانم را به مرور دوباره کامنت ۱=۲ دعوت میکنم

به نام خدایی که زمین را گسترد - بقره از آیه ی 22

به نام خدایی که آسمان را برافراشت- بقره از آیه ی 22

به نام خدایی که به سوی او باز خواهیم گشت – بقره از آیه ی 28

به نام خدای دانا و حکیم - بقره از آیه ی 32

به نام خدایی که انسان را در زمین مستقر کرد ، تازمان مرگ – بقره از آیه ی 36

به نام خدای مهربان و توبه پذیر – بقره از آیه ی 37

به نام خدایی که صاحب فضل عظیم است – بقره از آیه ی 105

به نام خدایی که مالک آسمان ها و زمین است – بقره از آیه ی 107

به نام خدای آفریننده ی آسمان ها و زمین – بقره از آیه ی 117

به نام خدای شنونده و دانا – بقره از آیه ی 137

به نام خدایی که چون یادش کنیم ، یادمان کند – بقره از آیه ی 152

به نام خدایی که یاور صبرکنندگان است – بقره از آیه ی 153

به نام خدای توبه پذیر و مهربان – بقره از آیه ی 160

به نام خدای آمرزنده و مهربان – بقره از آیه ی 173

به نام خدایی که روزه را واجب گردانید تا پرهیزگار شویم – بقره از آیه ی 183

به نام خدایی که حکم راآسان خواسته و تکلیف رامشکل نگرفته – بقره ازآیه ی 185

به نام خدای نزدیک دور نشدنی – بقره از آیه ی 186

به نام خدایی که دشمن ستمکاران است – بقره از آیه ی 190

به نام خدایی که یاور پرهیزکارن است – بقره از آیه ی 194

به نام خدایی که عذابش شدید است – بقره از آیه ی 196

به نام خدایی که به سرعت به حساب همه می رسد – بقره از آیه ی 202

به نام خدایی که به سویش باز خواهیم گشت – بقره از آیه ی 203

به نام خدایی که فساد را دوست ندارد – بقره از آیه ی 205

به نام خدایی که توبه کنندگان را دوست دارد – بقره از آیه ی 222

به نام خدای شنونده دانا – بقره از آیه ی 224

به نام خدایی که از کردار شما آگاه است – بقره از آیه ی 223

به نام خدای آمرزنده ی بردبار – بقره از آیه ی 225

به نام خدایی که از نیّات درونی شما آگاه است – بقره از آیه ی 235

به نام خدایی که به گفتار و کردار خلق شنوا و داناست – بقره از آیه ی 244

به نام خدایی که به کردار ستمگران آگاه است – بقره از آیه ی 246

به نام خدایی که راه هدایت و گمراهی را روشن گردانید – بقره از آیه ی 256

به نام خدایی که یار اهل ایمان است – بقره از آیه ی 257

به نام خدایی که بی نیاز و بردبار است – بقره از آیه ی 263

به نام خدایی که آیات خود را به شما به روشنی بیان کند – بقره از آیه ی 266

به نام خدایی که وعده ی آمرزش و احسان دهد – بقره از آیه ی 268

به نام خدایی که فضل و رحمتش بی منتهاست – بقره از آیه ی 268

به نام خدایی که بر انفاق انفاق کنندگان آگاه است – بقره از آیه ی 273

به نام خدایی که تجارت را حلال و ربا را حرام گردانید – بقره از آیه ی 275

به نام خدایی که سود ربا را نابود گرداند – بقره از آیه ی 276

به نام خدایی که دوست ندارد مردم بی ایمان گنه پیشه را – بقره از آیه ی 276

به نام خدای زنده و پاینده ی ابدی – آل عمران از آیه ی 2

به نام خدای نگارنده صورت ها – آل عمران از آیه ی 6

به نام خدایی که خلف وعده نخواهد کرد – آل عمران از آیه ی 9

به نام خدایی که به حال بندگان بیناست – آل عمران از آیه ی 15

به نام خدایی که هرچه بخواهد انجام می دهد – آل عمران از آیه ی 40

به نام خدایی که بهترین مکرکنندگان است – آل عمران از آیه ی 54

به نام خدایی که دوست مو منان است – آل عمران از آیه ی 68

به نام خدایی که رحمتش بی منتهاست – آل عمران از آیه ی 74

به نام خدایی که پرهیزکاران را دوست دارد – آل عمران از آیه ی 76

به نام خدایی که از طاعت خلایق بی نیاز است – 97

به نام خدایی که دوست دار نیکوکارن است – آل عمران از آیه ی 134

به نام خدایی که به شکرگزاران جزای نیک اعطا کند – آل عمران از آیه ی 145

به نام خدایی که نخواهد مرد کسی جز فرمان او – آل عمران از آیه ی 145

به نام خدایی که صبرکنندگان را دوست دارد – آل عمران از آیه ی 146

به نام خدایی که بهترین یاری رسان ِ یاری کنندگان است – آل عمران ازآیه ی 150

به نام خدایی که ضایع نکند اجر اهل ایمان را – آل عمران از آیه ی 171

به نام خدایی که صاحب فضل و رحمت بی منتها است – آل عمران از آیه ی 174

به نام خدایی که به عهد خود وفادار است – آل عمران از آیه ی 194

به نام خدایی که نزد اوست پاداش نیکو – آل عمران از آیه ی 195

به نام خدایی که همه ی مارا از یک تن بیافرید – نساء از آیه ی 1

به نام خدایی که ناظر و مواظب اعمال ماست – نساء از آیه ی 1

به نام خدایی که برای محاسبه خلق کافی است – نساء از آیه ی 6

به نام خدایی که بر هرچه انجام دهید شاهد است – نساء از آیه ی 33

به نام خدایی که بزرگوار و عظیم الشأن است – نساء از آیه ی 34

به نام خدایی که مردم خودپسند و متکبّر را دوست ندارد – نساء از آیه ی 36

به نام خدایی که فرمان قضای او البته واقع شدنی است – نساء از آیه ی 47

به نام خدایی که هرچه نیکویی رسد از جانب اوست – نساء از آیه ی 79

به نام خدایی که به حساب هر نیک و بد خواهد رسید – نساء از آیه ی 86

به نام خدایی که همه را جمع آورد ، در روز رستاخیز – نساء از آیه ی 87

به نام خدایی که بخشنده و آمرزنده بندگان است – نساء از آیه ی 99

به نام خدایی که عزت همه نزد اوست – نساء از آیه ی 139

به نام خدایی که راه تسلط کافران بر مومنان را بسته است – نساء از آیه ی 141

به نام خدایی که به مومنین اجر بزرگی عطا خواهدفرمود – نساء از آیه ی 146

به نام خدایی که کارش همه از روی حکمت است – نساء از آیه ی 158

به نام خدایی که به اندیشه های درونی شما آگاه است – مائده از آیه ی 7

به نام خدایی که بازگشت همه به سوی اوست – مائده از آیه ی 48

به نام خدایی که مردم بدکار را هدایت نخواهد کرد – مائده از آیه ی 108

به نام خدای دانای باطن همه ی موجودات – مائده از آیه ی 109

به نام خدایی که مارا از خاک بیافرید – انعام از آیه ی 2

به نام خدایی که شنونده و داناست – انعام از آیه ی 14

به نام خدایی که جز او خدایی نیست – انعام از آیه ی 19

به نام خدایی که بهترین حکم فرمایان است – انعام از آیه ی 57

به نام خدایی که کلید خزاین غیب نزد اوست – انعام از آیه ی 59

به نام خدایی که می داند آن چه را که در خشکی و دریاست – انعام از آیه ی 59

به نام خدایی که برای حفظ شما فرشتگان را به نگهبانی می فرستد- انعام از آیه ی 61

به نام خدایی که حکم خلق با اوست – انعام از آیه ی 62

به نام خدایی که با سرعت ترین حساب رس است – انعام از آیه ی 62

به نام خدایی که شمارا از سختی ها نجات می دهد- انعام از آیه ی 64

به نام خدایی که به سوی او باز خواهیم گشت – انعام از آیه ی 72

به نام خدایی که نیکو کاران را پاداش خواهد داد – انعام از آیه ی 84

به نام خدایی که در زمین دانه و هسته را می شکافد – انعام از آیه ی 95

به نام خدایی که زنده را از مرده و مرده را از زنده پدید می آورد-انعام از آیه ی 95

به نام خدایی که شب را برای آسایش خلق مقرر داشته – انعام از آیه ی 96

به نام خدایی که خورشید و ماه رابه نظمی معین به گردش درآورده-انعام از آیه ی 96

به نام خدایی که ستارگان را در تاریکی های بیابان و دریا، برای راهنمایی روشن داشته – انعام از آیه ی 97

به نام خدایی که همه ی شما را از یک تن بیافرید – انعام از آیه ی 98

به نام خدایی که از آسمان باران فرو بارد – انعام از آیه ی 98

به نام خدایی که سبزه ها را از زمین بیرون آرد – انعام از آیه ی 99

به نام خدایی که همه ی دیدگان را می بیند – انعام از آیه ی 103

به نام خدایی که از عمل هیچ کس غافل نخواهد بود – انعام از آیه ی 132

به نام خدایی که اصراف کاران را دوست ندارد – انعام از آیه ی 141

به نام خدایی که بازگشت همه به سوی اوست – انعام از آیه ی 164

به نام خدایی که نشانه هایش را برای اهل دانش روشن بیان کرد-اعراف از آیه ی 32

به نام خدایی که رحمتش به نیکوکاران نزدیک است – اعراف از آیه ی 56

به نام خدایی که بهترین دادخواهان است – اعراف از آیه ی 87

به نام خدایی که مهربان ترین مهربانان است – اعراف از آیه ی 151

به نام خدایی که برترین آمرزندگان است – اعراف از آیه ی 155

به نام خدایی که رحمتش همه ی موجودات را فرا گرفته – اعراف از آیه ی 156

به نام خدایی که نیکان را افزون احسان کند – اعراف از آیه ی 161

به نام خدایی که زودکیفرکننده است – اعراف از آیه ی 167

به نام خدایی که پاداش درست کاران را ضایع نمی کند – اعراف از آیه ی 170

به نام خدایی که برتر است از آن چه مشرکان گویند – اعراف از آیه ی 190

به نام خدای سست کننده مکر کافران – انفال از آیه ی 18

به نام خدایی که با اهل ایمان است – انفال از آیه ی 19

به نام خدایی که اجر عظیم نزد اوست – انفال از آیه ی 28

به نام خدایی که به سوی اوست بازگشت امور – انفال از آیه ی 44

به نام خدایی که کافران را ذلیل خواهد کرد – توبه از آیه ی 2

به نام خدایی که پرهیزکاران را دوست دارد – توبه از آیه ی 4

به نام خدایی که توبه پذیر و مهربان است – توبه از آیه ی 104

به نام خدایی که خورشید را درخشان و ماه را تابان قرار داد – یونس از آیه ی 5

به نام خدایی که وعده ی او حق است – یونس از آیه ی 55

به نام خدایی که به سوی او باز خواهیم گشت – یونس از آیه ی 56

به نام خدایی که ترس و غم در دل دوستانش نیست – یونس از آیه ی 62

به نام خدایی که حاکم ترین حکم فرمایان است – هود از آیه ی 45

به نام خدایی که مقتدر و تواناست – هود از آیه ی 64

به نام خدایی که انتقامش بسیار دردناک وشدید است – هود از آیه ی 102

به نام خدایی که ستم کاران را رستگار نسازد – یوسف از آیه ی 23

به نام خدایی که آسمان ها را بی ستون برافراشت – رعد از آیه ی 2

به نام خدایی که در زمین همه چیز را جفت بیافرید – رعد از آیه ی 3

به نام خدایی که جمیع فرشتگان به تسبیح او مشغولند – رعد از آیه ی 13

به نام خدایی که یادش آرام بخش دل هاست – رعد از آیه ی 28

به نام خدایی که همه ی مکر و تدبیر نزد اوست – رعد از آیه ی 42

به نام خدایی که نتوانند شمارند بندگان نعمت هایش را – ابراهیم از آیه 34

به نام خدایی که قرآن را نازل و آن را محفوظ خواهد داشت – حجر از آیه ی 9

به نام خدای فرستنده باد ها – حجر از آیه ی 22

به نام خدایی که انسان را از گِل خشکیده ی تغییریافته بیافرید – حجر از آیه ی26

به نام خدایی که یاور پرهیزکاران و نیکوکاران است – نحل از آیه ی 128

به نام خدایی که بسیار بردبار و آمرزنده است – اسراء از آیه ی 44

به نام خدایی که صلاح مارا بهتر می داند – اسراء از آیه ی54

به نام خدایی که قرآن را رحمت و شفاء برای مومنین قرار داد – اسراء از آیه ی82

به نام خدایی که قرآن را وسیله ی زیان برای ظالمین قرار داد- اسراء از آیه ی82

به نام خدایی که بر گوش جوانان کهف چند سالی پرده ی بیهوشی زد- کهف از آیه ی 11

به نام خدایی که به شمار ی همه ی موجودات آگاه است- مریم از آیه ی 94

به نام خدایی که آتش را برابراهیم سرد و سلامت کرد- انیباء از آیه ی 69

به نام خدایی که به داوود صنعت زره ساختن بیاموخت- انبیاء از آیه ی 80

به نام خدایی که بندگان صالح را وارثان زمین خواهد کرد- انبیاء از آیه ی 105

به نام خدایی که عاقبت کارها به دست اوست- حج از آیه ی 41

به نام خدایی که دانا و بردبار است- حج از آیه ی 59

به نام خدایی که بندگان را آزمایش خواهد کرد- مومنون از آیه ی 31

به نام خدایی که بهترین روزی رسان است- مومنون از آیه ی 72

به نام خدایی که نور آسمانها و زمین است- نور از آیه ی 35

به نام خدایی که مرغان هوا تسبیح گوی اویند- نور از آیه ی 41

به نام خدایی که هر چه خواهد بیافریند- نور از آیه ی 45

به نام خدایی که خواب را مایه ی آرامش قرار داد- فرقان از آیه ی45

به نام خدایی که به سلیمان زبان مرغان بیاموخت- نمل از آیه ی 16

به نام خدایی که قارون و ثروتش را به زمین فرو برد- قصص از آیه ی 81

به نام خدایی که سفارش کرد در حق پدر و مادر نیکی کنید- عنکبوت از آیه ی 8

به نام خدایی که ابراهیم را از آتش نجات داد- عنکبوت از آیه ی 24

به نام خدایی که مردگان را پس از مرگ زنده می کند- روم از آیه ی 50

به نام خدایی که به جز او یار و یاوری نیست- احزاب از آیه ی 17

به نام خدایی که آهن را در دست داوود نرم گردانید- سباء از آیه ی 10

به نام خدایی که بهترین روزی دهنده است – سباء از آیه ی 39

به نام خدایی که همه ی مردم را به عرصه ی محشر جمع آورد- سباء از آیه ی 40

به نام خدایی که شنوا و نزدیک است- سباء از آیه ی 50

به نام خدای برآرنده ی ابرهای بارنده- فاطر از آیه ی 9

به نام خدایی که به شکر گزاران احسان فراوان کند- فاطر از آیه ی 30

به نام خدایی که بردبار و آمرزنده است- فاطر از آیه ی 41

به نام خدای قاهر منتقم یکتا- غافر از آیه ی 16

به نام خدایی که از ساعت قیامت آگاه است- فصلت از آیه ی 47

آفرین امین


به نام خدای سست کننده مکر کافران – انفال از آیه ی 18

سلمان رحمانی یکشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:22 ب.ظ


الهی! از نویدهای پنهانی که به شهوت خویش داده ام و بدین نویدها خرسند و آرامش ساختم، از گامهای بلند و خطرخیزی که به سوی خودرایی و خودسری برداشته و نظام اجتماع و انسانیت را ناچیز انگاشته ام، از نیکوییهایی که قلب من و هوس من نگذاشته اند با دست من تکمیل شود، الهی اکنون پیشانی عجز به درگاه تو بر خاک میگذارم و از همه ی این تباهی ها به توبه میگرایم.
خداوندا! چشم ما گاهی به ناروا گشوده شود و به ناروا به هم آید.
خداوندا! زبان ما احیاناً از منطقه ی حق و وجدان بدان سوی رود و حقایق را واژگون ادا نماید.
خداوندا! در قلب ما تمایلات پنهانیست که اگر روزی وجود خارجی یابد و مفهوم بی رنگ آن رنگ مصداق گیرد، جنایتی بزرگ خواهد بود.
خداوندا! کلمات یاوه بسیار باشد که آن را نشناسیم و یا از ادای آن پرهیز نتوانیم کرد.
خداوندا! اکنون از چشمکهای ناروای چشم و انحراف ناستوده ی زبان و امیال ناهنجار قلب و سخنان یاوه به آستان تو پناه می آورم و از تکرار آنچه ناپسند باشد پوزش می خواهم.
«اَللّهُمَّ اغْفِرْلی رَمَزاتِ الْاَلْحاظِ وَ سَقَطاتِ اْلَاْلفاظِ وَ شَهَواتِ الْجَنانِ وَ هَفَواتِ الْلَسانِ».
سخنان علی (ع) از نهج البلاغه به قلم جواد فاضل

چقدر پاراگراف اول را دوست دارم...

امین یکشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:54 ب.ظ

من گرفتم تو نگیر - شاعر: ایرج میرزا
زن گرفتم شدم ای دوست به دام زن اسیر … من گرفتم تو نگیر
چه اسیری که ز دنیا شده ام یکسره سیر … من گرفتم تو نگیر
بود یک وقت مرا با رفقا گردش و سیر … یاد آن روز بخیر
زن مرا کرده میان قفس خانه اسیر … من گرفتم تو نگیر
یاد آن روز که آزاد ز غمها بودم … تک و تنها بودم
زن و فرزند ببستند مرا با زنجیر … من گرفتم تو نگیر
بودم آن روز من از طایفه دّرد کشان … بودم از جمع خوشان
خوشی از دست برون رفت و شدم لات و فقیر … من گرفتم تو نگیر
ای مجرد که بود خوابگهت بستر گرم … بستر راحت و نرم
زن مگیر ؛ ار نه شود خوابگهت لای حصیر … من گرفتم تو نگیر
بنده زن دارم و محکوم به حبس ابدم … مستحق لگدم
چون در این مسئله بود از خود مخلص تقصیر … من گرفتم تو نگیر
من از آن روز که شوهر شده ام خر شده ام … خر همسر شده ام
می دهد یونجه به من جای پنیر … من گرفتم تو نگیر
-----------------------------------------------------------------
ماه رمضان کآمده تحریم طعام
برمخلص روزه خور زمانی است حرام
ما از رمضان چه غم که چون مسکینیم
مسکین همه روز او بوَد ماه صیام
-------------------------------------
ماه رمضان بیا که افطار دهیم

بر حاجی میلیونر پولدار دهیم

باید که پذیرفته شود هر لقمه

عمرن به فقیران گرفتار دهیم
------------------------------------------
ماه رمضان زمان پز دادن ماست

پز دادن ما نشان قربت به خداست

ما اهل بهشتیم و جهنم دور است

مفلوک شکم پرست هم امریکاست

----------------------------------------------
گفتم : "حاجی! شکم پری دین شماست ؟! "

گفتا که : "نخیر! راه من رو به خداست

بد نیست که یادت نرود کارنکو

همواره ز پرکردن و پرکردن هاست ! "
----------------------------------------------.

ای مومن چار حرفی جدول وقت

انسان شده ای چگونه در جنگل وقت؟

چندی ست به رفتار شما مشکوکم

ح...
--------------------------------------------
اعمال درست و خوب و انسانی کن

در مسجد و تکیه ، چشم بارانی کن

با ....
-----------------------------------------
دنبال محال و ناکجاییم همه

بدجور به اخم ، مبتلاییم همه

آلزایمر رنج یادمان برد که ما

انگیزه ی لبخند خداییم همه ...

امین و کمی خاطرات شیرین یکشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:57 ب.ظ

از دوستی پرسیدم در چه حالی و چه می کنی گفت ؛کشورداری؛ راستم می گفت بنده خدا نام همسرش کشور بود

دوستی پدرم را دید و گفت چقدر رمانتیک گفتم چی؟ گفت پدرت آه می کشد بیچاره نمی دانست پدرم آسم دارد.

یکی از دوستان را دیدم زخم و زیلی -آش و لاش - سرش باند پیچی یه وضعی...گفتم چی شده گفت شب بود دیدم یه ماشین داره میره نگو داره میاد.

یکی از دوستان سریش که به تازگی فهمیده ما یه حقوق بخور نمیر میگیریم سه پیچ شده بود که بهم ۱۰۰ هزار تومن قرض بده یه ماهه میدم گفتم نچ اونم که عصبانی بود گفت به دوستیمون قسم می آرم پس میدم این تقاضا رو داره یه آدم با شرافت می کنه منم بهش گفتم فردا با اون آدم باشرف بیا تا بهت پول قرض بدهم بنده خدا رفت احتمالا با دوستش بیاد بد گفتم؟

امین سه‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:44 ب.ظ

سلام

توی قصابی بودم که یه پیرزن اومد تو و یه گوشه وایستاد …
یه اقای خوش تیپی هم اومد تو گفت: ابرام اقا قربون دستت پنج کیلو فیله گوساله بکش عجله دارم …

اقای قصاب شروع کرد به بریدن فیله و جداکردن اضافه هاش …
همینجور که داشت کارشو میکرد رو به پیرزن کرد گفت: چی مِخی نِنه؟
پیرزن اومد جلو یک پونصد تومنی مچاله گذاشت تو ترازو گفت: هَمی ره گُوشت بده نِنه!
قصاب یه نگاهی به پونصد تومنی کرد گفت : پُونصَد تُومَن فَقَط اّشغال گوشت مِشِه نِنه … بُدُم؟
پیرزن یه فکری کرد گفت بده نِنه !
قصاب اشغال گوشت های اون جوون رو می کند میذاشت برای پیره زن …
اون جوونی که فیله سفارش داده بود همینجور که با موبایلش بازی میکرد گفت:اینارو واسه سگت میخوای مادر ؟
پیرزن نگاهی به جوون کرد گفت: سَگ؟
جوون گفت اّره … سگ من این فیله هارو هم با ناز میخوره … سگ شما چجوری اینارو میخوره ؟
پیرزن گفت: مُخُوره دیگه نِنه … شیکم گوشنه سَنگم مُخُوره …
جوون گفت نژادش چیه مادر؟
پیرزنه گفت: بهش مِگن تُوله سَگِ دوپا نِنه …ایناره بره بچه هام ماخام اّبگوشت بار بیذارم!
جوونه رنگش عوض شد … یه تیکه از گوشتای فیله رو برداشت گذاشت رو اشغال گوشتای پیرزن …
پیرزن بهش گفت: تُو مَگه ایناره بره سَگِت نگیریفته بُودی؟
جوون گفت: چرا !
پیرزن گفت: ما غِذای سَگ نِمُخُورم نِنه …
بعد گوشت فیله رو گذاشت اونطرف و اشغال گوشتاش رو برداشت و رفت!
قصابه شروع کرد به وراجی که: خوبی به این جماعت نیومده اقا … و از این خزعبلات … و من همینجور مات مونده بودم!!

امین سه‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:03 ب.ظ

چرا میگن طرف مثل بچه خوابش برده در حالیکه بچه ها هر دو ساعت یک بار از خواب بیدار می شن و گریه می کنن؟

چرا وقتی باطری کنترل تلویزیون تموم می شه دکمه های اونو محکمتر فشار میدیم؟

چرا برای انجام مجازات اعدام با تزریق آمپول سمی، از سرنگ استریل استفاده می کنن؟

چرا تارزان ریش و سیبیل نداره؟

آیا میشه زیر آب گر یه کرد؟

چطور ممکنه که انسان اول به فضا سفر کرد و بعدا به فکرش رسید که زیر چمدون چرخ بذاره؟

چرا گوفی روی دو پا راه میره ولی پلوتو روی چهار دست و پا، مگه هردوشون سگ نیستن؟

اگر روغن ذرت از ذرت تهیه میشه و روغن سبزیجات از سبزیجات، پس روغن بچه از چی تهیه می شه؟

تا حالا توجه کردید که اگر در صورت سگ ها فوت کنید دیوونه می شن ولی اگر با ماشین بیرون برن دوست دارن سرشونو از پنجره بیارن بیرون؟

حالا جواب بدین ببینم

آها دو تا دیگه یادم رفت جرا گوش خر درازه ؟ یا چشم وزغ همیشه بازه؟

به نام خدا
سلام امین
جوابهای زیادی دارد فقط یک جواب می دهم:
۱- آن دو ساعت را مثل بچه خوابش برده. منافاتی ندارد.
۲-ما که نمی دانیم باطری تمام شده فکر می کنیم کلید خراب است.
۳-نمی توانند که سوزنهای آشغالی را نگه داری کنند هزینه اش بالاتر است!!!
۴-چون تیپ غالب آن سالها برای فرهنگ سازی (تهاجم فرهنگی) بی ریش و سبیلی بوده است.
۵-اگر در دل گریه کنی همه جا می شه گریه کرد.
۶-به همون دلیلی که زیر چمدون چرخ گذاشته که کمر درد نگیره اما دروغ را ترک نکرده که وجدان درد نگیره.
۷-نمی دونم اگه کارتونه ندیدم-نمی شناسمشون. شاید هنوز کوچیکه که ۴ دست و پا راه می ره! در هر صورت به امور سگا وارد نیستم!
۸- از آفتابگردان!
۹-نمی دونم گفتم که به امور سگا وارد نیستم! اما شاید باد فوت خداست و خوشبو اما فوت فوت انسان است و بد بو!
۱۰و ۱۱-به همون دلیلی که چون خرچنگ نمی تونه ویلون بزنه.

امین سه‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:15 ب.ظ

مردها کاین گریه در فقدان همسر میکنند

بعد مرگ همسر خود،خاک بر سر میکنند

خاک گورش را به کیسه،سوی منزل میبرند!

دشت داغ سینه خود،لاله پرور میکنند

چون مجانین خیره بر دیوار و بر در میشوند

خاک زیر پای خود،از گریه،هی!تر میکنند

روز وشب با عکس او پیوسته صحبت میکنند

دیده را از خون دل ،دریای احمر میکنند

در میان گریه هاشان یک نظر با قصد خیر

بر رخ ناهید و مینا و صنوبر میکنند

بعد چندی کز وفات جانگداز او گذشت

بابت تسلای خود فکر دیگر میکنند

دلبری چون قرص ماه و خوشگل و کم سن و سال

جانشین بی بدیل یار و همسر میکنند

کج نیندیشید!!فکر همسر دیگر نیند!

از برای بچه هاشان، فکر مادر میکنند


مرد داشت در خیابان حرکت می کرد که ناگهان صدایی از پشت گفت:- اگر یک قدم دیگه جلو بری کشته می شی.مرد ایستاد و در همان لجظه آجری از بالا افتاد جلوی پاش.مرد نفس راحتی کشیدو با تعجب دوروبرشو نگاه کرد اما کسی رو ندید.بهر حال نجات پیدا کرده بود.به راهش ادامه داد.به محض اینکه می خواست از خیابان رد بشه باز همان صدا گفت:- ایست!مرد ایستاد و در همان لحظه ماشینی با سرعت عجیبی از جلویش رد شد.بازم نجات پیدا کرد.مرد پرسید تو کی هستی و صدا جواب داد :من فرشته نگهبان توهستم. مرد فکری کرد و گفت:
-پس اون موقعی که من داشتم ازدواج می کردم تو کدوم گوری بودی؟

آلبرت انیشتین : هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت توضیحش بدی !

خواهش می کنم جمله بالا از انیشتن رو دوبار بخونید خیلی قشنگه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد